< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت غسل و احکام آن/غسل جنابت/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

مسأله: شک در شستن مقداری از سر یا گردن یا بعضی از اجزای بدن قبل از اتمام غسل

مسألة ۳۷۶. ان شک قبل اتمام الغسل فی غسل مقدار من رأسه او رقبته لم یعتن بشکه.

یعنی غسل شخصی رو به اتمام است و در سر و گردنش شک می‌کند که آیا کامل بود و درست انجام شد یا نه؟ به خاطر قاعده تجاوز اعتنا نمی کند. قاعده تجاوز یعنی انسان در چيزی شک کند که محلش گذشته است. الان در سر و گردن شک کرده است؛ در حالتی که محل سر و گردن گذشته است؛ چون الان مشغول بدنش است. پس دیگر اعتنایی به این شک نمی کند.

اما ان شک فی غسل بعض اجزاء البدن...

اينجا دو نظریه داریم. یکی نظریه محقق خویی(ره) است که تمام بدن را یک عضو حساب می کند و بین جنب چپ و راست فرقی نمی گذارد.[1] اگر این طور شد و این سر و گردن را شسته و مشغول بدن شده است و حالا شک کرد، باید به شکش اعتنا کند؛ چون مجموعه چپ و راست یکی هستند و فرض این است که هنوز از آن خارج نشده است. پس باید احتیاط را رعایت کند. این را شک در محل می گویند. این نظر محقق خویی(ره) است. اما نظر مشهور این بود که ترتیب بین جانب راست و چپ، معتبر است. پس باید بگوییم که اگر که مثلا در جنب راستش شک کرد در حالتی که هنوز در جنب راست است، باید اعتنا کند؛ چون که در محل است. ولی اگر در همین جنب راست شک کند در حالتی که مشغول جنب چپ شده است، دیگر اعتنا نمی کند چون شک بعد از محل است. حالا اگر در جنب چپ شک کرد، باید اعتنا کند؛ فرقی ندارد که هنوز مشغول جنب چپ است یا تمام کرده و حتی لباس‌هایش را هم پوشیده است. اگر شک کرد که آیا جنب چپ را کامل انجام دادیم یا نقطه ای از آن ماند، باید مطلقا اعتنا کند و تا یک ساعت یا دو ساعت یا صبح یا ظهر فرق نمی کند. از محل تجاوز نکرده است؛ چون موالات در غسل جنابت معتبر نیست؛ یعنی غسل جنابت، آخری ندارد. مثلا اگر شما جنب راست را صبح شستید و مثلا جنب چپ را بعد از ظهر بشویید، اشکالی ندارد. لهذا چون موالات در غسل جنابت نیست، زمان معینی ندارد که بگوییم ما دیگر جنب چپمان را تمام کردیم و از آن خارج شدیم.

سوال: قاعده ای داریم درباره شک بعد از عمل...

جواب: اینجا نمی شود؛ چون موالات ندارد و زمانی برای جنب چپ معین نشده است که بگوییم از آن زمان خارج شدیم. مثلا آدم که شستن جنب چپش را شروع کرده، می‌خواهد یک مقدار دیگرش را دو ساعت بعد انجام دهد؛ این جایز است. پس چون که زمان و وقت محدّدی ندارد و وقت باقی است، هر موقع در جانب چپ شک کند، واجب است که به شکش التفات داشته باشد و به آن اعتنا کند.

* در بعضی از روایات دلیل آورده است که آن موقع حواسش بیشتر جمع بوده است...

** "هو حین یتوضأ اذکر منه حين یشک".[2] این درست و مربوط به قاعده فراغ است. اما ربطی به بحث ندارد. یعنی این تجاوز در غسل جنابت، جاری است چون برای جانب چپ وقتی معین نشده که مثلا بگویند ده دقیقه، نیم ساعت، یک ساعت تمامش بکن. هر قدر هم طولش دهد، اشکالی ندارد. یعنی از صبح تا شب، غسل جانب چپ را ادامه دهد، صحیح است. چون صحیح است، نمی توانیم بگوییم از محل خارج شده ایم. از محل چطور خارج شده ایم در حالتی که شارع اجازه داده است که ادامه دهیم. با وجود اینکه موالات نیست و شارع اجازه داده که هر چقدر می خواهی طولش بده، بنابراین صدق نمی کند که از محل خارج شده ایم و محل باقی است.

سوال و جواب: نه؛ چون جانب راست موالات دارد؛ موالاتش این است که زمان جانب راست با دخول در جانب چپ، منتهی می شود. اما جانب چپ، بعدی ندارد و بعد از جانب چپ، عملی وجود ندارد. موالات هم ندارد. به خلاف جانب راست. جانب راست، بعدی دارد و آن جانب چپ است.

* پس در سمت چپ، فرقی بین شک و یقین نیست. ما چه شک کنیم و چه یقین داشته باشیم، باید بشوییم.

نظر آقای خویی(ره) هم که گفتیم. نظر خودمان تابع آقای خویی(ره) بود؛ اما به احتیاط واجب تبدیلش کردیم.

غسل ارتماسی

اين بحث هایی که کردیم، راجع به غسل ترتیبی بود؛ حالا در غسل ارتماسی وارد شدیم. روایاتی که داریم به این عنوان است. این اصطلاح از روایات درآمده است. در صحیحه حلبی می فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا ارْتَمَسَ الْجُنُبُ فِی الْمَاءِ ارْتِمَاسَةً وَاحِدَةً أَجْزَأَهُ ذَلِکَ مِنْ غُسْلِهِ.[3]

ارتماس یعنی یک دفعه، تمام بدنش را در آب فرو کند. ارتماسة واحدة یعنی قسمت قسمتش نکند و یک دفعه، همه بدنش را در آب داخل کند. "اجزأه ذلک من غسله"؛ اين عمل، برای او نسبت به غسل ترتیبی کافی است. کلمه ارتماس که به کار می رود، به علت این است که در روایات آمده است. اما بیاییم شرحش را بدهیم. غسل ارتماسی عبارتست از ادخال البدن بتمامه فی الماء بحیث یحیط بکله فی زمان واحد. طوری باید باشد که در زمان واحد، آب تمام بدن را از سر تا ناخن پا بگیرد؛ حتی آن موقعی که نیت غسل را می کند، باید پاهایش را از زمین جدا کند که آب همه بدنش حتی کف پایش را بگیرد و هیچ نقطه ای از بدن نماند مگر اینکه آب به آن برسد. این هم باید در زمان واحد باشد. مثلا اگر این کار را در دو نوبت انجام دهد، باطل است. البته واحد عرفی باشد.

بیان محقق خویی(ره) در محل بحث

حالا در اینجا به ایرادی که محقق خویی(ره) بیان کرده است، اشاره کردیم و آن این است که وقتی می خواهد خودش را در آب فرو کند، باید قسمت عمده ای از بدنش بیرون باشد و نیت غسل کند و خودش را در آب طوری فرو کند که آب به همه بدنش برسد و حتی پاهایش هم روی زمین نباشند. اما اول کار، قسمتی از بدنش بیرون باشد. این را محقق خویی(ره) می فرماید.[4] ولی بقیه فرموده اند چنین شرطی نداریم. یعنی اگر کسی در آب فرورفته باشد و تصمیم بگیرد که غسل را انجام دهد و نیت کند و بدنش را در آب تکانی دهد، کفایت می کند و غسل ارتماسی حاصل می شود. دیگر لازم نیست که حتما از اول، قسمتی از بدنش بیرون بوده و داخلش کرده باشد. پس اینجا تفاوت بین فتوای محقق خویی(ره) و فتوای مشهور را متوجه شدید. مشهور می گویند همین که در آب بود و بدنش را در آب تکانی داد که آب به بدنش برسد، کفایت می کند.

استدلال محقق خویی(ره) بر نظریه خود

محقق خویی(ره) می فرماید اوامر شرعی برای احداث مأمور به اند؛ نه برای ابقاء؛ یعنی مامور به را باید احداث و ایجاد کنید که از موقعی که نبوده، حدوث پیدا کند و به وجود بیاید؛ لهذا این آدمی که تمام بدنش در آب بوده است و نیت غسل می کند [و بدنش را تکانی می دهد]، به امر، عمل نکرده است؛ برای اینکه امر به احداث المأمور به و احداث الغَسل بود. لااقل قسمت عمده ای از بدنش باید بیرون باشد و در آب داخلش کند تا غسل را احداث کرده باشد. احداث یعنی ایجاد. اما اگر از اول تمام بدنش در آب بوده است و حالا صرف اینکه نیتی کرده که من غسل می کنم، چه احداثی است؟ این شخص در آب باقی مانده‌ است. با بقای تحت الماء، امتثال امر حاصل نمی شود. امتثال امر، به احداث مأمور به احتیاج دارد. ابقاء مأمور یعنی تو زیر آب بودی و بعد به قصد غسل جنابت، قدری زیر آب ادامه دهی. این ادامه دادن، ابقاء است. ابقا کافی نیست. آنچه که ما احتیاج داریم، احداث مأمور به است.[5]

* با خود نیت، این احداث نمی شود؛ ولو اینکه زیر آب باشد.

** سیدنا الاستاد آقای خویی(ره) مثالی بیان می کند. اگر در حال سجده بودید و در این اثناء، کسی آیه ای از آیات سجده را خواند و حالا شما همان طور که در سجده هستید، نیت کنید که من این سجده ای که هستم، به نیت این سجده ای که از بابت تلاوت بر من واجب شده، ادامه می دهم، آیا این صحیح است یا حتما باید سرتان را بلند کنید و به خاطر امتثال امر سجده تلاوت، احداث السجدة کنید؟[6]

* موضوع فرق می کند. سجده به نیت نماز است ...

** به نیت نماز نبوده است و همین طور برای خدا سجده ای رفته است. سجده نماز و سجده چیزی نیست. همین طور سجده است. در این اثنا زيد بن ارغمی از راه عبور می کند و آیه سجده را می خواند. حالا سیدنا الاستاد(ره) می فرماید که اگر کسی در سجده است و آیه سجده را شنید، آیا کافی است که به قصد امتثال، در سجده باقی بماند یا واجب است بلند شود و سپس سجده کند؟ سیدنا الاستاد(ره) از شما سوال می کند چطور و به چه دلیل بر انسان واجب است که سرش را بلند کند و سپس سجده کند؟ اگر در سجده اولی باقی بماند، بقای سجده حساب می شود و بقاء، کافی نیست. واجب، احداث السجدة و احداث المأمور به است؛ نه بقاء در مامور به. بقاء، کافی نیست. چنین می فرماید و به این مثال و به این کیفیت در ما نحن فیه استدلال می کند و می فرماید اگر کسی زیر آب باشد و نیت غسل کند، این صدق غسل نمی کند؛ مگر اینکه بیرون بیاید و سپس داخل شود و نیت غسل کند.

سوال و جواب: واجب، توصلی یا تعبدی باشد‌، چه ربطی دارد؟ بالاخره باید امر مولا را امتثال بکند. توصلی هم باشد، باید امر مولا را انجام دهد. مامور به را باید انجام بدهد و ایجاد کند. مامور به، احداثش یا ابقایش بوده‌ است؟

سوال و جواب: من هم موافق مشهورم. لکن می گویم فتوای سید خویی(ره) استدلال دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo