< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

96/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معنای تذکیه وعدم تذکیه /برائت /اصول عملیه

 

خلاصه مباحث گذشته:

متن خلاصه ...

صحبت در مقام اثبات بود که عناوین در روایات چهار صورت داشت تارة: تقابل بین مذکی و غیر مذکی ثانیة: تقابل بین تذکیه ومیته ثالثة: تقابل بین علم به تذکیه و عدم علم مذکی که علم به عنوان جزء موضوع اخذ شده و رابعة: تحت عنوان مذکی و عدم کونه مذکی

 

متن تقریر ...

ادعای محقق اصفهانی در معنای تذکیه

قبل از بیان مقتضای اصل در ظرف شک در مقام چیست ؟ نکته ای محقق اصفهانی بیان می فرمایند که قابل ذکر است. ماحصل[1] فرمایش ایشان که بر خلاف مشهور ادعا دارند که تذکیه یک عنوانی غیر از طهارت نیست و بحث کرده اند آیا اثر تذکیه حلیت و طهارت است و یا مقابل او حرمت و نجاست که در اشکال اربعه بالا دو اثر دارد یکی حرمت و اثر دیگر نجاست است؟

در باب معانی تذکیه سه معنا ذکر شد که هیچ کدام را اختیار نکردیم،

اگر تذکیه راغیر از طهارت بدانیم چنانچه مشهودر و برخی از متاخرین قائلند که تذکیه دو اثر داشته باشد هم طهارت و هم حلیت در بعضی موارد فقط حلیت اکل است مثل سمک که طاهر است قبل از تذکیه در روایت هم آمده ( انه ذکی )[2] ویا در جای دیگر ( ان الله ذکاه )[3] چه حی و چه میتطاهر است و تذکیه فقط در حلیت اکل سمک اثر دارد و یا فقط اثر طهارت دارد مثل ذبح حیوانات درنده و می شود تفکیک بین طهارت و حلیت کرد که در تذکیه دو اثر است .

تحقیق محقق اصفهانی ره می فرماید طهارت و تذکیه یک چیز است نه اینکه تذکیه موضوع طهارت باشد.

دلایل معنای واحد تذکیه وطهارت

در لغت تذکیه به معنای نظافت و نزاهت و طهارت است و در استعمال هم نقل عرفی به اصطلاحی احتیاج به قرینه داریم و چه قرینه ای بر نقل است؟ و ثانیا د رنصوص و روایات هر جا عنوان تذکیه آمده، موردی که حکم طهارت مترتب بر تذکیه باشد نداریم پس معلوم می شود تذکیه شیئ دیگری غیر از طهارت نیست که در موضوع تذکیه اخذ شده باشد و این خود بهترین دلیل است که تذکیه همان طهارت است و افعال خمسه ای که شارع شرط فرموده و معتبر کرده در تذکیه دخالتی در طهارت بعد موت دارد و یا د راستمرار بعد موت دخیل است و رعایت این امور { که شارع در اعتباریات می تواند اموری را شرط کند مثلا در ذبح فری اوداج اربعه بوسیله مسلم مع الحدید مسقبل القبله و با اسم خداوند این امور را دخیل در تحقق طهارت قرار داده } وآیا جایی هست که بگوید غیر از این امور باید تذکیه هم باشد، ما نداریم در روایات وغیره چون نیست معلوم می شود تذکیه همان طهارت است پس اگردر تذکیه حیوانی شک کنیم اصل طهارت در حیوان است.

تفاوت نظر حاج شیخ ره و نظر مشهورو اثر این تفاوت

در ظرف شک تذکیه و عدم تذکیه بنابر مشهور اصل جاری عدم تذکیه است و نتیجه اش در جایی که عدم محمولی را جاری کنیم و اثرش نجاست و حرمت است اما اگر تذکیه به معنای طهارت باشد و شک کنیم طهارت دارد یا نه استصحاب بقای طهارت می کنیم چمن قبل از این طهارت داشت بعد امور ذبح شک می کنیم و استصحاب بقای طهارت می کنیم .

در نتیجه تذکیه اسم برای مسبب که طهارت است نه اسم برای سبب که آنچه مقتضی طهارت از نظر شارع است، باشد.

اشکال به مبنای حاج شیخ ره

در بعضی حیوانات بعد تذکیه هم حلیت می آید وهم طهارت مثل غنم بعد از ذبح با شزائط ، و در بعضی موارد فقط طهارت می آید مثل ذبح حیوانات غیر ماکول اللحم و غیر اعیان نجسه که طهارت می آید بدون حلیت اکل لحم وقسم سوم فقط حلیت اکل می آ ید و اثری در طهارت نداردمثل سمک که از قبل طهارت داشته .

از ترتب حلیت و طهارت در قسم اول و عدم ترتب حلیت در قسم دوم وعدم ترتب طهارت در قسم سوم شاهد می شود طهارت غیر از تذکیه است که در برخی موارد وجود دارد و در برخی موارد موجود نیست این تفاوت که طهارت و حلیت که (قد یجتمعا و قد یفترقان ) شاهد بر تفاوت تذکیه با طهارت است.

البته درباره اخراج سمک از ماء حیّا تعبیر به زکات شده و با اینکه تعبیر می شود ( زکاة السمک اخراج السمک من الماء حیا) یا تعبیرشده ( ان الله قد ذکاه ) یعنی خداوند او را پاک قرارداده پس چه اخراج از ماء بشود وچه نشود طاهرنتیجتا تذکیه غیر از طهارت است

جواب محقق اصفهانی ره

جهت این است که حلیت در غیر سمک مترتب از طهارت است که عبارت اخری تذکیه است . در مورد سمک حلیت مترتب بر تذکیه نیست بلکه فقط حلیت بخاطر اخراج من الماء است حیّا چون عرض کردیم حلیت و طهارت از احکام شرعیه اند موضوع این احکام شرعی را شارع بیان می فرماید در مورد سمک آنچه موجب حلیت اکل است فرمودند اخراج من الماء حیّا در مودر غیر سمک از حیوانات شارع اعتبار فرموده فری اوداج اربعه با سائر شرائط را واین به ید شارع است و الا تذکیه در سمک به معنای طهارت در غیر او. هم به معنای طهارت است کما اینکه بحث مطهریت شمس تعبیر به تذکیه شده با اینکه بحث حیوان وذبح غیر ذلک نیست پس معلوم می شود تذکیه همه جا همان طهارت است نهایت تذکیه در بعضی جا ها مثل سمک متوقف است اخراج من الماء حیّا و درغیر او متوقف است بر فری اوداج اربعه بنابراین تعبیر به تذکیه در مورد سمک و غیر او که اثر تذکیه عبارت است از حلیت اکل و تعبیراز موضوع حلیت در سمک به تذکیه این خلاف متعارف نیست بلکه از باب حکومت و توسعه در موضوع است وشارع این مورد را به توسعه واردکرده و در این مورد تذکیه به معنای طهارت نیست حلیت اکل او متوقف بر طهارت است واز مواردی که تذکیه حاصل می شود

الی هنا بنابر مشرب محقق اصفهانی تذکیه غیرطهارت چیزی نیست و ثمره آن هم در ظرف شک اصل جاری استصحاب بقای طهارت است و صل الله علی محمد و آل محمد


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo