< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت غسل و احکام آن/غسل جنابت/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

بررسی لزوم وضو با انجام غسل های غیر از جنابت

اگر مثلا زنی محدث به حدث اصغر هم بود و غسل حیض به جا آورد و حالا می خواهد نماز بخواند، آیا باید برای نمازش وضو هم بگیرد؟

حالا مشهور می فرماید باید وضو بگیرد و فقط غسل جنابت است که از وضو‌مستثنا است و غیر از آن، چه غسل واجب و چه غسل مستحب، احتیاج به وضو دارد.

عده ای با این نظر مخالفت کردند؛ از جمله سیدنا الاستاد آقای خویی(ره) است که مخالفت شدید کرده و می فرماید، وضو نمی خواهد.[1] در زمان حیات آقای بهبهانی(ره) دیدم یا از ایشان نقلی شنیدم که وضو را واجب نمی‌دانستند. یعنی می گفتند که همان غسل، کافی است.

: اغسال ذات السبب را می فرمود اشکال ندارد.

: بله ذات السبب را می فرمود اشکال ندارد.

البته آقای خویی(ره) در اغسال مستحبه، بین آنهایی که استحبابشان به ثبوت شرعی برسد و آنهایی که با قاعده تسامح در ادله سنن باشند تفصیل داده است.[2] اگر با قاعده تسامح مستحب شده اند، فایده ندارد و احتیاج به وضو دارند. اما آنهایی که استحبابشان با دلیل معتبر و بدون تسامح ثابت شده اند، مثل غسل جمعه که استحبابش جزء ضروریات دین و بین شیعه و سنی مجمع علیه است، دیگر یقینا احتیاج وضو ندارد.

از معاصرین و مراجع فعلی هم آقای مکارم[3] و ظاهرا آمیرزا جواد(ره) [تبریزی][4] ، نظر آقای خویی(ره) را گرفته اند.

بررسی روایات در محل بحث

منشأ اختلاف، روایات است؛ چون که ما چند روایت داریم که می فرمایند وضو لازم نیست. مختصر روایاتی هم داریم که طبق آنها، به ضمیمه قول اصحاب، وضو لازم است. حالا اینها را بخوانیم تا ببینیم چه می شود.

اما اینکه غسل جنابت احتیاج به وضو ندارد، آیه ای در قرآن است؛ چون می فرماید: ﴿وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا﴾؛ یعنی ولو محدث به هزار حدث اصغر هم باشید، همین که غسل جنابت به جا آوردید، کافی است. ﴿فَاطَّهَّرُوا﴾ یعنی "اغتسلوا"؛ یعنی دیگر وضو لازم نیست. اینکه بحثی ندارد.

حالا می رویم سر قسمت دوم که بقیه اغسالند. صاحب وسائل(ره)، در باب ۳۳ از ابواب جنابت، بابی تنظیم و منعقد کرده و عنوان این باب را اين طور آورده است: "بَابُ أَنَّ کُلَّ غُسْلٍ یُجْزِئ عَنِ الْوُضُوءِ"؛ باب اینکه هر غسلی مجزی از وضوست.‌ حالا روایات را می خوانیم.

روایت اول، صحیحه محمد بن مسلم است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِیعاً عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ بْنِ عَوَّاضٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْغُسْلُ یُجْزِی عَنِ الْوُضُوءِ وَ أَیُّ وُضُوءٍ أَطْهَرُ مِنَ الْغُسْلِ.[5]

حضرت(ع) در این روایت صریحا فرموده است که غسل، مجزی از وضوست. وضو نمی خواهد. بعد اضافه کرده است چه وضویی هست که مطهرتر از غسل باشد. غسل، بالاتر است. این حدیث اول بود.

روایت بعد، صحیحه حکم به حکیم است.

وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَکَمِ بْنِ حُکَیْمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ غُسْلِ الْجَنَابَةِ (می گوید از غسل جنابت سوال کردم) إِلَی أَنْ قَالَ قُلْتُ: إِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ یَتَوَضَّأُ وُضُوءَ الصَّلَاةِ قَبْلَ الْغُسْلِ فَضَحِکَ وَ قَالَ وَ أَیُّ وُضُوءٍ أَنْقَی مِنَ الْغُسْلِ وَ أَبْلَغُ.[6]

ظاهرا مقصود از ناس، سنی هایند. گفتم که بعضی از مردم گفتند که قبل از غسل وضو بگیرد. حضرت(ع) خندید و فرمود چه وضویی با غسل برابری می کند و غسل از همه، مطهرتر است.

همچنین موثقه عمار ساباطی چنین می فرماید:

وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ إِذَا اغْتَسَلَ مِنْ جَنَابَتِهِ أَوْ یَوْمِ جُمُعَةٍ أَوْ یَوْمِ عِیدٍ هَلْ عَلَیْهِ الْوُضُوءُ قَبْلَ ذَلِکَ أَوْ بَعْدَهُ؟ (عمار ساباطی از چند نوع غسل سوال می کند. غسل جمعه، غسل روز عید و امثال اینها. سوال می کند که آیا چه قبل از غسل و چه بعد از غسل، باید برای نمازش وضو بگیرد؟ حضرت(ع) فرمود:) فَقَالَ لَا (لازم نیست) لَیْسَ عَلَیْهِ قَبْلُ وَ لَا بَعْدُ (گردنش نیست؛ نه قبل و نه بعد، لازم نیست) قَدْ أَجْزَأَهُ الْغُسْلُ (غسل برایش کافی بود) وَ الْمَرْأَةُ مِثْلُ ذَلِکَ (زن هم همین طور است) إِذَا اغْتَسَلَتْ مِنْ حَیْضٍ أَوْ غَیْرِ ذَلِکَ فَلَیْسَ عَلَیْهَا الْوُضُوءُ لَا قَبْلُ وَ لَا بَعْدُ (وقتی که غسل حیضش را انجام داد یا غسل دیگری داشت، دیگر وضو گردنش نیست؛ نه قبلش و نه بعدش) قَدْ أَجْزَأَهَا الْغُسْلُ (غسل برایش کافی بوده است).[7]

این تصریح است. حضرت(ع) چند بار تصریح کرده است.

: اینها جنابت می شوند. یعنی غسل جنابت باعث شده که اینها برطرف شوند. هم در این روایت عمار ساباطی و هم ...

روایت می فرماید: "إِذَا اغْتَسَلَ مِنْ جَنَابَتِهِ أَوْ یَوْمِ جُمُعَةٍ"؛ عطف به "واو" نکرده است؛ عطف به "أو" کرده است. "أو" یعنی آن نیست؛ این یکی است. اگر "واو" بود، حرف شما درست است. اما "أو" یعنی باهم جمع نمی شوند. آن جدا و این جداست. بعد حضرت(ع) در تتمه ای که برای این فرموده دیگر اسم جنابتی نبرده است؛ فقط غسل حیض را گفته است. راجع به مرأة، اسم جنابتی نیست. در مرأة فقط اسم حیض را برده است. به هر حال دلالت، واضح است.

: در روایت اول که می فرماید: "الغسل یجزئ عن الوضوء"، بستگی دارد که الف و لام را چه الف و لامی بگیریم. اگر عهد ذکری باشد، همان چیزی که مرتکز در ذهن متشرعه است، منصرف به غسل جنابت می شود.

نه؛ فعلا این اطلاق دارد. "الغسل یجزئ عن الوضوء". اسم جنابتی نبرده است. همه غسل هایی را که اسم بردیم، حیض و نفاس و استحاضه، معروف نیستند؟ بین زن ها که غسل حیض نسبت به غسل جنابت رایجتر است. فرمایش شما اعتباری ندارد. برای اینکه چنین انصرافی وجود ندارد. یعنی هر روز صبح مردم که از خواب بیدار شدند، غسل جنابت به جا بیاورند؛ فلهذا به غسل جنابت منصرف است. این طور نیست؛ واقعیت ندارد. زن ها بیشتر غسل حیض به جا می آورند.

ففی قبالها طائفة اخری دلت علی أنَّ المغني لیست الا الجنابة.

در مقابل این طائفه، طائفه دیگری داریم که دلالت کرده اند که فقط غسل جنابت است که وضو نمی خواهد؛ بقیه غسل ها وضو می خواهند.

اين را صاحب وسائل در باب ۳۵ آورده است. آن بابی که گفتیم باب ۳۳ بود.

منها روایة علی بن یقطین عن ابی الحسن الاول (علیه السلام). ابی الحسن الاول، موسی بن جعفر(ع) است.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الطُّوسِیُّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنَ الْحَسَنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَغْتَسِلَ لِلْجُمُعَةِ فَتَوَضَّأْ وَ اغْتَسِلْ.[8]

حضرت(ع) فرمود: هر وقت می خواهی غسل جمعه به جا بیاوری، اول وضو بگیر و بعد غسل جمعه به جا بیاور. این البته راجع به غسل جمعه است. خوب است؛ چون که غسل جمعه در روایات هم ذکر شده است که آنهایی که گفته اند لازم نیست ... . یعنی مستحب و واجبش فرق نمی کند. البته مستحب معتبر؛ مثل غسل جنابت یا غسل جمعه که فرق نمی کنند. فلهذا این روایت تعارض می کند. می گوییم لکن در سند این روایت، سلیمان بن الحسن او الحسین است و لم یذکرها فی الرجال و لا یبقی فی البین الا مرسلة علی بن یقطین. پس این روایت، از بابت سلیمان بن الحسن یا الحسین، ضعیف السند است و هیچ کدامشان در رجال، ذکر و توثیق نشده اند. پس این روایت، ضعیف است.

روایت دیگر مرسله ابن ابی عمیر است که‌ می فرماید: "فی کل غسل وضوء الا الجنابة".[9] این هم صریح است. در هر غسلی وضویی هست؛ مگر جنابت. اما این هم مرسله ابن ابی عمیر است. بنابراین همین دو روایت هستند و روایت دیگری نداریم. یکی از آنها ضعیف السند و دیگری مرسله است. اما مرسله ابن ابی عمیر، مقداری با بقیه مرسلات، فرق می کند. ابن ابی عمیر، مراسیله کمسانیده. علما می فرمایند مراسیل ابن ابی عمیر مثل مسانیدش است. مراسیلش این طور معتبرند و خیلی از اصحاب هم به مراسیل ابن ابی عمیر عمل کرده اند. البته آقای خویی(ره) عمل نمی کند؛ دلایلی هم دارد.[10] اما مشهور بین اعلام این است که مراسیل ابن ابی عمیر مثل مسانیدش حجتند. حالا حجت باشند؛ اما معارض ها را چه کنیم. بالاخره این ها دو زبان متعارض دارند. آنها هم چند روایت صحیحه اند. تازه، این هم یک مرسله ابن ابی عمیر است. اطلاقی ندارند و به مطلب، تصریحند. همه آنها به مطلب مصرحند. حالا اینجا چه کنیم. تعارض هست. یک طرف فقط مرسله ابن ابی عمیر هست. طرف دیگر سه چهار روایت صحیحه و معتبر هست. لذا مثل محقق خویی(ره) و آقایان مراجع معاصر، به همان طائفه عمل کرده اند؛[11] چون که گفته اند اشهرند. آن طائفه، چند روایت و معتبرند؛ لهذا از باب اشهریت روایی، اشهرند. بالاخره به آنها عمل کرده اند. اما مشهور اصحاب از ازمنه سابقه تا امروز، همین تفصیل ابن ابی عمیر را گفته اند که وضو می خواهیم. اینجا قدری نوشته ام. مساله، مقداری از نظر فتاوای اصحاب دچار مشکل است.

بیان صاحب جواهر(ره) در محل بحث

قال فی الجواهر في مسألة وجوب الوضوء مع غسل الحیض للاجماع محصلا و منقولا مستفیضا غایة الاستفاضة. کغیره من الاغسال وفاقا للمحکی عن الاکثر عن لسان جماعة بل فی الذکری إنه المشهور شهرة کادت تکون اجماعا کما عن الصدوق فی الامالی نسبة القول بذلک الی دین الامامیة.[12]

يعنی اینکه بقیه اغسال احتیاج به وضو دارند، به دين امامیه نسبت داده است.

حالا صاحب‌ جواهر(ره) می فرماید:‌

قلت و الأمر کما ذَکَر (مطلب همین طور است که صدوق(ره) فرموده است) اذ هو خیرة الفقیه و الهدایة و المقنعة (اینها اسم کتابهایند. این سه کتاب مال صدوق(ره) بودند)‌ و التهذیب و المبسوط و النهایة (که هر سه مال شیخ طوسی اند) و الغنیة (ابن زهره) و المراسم (سلار) و الوسیلة (ابن حمزه) و السرائر (ابن ادریس) و الکافی (ابی الصلاح الحلبی) و اشارة السبق (ظاهرا مال ... ابن سعید است) و الجامع (مال ابن سعید است) و المعتبر و نافع (مال محقق اند) منتهی و تحریر (مال علامه اند).

از همه شان نقل کرده که گفته اند: وضو می خواهیم.

ثم عد کتب المتاخرین (من دیگر اجمالا ذکر کردم که صاحب جواهر(ره) کتب متاخرین را هم ذکر کرده است) و التقدمین علیهم واحدا بعد واحد (یکی به یکی اسمهایشان را برده است) الی ان قال سوی ما یُنقَل عن ابی علی (ابی علی که ظاهرا ابن ابی عقیل باشد) و المرتضی و لم ینقل موافق لهم سوی بعض متاخری المتاخرین کالاردبیلی و اصحاب المدارک. ثم تعرض لما یدل علی کفایة الغسل عن الوضوء کالصحاح السابقة.

بعد خود صاحب جواهر(ره) آن روایات معتبره ای که دلالت دارند وضو لازم نيست، مطرح کرده و بعد فرموده است که این روایات، "کل ما کثرت و صحت و صرَّحَت و کانت من الاصحاب بمرأیً و مسمعٍ".[13]

درست است که روایات معتبر و زیادی اند؛ اما اصحاب که اینها را دیده اند، چطور بر خلافشان فتوا داده اند؟

"و مع ذلک فقد اعرض عنها الاصحاب (اعراض کردند) و افتَوا بخلافها قوي الظن بعدم الاعتماد علیها و الرکون الیها و کیف مع نسبة الصدوق دین الامامیة الی خلافها".[14]

ظن قوی حاصل می شود که اصحاب به اینها اعتماد نداشته اند. بعد می گوید: صدوق(ره) گفته که این، دین امامیه است. چطور است؟

بعد صاحب جواهر(ره) در آخر فرموده است:

فالمتجه حينئذ طرح ما لا يقبل التأويل منها ان كان ، وتأويل القابل لذلك.[15]

روایات مخالفی که داریم، اگر قابل تأویلند، باید تأویلشان کنیم و اگر قابل تأویل نبودند، رهایشان کنیم. یُرَدُّ علمه الی اهله. می گوییم نمی فهمیم و نمی دانیم چرا این طور است.

نظر استاد در محل بحث

لذا ما بعدش نوشتیم:

قلت انما نقلناه بطوله و عرضه کی تعرف صعوبة مخالفة المشهور.

بدانی که مشهور، شهرت عظیمه و مخالفت کردن با اینها سخت است.

فالمختار في نهایة المطاف أن الاحتياط سبیل النجاة.

نظر ما در آخر کار این شده که الاحتياط سبیل النجاة. صاحب جواهر(ره)‌ قدری جلویمان را گرفت و الا ما به همان نظر آقای خویی(ره) فتوا داده بودیم. بعد که قدری جواهر را مطالعه و قدری دقت کردیم، دیدیم قضیه، خیلی شدید اللحن است و با این همه فتاوای بزرگان دین و خود صاحب جواهر (ره) نمی شود. صاحب جواهر(ره) هم این طور بر مطلب مصر است. پس دیگر بحث را تمام کنیم. پس بحث امروز این شد که جنابت، قطعا احتیاج به وضو ندارد و در غیر از جنابت احتیاط هست و علی الأحوط وضو بگیرد. من اول نظرم این بود که لازم نيست؛ ولی بعد که این تاکیدات صاحب جواهر(ره) و فتاوای علما از قدیم و جدید را دیدیم، مقداری شل شدیم؛ لهذا قائل به احتیاط واجب شدیم.

سوال: اصحاب که به وضو فتوا داده اند، ممکن است غیر از مرسله عمار ساباطی، روایت دیگری دیده باشند؟

جواب: نمی دانم. این روایات را خودشان نقل کرده اند. ناقل این روایات خود صدوق(ره) و شیخ طوسی(ره) است.

سوال و جواب: نمی دانم. از یک جایی... علوم آنها منحصر به این نیست که در کتاب هست. علومی داشته اند و بر اساس آنها تشخیص داده اند که آن روایات اعتبار ندارند و از دین امامیه، خارجند. صدوق(ره) می گوید دین امامیه این است. قدری مشکل است.

سوال: وقتی موافق عامه اند، چطور دین امامیه می شوند؟ این روایات، موافق با عامه اند. آن روایات که فرموده بودند ناس این کار می کنند و امام(ع) فرمود که لازم نیست. اینها که موافق با عامه اند، صدوق(ره) فرموده با دین امامیه است. چطور موافق با آنها دین امامیه می شود؟

جواب: منافات ندارد. خیلی وقت ها باهم موافقیم. حتما باید جنگ و دعوا داشته باشیم؟ خیلی از مطالب را داریم که با سنی ها مشترکیم.

اختصاص به امامیه ای ندارد ... . با سنی ها اختلافات داریم؛ اما خیلی وقت ها هم نظرات یکی هستند. اتفاق می افتد. یک‌ دسته از روایات معارضی که داریم، موافق عامه اند و همان ها را اخذ می کنیم ...

بالاخره اینجا نوبت به تعارض نمی رسد. صاحب جواهر(ره) می خواهد بگوید که آن روايات، معرض عنه و از حجیت ساقطند. دیگر بحث تعارض و این حرف ها را نداریم. روایت نبايد معرض عنه باشد. دلیلی هم برای اعراض نقل نشده است.

دلیل، همه این حرف ها بود. آرائشان بود. نظراتشان را که خواندیم. اینها نظراتند؛ اما چرا از این اعراض کرده اند؟ چرایش را نگفته‌اند؛ برای اینکه کتب قدما، نوعا استدلال ندارند. اما فتاوایشان را گفته‌اند. این طور با این زیادی و به این واضحی، مخالفت قدری مشکل است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo