< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت غسل و احکام آن/غسل جنابت/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

موارد به کار رفتن کلمه ارتماس در فقه

بحث ما به غسل ارتماسی رسید. دو سه نکته در غسل ارتماسی هست؛ یکی اینکه کلمه ارتماس در دو سه جا به کار می رود؛ یکی در خود غسل ارتماسی است که معنایش این است که تمام بدن در آب فرو رود. یکی دیگر در قضیه روزه ماه رمضان است که غسل ارتماسی روزه را باطل می کند. "لا یضر الصائم ما صنع اذا اجتمع اربع خصال؛ الاکل و الشرب و النساء و الارتماس." آنجا درست است که مقصود، غسل ارتماسی است؛ اما در آن کافی است که فقط سرش را در آب داخل کند. سر که به طور کامل در آب فرو رفت، روزه باطل می شود.

سوال: اگر روزه باطل باشد، غسل صحیح است؟ جواب: عمدی که باشد هر دو باطلند. یعنی می داند که روزه است و متعمدا غسل ارتماسی می کند. هم غسل و‌هم روزه اش باطل می شوند. اما اگر از روی فراموشی باشد، مطلب، تفاوت می کند.

یکی دیگر از موارد استعمالش، قضیه احرام است. جزء تروک احرام، پوشاندن سر است که یکی‌ از مواردش زیر آب بردن سر است. اینجا هم کلمه ارتماس به کار رفته است.

بررسی فرمایش محقق خویی(ره) در غسل ارتماسی

نظر محقق خویی(ره) بر خلاف مشهور است که فرمودند کسی که تمام بدنش زیر آب است و قصد غسل کند و بدنش را تکان دهد، کفایت می کند و غسل ارتماسی حاصل می شود. محقق خویی(ره) مخالفت کرده و فرموده بایستی تمام بدن یا عمده بدنش از آب بیرون باشد و به قصد غسل، در آب برود تا غسل ارتماسی حاصل شود. استدلالشان این است که ظاهر اوامر، احداث العمل است.[1] یعنی‌ وقتی که نبوده از نو ایجادش کنید. پس احداث العمل [غسل] به این است که از بیرون آب، ولو به قسمتی از بدن، در آب برود. اما اگر چنانچه کلا در [زیر] آب است، قصد غسل ارتماسی بکند و بدنش را تکانی بدهد، کفایت نمی کند؛ چون احداث العمل صدق نمی کند.

حالا کسی دیروز سوال کرد که اگر احداث العمل شد، لازمه اش این است که تمام بدنش بیرون باشد و تمام بدن را داخل کند. برای اینکه غسل، ماموریتی برای تمام بدن است و اگر در آن معتبر شد، برای تمام بدن، معتبر می شود. پس چرا می گوییم ولو بعضش [بیرون از آب باشد]؟ "ولو بعضش"، از کجا درآمده است.

محقق خویی(ره) پاسخ داده، چون [مسلم است که] مؤمنین در طول تاریخ برای غسل ارتماسی گاهی در رودخانه می رفتند و رودخانه ها معمولا شیب دار بودند؛ یعنی اول عمقش یک وجب بعد دو وجب، بعد سه وجب و ... می شد. اگر واجب بود که برای غسل تمام بدن بیرون آب باشد و یک مرتبه داخل آن برود، با عمق یک وجب، کل بدنش را آب فرا نمی گرفت. پس باید از آنجا شیرجه ای بزند و خیلی استادانه بتواند چهار پنج متر خودش را جلو بیندازد تا در محلی بیافتد که آب کل بدنش را بگیرد. ولی سیره مستمره مؤمنین از سابق این بوده که مثلا تا کمر بدون قصد غسل در آب می رفتند بعد قصد غسل ارتماسی می کردند و بعد [به کل بدن] در آب فرو می رفتند.[2]

استدلال به روایت بر اثبات فرمایش محقق خویی(ره)

در روایات داریم که "إِذَا ارْتَمَسَ الْجُنُبُ فِی الْمَاءِ ارْتِمَاسَةً وَاحِدَةً أَجْزَأَهُ ذَلِکَ مِنْ غُسْلِهِ."[3] معنی لغوی این کلمه ارتماس و ارتمس، چیست؟ معنی لغویش به معنای فرو کردن است. بدنش را در آب فرو کند. حالا گفته اند که بدنش را در آب فرو کند و آن هم به قصد غسل بدنش را درآب فرو کند. آن آدمی که خودش زیر آب هست، این تحصیل حاصل است. پس خود عبارت حدیث هم کفایت می کند. پس اگر از اول، همه بدنش در آب هست، دیگر فرو کردن صدق نمی کند. از اول همه اش زیر آب هست. بدنش را در آب فرو کند، یعنی چه؟ یعنی خارج بود و خودش را در آب ادخال کرد. این معنایش است. پس آنجایی که همه بدنش داخل آب هست و آب به همه بدنش احاطه دارد، ارتماس صدق نمی کند. پس غیر از استدلال محقق خویی(ره)، به خود عنوان ارتماس تمسک می کنیم.

سوال و جواب: در خیلی جاها. حالا بعضی جاها که توصلی است، نه. اما در بعضی جاها مثلا در همین مثالی که در قضیه سجده زده اند که کسی در سجده بود و در این اثنا قاری به این فکر افتاد که ثواب گیرش بیاید و به خواندن آیات سجده، شروع کرد، اگر این آدمی که در سجده است، بگوید ما که در سجده هستیم، یک مقداری به قصد آیه، ادامه می دهیم، آیا کفایت می کند و کسی از علما قائل شده به اینکه این کافی است؟ یا اینکه باید حتما سرش را بلند کند و دوباره سجده رود و به خاطر امتثال امر سجده عزیمه، باید احداث السجدة کند؟ اما اگر من که در سجده هستم مقداری دیگر به قصد سجده آیه، در سجده بمانم، هرگز قبول نیست. این مثالی را که محقق خویی فرمودند، چطور می خواهیم جواب دهیم. همه فقها به این مطلب اجماع دارند که احداث السجده، لازم است و اگر به خاطر اینکه آیه، خوانده شده، قدری بیشتر در سجده بمانی، کافی نیست. هیچ دلیلی نداریم.

سوال و جواب: نه؛ یا برای خودش سجده مستحبی رفته بود. یا اصلا همین طور بدون قصد سجده و‌ بدون اینکه سجده مستحبی یا سجده واجب کند، همین طور دل بخواهی، پیشانیش را روی زمین گذاشته بود و به صورت سجده در آمده بود؛ در این اثنا آیه، قرائت شد. آیا می تواند بگوید که من به قصد امتثال، در سجده می مانم؟ باید احداث کند. بنابراین شاید موارد دیگری هم داریم و به این منحصر نیست. موارد متعددی داریم که وقتی یک چیزی بر انسان واجب شد، احداث العمل مناط است؛ نه الابقاء علی العمل.

جواب استاد به محقق خویی(ره)

اگر که این مطلب محقق خویی(ره) درست باشد، لازمه اش این است که بدن انسان، در موقع غسل، خشک خشک باشد. اما اگر فرض کردیم بدنش خیس بود، با این شکل که آب در بدنش جریان داشت، و نیت غسل ارتماسی کرد و در آب رفت، این احداث ماء جدید نیست؛ چون که همه بدن، خیس و پر از آب بوده و در آب رفت. حالا آیا ایشان جفاف بدن را شرط می داند؟ و الا غسل باید اشکال داشته باشد. چون احداث آب جدید نشده است و لم یقل به احد.

* ایشان احداث ارتماس را می گوید؛ نه احداث وجود ماء.

** معنی احداث، احداث وجود الماء است. ارتماس یعنی رفتن در آب به معنی ایجاد الماء. احداث به معنی احداث الماء است. در خود احداث ارتماس، ارتماس یعنی چه؟ یعنی پریدن روی هوا؟ آن چه اثری دارد؟ مقصود، احداث الماء الجدید است.

* کلمه ارتمس را تاج العروس ... گفته است: "ارْتَمس فِي الْمَاءِ إِذا انْغَمَسَ فِيهِ حَتَّى يَغِيبَ رأْسه وجميعُ جَسَدِهِ فِيهِ"[4] ؛ موضوعیت "فیه" این است که سر و بدن داخل آب شود. وقتی که این طور باشد، خود اینکه با این نیت کل بدن را در آب فرو ببرد، چه در آب بوده و چه در آب نبوده، موضوعیت این است که بدن و سر حتما در...

** اگر از روایت این طور استفاده کردیم که تمام الموضوع این است که بدن آدم، زیر آب باشد و نیت غسل کند که بقیه علما و مشهور سابق، این طور فهمیده اند، همین که بدن، زیر آب بود و نیت غسل هم کرد و تکانی خورد کفایت می کند. این نظر مشهور است و نظر آقای خویی(ره) نیست.

سوال و جواب: شما می خواهید تمام الموضوع را نیت، قرار دهید. اگر تمام الموضوع نیت شد، فرمایش شما خیلی خوب است. برای اینکه آدم در آب هست و اول، نیت غسل ندارد؛ از موقعی که نیت کرد، با این نیت جدید، احداث شد. فرض این است که قبلش که نیت نبود. اگر ما تمام الموضوع را نیت گفتیم، کافی است. اما اگر گفتیم که موضوع نیت به اضافه انداختن خودت در آب است، آن هم جزء موضوع است.

سوال و جواب: همین که زیر آب، تکانی می خورد، آب جابه جا می شود و کأن با این تکان خوردنش آب جدیدی، جای آب قبلی آمد و مثلا اگر مقداری جلو رفت و مقداری عقب آمد، دیگر قهرا آن آب عوض می شود و این آب دومی غیر از آب اولی است. این فرمایش شماست و فرمایش درستی است و نظر آن آقایان هم همین بوده ‌است که گفته اند باید تکانی بخورد. مقصودشان همین بوده است که احداث هم بشود. پس قضیه احداث را هم ظاهرا آنها قبول دارند. منتهی محقق خویی(ره) این مقدار احداث را کافی نمی داند؛ چون که این از اول تا آخر، همه اش آب است و دیگر این اقسام آب و این طرف و آن طرف آب، اثری ندارد. این مسأله، چون مساله خاصی است؛ لهذا مقداری هم سرش بمانیم و یک مقدار بیشتر حلاجی شود، به نظرم چیز خوبی است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo