< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

96/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جریان اصالة عدم تذکیه فی الشبهة الموضوعیه /برائت /اصول عملیه

 

خلاصه مباحث گذشته:

متن خلاصه ...

بعد از اشکالات ششگانه حاج شیخ ره بر مرحوم میرزا، می فرمایند در این مقام بحث ثبوتی فائده ندارد و مهم بحث اثباتی است که با مقتضای ادله در مقام چه باید کرد گرچه ثبوتا گفتیم عرض اگر چه به نحو وجود رابط و به عنوان مفاد کان ناقصه است

 

متن تقریر ...

مقام اثباتی در اعراض تذکیه

اگرعرض با ملاحظه بالاضافة الی الغیر در نظر بگیریم یعنی دو عرض برای دو محل یا یک عرض و جوهر دیگر غیر از محل خودش موضوع قرار گیرد چون موضوع در وعاء تشریع اعتباری است و امکان اعتبار یک عرض و جوهر دیگر به محل دیگر که متقوم او نیست امکان دارد ویا عرض در خارج وجود ندارد ولی محل او اعتبار نشود در مقام تشریع اعتبارامکان دارد چون در موضوع دواحتمال او هست لذا ما باید ادله اثبات حکم ببینیم چگونه است ؟

از اینجا وارد بحث اثباتی می شویم و آن در تذکیه که دو چیز است که یکی ذبح خاص که همان فری اوداج اربعه مع الشرائط است و دوم زهاق روح و هر دو اینها عرض هستند و بودن روح در بدن حیوان یا مفارقت روح از حیوان به عنوان عرض وارد بر جسم حیوان است که گاهی حیوان روح دارد و گفته می شود حیات دارد یا اینکه قطع حیات شده که میت است و این دو عرض آیا هر یک به عنوان وصف است و در عنوان تذکیه هیچ یک وصف دیگری نیست بلکه طبیعی این دو عرض باید وجود دارشته باشد تا تذکیه محقق شود

البته به عنوان وجود رابط نه به عنوان وجود محمولی که نعتی تعبیر می کنند و گفتیم هر عرضی می شود نعت برای محل باشد ویا نعت نباشد اما تعبیر حاج شیخ عبارت ایشان اطلاق دارد که یکی قابلیت وجود رابط دارد (ما زهق روحه عن ذبح خاص[1] ) که زهاق روح وجود رابط است برای ذبح خاص اما عکس این را نمی شود گفت و می توان گفت ذبح خاصی که عما زهق روحه این عکس جنبه وصفیت قرار نمی گیرد زیرا که هر موصوف تقدم طبعی بر صفت خود دارد و چطور می شود زهاق روح شده باشد و این از ذبح خاص باشد اما بعد زهاق روح عن ذبح خاص صحیح است می شود تذکیه اما به عکس معقول نیست چون دو رقم ذبح داریم یکی خاص و غیر خاص که از لم یزهق روحه باشد اما زهاق روح فقط یک صورت داردو غیر آن حیات داردو غیر ما ذهق روحه به عنوان وصف قرار نمی گیرد.

علی ای حال یک طرف هم به عنان نعت قرار گیرد کفایت می کند تا ما فرمایش حاج شیخ را بپذیریم اما هر دو طرف قضیه امکان ندارد مازهق روحه مطلق نباشد عن ذبح خاص باشد و غیر ذبح خاص خارج شود معنا نداردچون وقتی زهاق روح نشده بحث مذکی وغیر مذکی معناندارد.

پس دو عرض دارد ذبح خاص و زهاق روح که برجوهر که عبارت باشد از حیوان وارد می شود ادله ای که حکم حیوان با ذبح خاص مع زهاق روح را بیان می کند در روایات به انحاء چهارگانه است در موضوع حکم این روایات تارة حلیت و طهارت است و اخری در مقابل حرمت ونجاست که حکما هم مغایر هستند در برخی هر دو هست هم حلیت وهم طهارت در مقابل غیر مذکی که هم حرمت است و هم نجاست

طوائف اربعه روایات در تذکیه[2]

گروه اول:[3]

در بعضی روایات تقابل را بین میته ومذکی است مانند روایت صیقل سوال می کند که سوال میکند امام رضا علیه السلام من از پوست حمار میته غلاف شمشیر می سازم فتصیب ثیابی و ظاهرا پوست باید مرطوب باشدو با همان لباس نماز می خوانم حضرت رضا سلام الله علیه نوشتند ( اتخذ ثوبا لصلاتک ) مفهومش این است که با این لباس نمی شود نماز خواند.

بحث جواز صلاة در او و عدم جواز صلاة در اوست و به عبارتی بحث طهارت و نجاست مطرح است نه حلیت اکل

قسم دوم :

تقابل بین ذکی و غیر ذکی

روایت امام جواد علیه السلام که همان صیقل( کتبت الی ابیک بکذا و کذا فصعب علی فکتب علیه السلام الیّ کل اعمال البرّ بالصبر) [4] یعنی عبادت پروردگار با سختی همراه است با خوشی و رفاه زدگی عبادت پروردگار نمی شودتو هم باید صبر بر عبادت داشته باشی بعد سوال می کند الان از حمار وحشی که تدکیه شده ومیته نبود سوال می کند حضرت جواد علیه السلام نوشتند ( یرحمک الله فان کان ما تعمل وحشیا ذکیا لا باس ) که تقابل بین ذکی وغیر ذکی و طهارت ونجاست مطرح است .

و مثل روایت صحیحه احمد بن محمد ابی نصر شخصی وارد بازار می شود و پوستینی از خز می خرد و نمی داند این خز از حیوان مذکی است یا غیر آن است ( لا یدری اَ ذکیة ام غیر ذکیه، اَ یصلی فیها فقال علیه السلام: نعم لیس علیکم مساله ) یعنی بله نماز اشکال ندارد و معیار تذکیه و عدم آن است نه ماکول اللحم و غیر ماکول اللحم بودن، حضرت فرمودند بله یصلی فیه چون موضوع خارجی است و از بازار مسلمین خریدی تحقیق و تفحص لازم نیست[5]

قسم سوم از روایات

متضمن مقابله مذکی و عدم کونه مذکی که روایت قبلی هم دلالت بر آن داردکه فرمود ال یدری اَ ذکی ام لا؟ روایت ( محمدبن ابی نصر از امام رضا علیه السلام عن الخفّاف ... لایدری اَ ذکی هو ام لا ما تقول فی الصلاة و هو لا یدری اَ یصلی فیه ، قال علیه السلام نعم انا اشتری الخفّ من السوق ویصنع لی و اُصلّی فیه و لیس علیکم مساله) [6]

بین مذکی و عدم کونه مذکی است عنوان غیر مذکی، جنبه وصف اثباتی دارد اما عدم کونه مذکی دائره وسیعتر است

خفاف همان کفش است سوال می کند آیا نماز بخوانم حضرت فرمودند بله و چون شبهه موضوعیه هست تحقیق لازم نیست

طائفه چهارم

که میزان علم شخص به میته ومذکی قرار داده شده است بخلاف سه طائفه قبل از روایات که در حلیت وطهارت علم به مذکّی بودن و در حرمت ونجاست علم میته بودن معیار قرار داده اند

روایت حسنه ابی حمزه ( ما علمت انّه میته لا یصلی فیه )و روایت موثقه ابن بکیر ( ان کان مما یوکل لحمه فالصلاة فی وبره و بوله و شعره و روثه و البانه و کل شیئ منه جائزة اذا علمت انه ذکی[7] )

علم به میته بودن را دلیل عدم جواز صلات دانستند و در این روایات علم به مذکی بودن را معیار جواز صلات در او دانستند و لو جزئی از اجزاء حیوان با بدن انسان ملاقات کرده باشد اشکالی نداریم

حالا با وجود این روایات چطور نتیجه بگیریم فردا انشالله و صل الله علی محمد و آل محمد


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo