< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

96/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تقابل مذکی وغیر مذکی /برائت /اصول عملیه

 

خلاصه مباحث گذشته:

متن خلاصه ... حاصل فرمایش میرزای نائینی ره که تفصیل دادند بین جایی که عرض و موضوع خاص خودش به عنوان موضوع حکم واقع گردد و جایی که عرض و موضوع دیگر یا دو عرض برای محل واحد موضوع قرار گیرد قسم اول را ایشان عرض را وصف برای محل می داند [1] و اثری مترتب نمی شود مگربر وجود رابطی نعتی عرض یا عدم وجود رابطی نعتی عَرَض که استصحاب عدم ازلی فائده ندارد مگر بصورت اصل مثبت که باطل است.

 

متن تقریر ...

قسم دوم: عرض و موضوع دیگر یا دو عرض برای محل واحد

در اینجا وجود و یاعدم آن محمولی است که استصحاب عدم ازلی برای اثبات عدم محمولی امکان دارد و و نتیجه گرفتند در محل بحث که تذکیه نسبت به حیوان که موضوع عرض است وجود نعتی است وعدم آن عدم نعتی اما نسبت به جزء دوم تذکیه که زهاق روح است و عرض دیگری است وجودش می شود محمولی و عدم او نسبت به زهاق روح عدم محمولی است و استصحاب عدم ازلی برای عدم تذکیه به این اعتبار اشکال ندارد .

مرحوم محقق اصفهانی پنج اشکال به فرمایشات میرزای نائینی دارند

اشکالات خمسه حاج شیخ به میرزای نائینی

اول :

عرض گرچه نسبت به محل، وجود او وجود نعتی است اما لازمه بودن وجود عرض به عنوان نعت این نیست که وجود عرض وجود رابطی که در مقابل وجود نفسی باشد وگفته شد وجود رابطی دو اصطلاح دارد یکی وجود محمولی شود و هم شامل جوهر وهم عرض می شود چون جوهر وعرض از اقسام وجود محمولی در مقابل وجود رابط هستند چرا که هر دو وجود فی نفسه دارند در مقابل وجود رابط که وجود فی نفسه ندارد ومفاد او مفاد کان ناقصه نیست .

چون وجود محمولی ثبوت الشیئ است و این وجودحمل بر ماهیت می شود و قابلیت لحاظ بنفسه دارد در مقابل وجود رابط که قابلیت لحاظ بنفسه ندارد لذا می شود بر وجود محمولی وجود رابط وارد شود و وجود محمولی را می توان به عنوان شیئ و شیئ آخر ماهیت قرار دهیم و ثبوت الشیئ للماهیة در نظر بگیریم .

پس وجود رابط عارض بر وجود محمولی و وجود رابطی در مقابل نفسی است که محمول قرار بگیردو جوهر وعرض که وجود فی نفسه باشد ملاک وجود محمولی اینکه وجود او فی نفسه است و قابلیت لحاظ استقلالی دارد.

خلاصه اشکال : گرچه عرض را به عنوان نعت برای محل قرار دادید اما معنای نعت مساوی با وجود رابط است نه مساوی با وجود محمولی که شما گفتید وایشان توهم کرده انداگر وجود نعت شد این وجود میشود رابط در مقابل وجود محمولی است

ثانیا:

ناعتیت در فرض قبول برای وجود عرض آیا وصف ماهیت عرض است یا وصف وجود عرض؟ مرحوم میرزا : نحوه وجود عرض وجود نعتی است کانّه وصفیت وحالیت در عرض نهاده شده که این خلاف تحقیق است

اما تحقیق : عرض ماهیت مستقله است که در خارج نیاز به غیر دارد و الا اصل ماهیت نیازی به موضوع ندارد

در تفسیر عرض: (ماهیة اذا وجد فی الخارج وجد فی الموضوع) کما اینکه در ماهیت جوهر وعرض نه غنای از موضوع دارد و نه احتیاج به موضوع که نحوه وجود هر کدام ماهیة مستقله است ونحوه وجود عرض اینکه حالّ در موضوع است نه اینکه در ماهیت عرض حلول در غیر باشد.

اما مرحوم میرزا نعتیت و حالیت فی الغیر رادر ماهیت عرض می بیند پس حلول در غیر از لوازم وجود عرض است نه از لوازم ماهیت عرض مضافاعدم عرض شیئ نیست تا نعت قرار گیرد چون عدم، حلول در غیر ندارد عدم عرض حالّ در غیر نیست و لا شیئ است و حلول در غیر معنا ندارد شیئ حال و محل قرار می گیرد

ثالثا:

عدم محمولی را شی فرض کردند که مستدعی است وجود محمولی هم برای او باشد چون( نقیض کل شیئ رفعه ) و فرض عدم محمولی برای عرَض مساوی با فرض وجود محمولی برای عرض است در حالیکه شما وجود عرض را وجود رابط گرفتید نه وجود محمولی

رابعا:

لو سلمنا عدم عرض را نعت موضوع بدانیم اما عدم عرض برای موضوع عرض از موضوع و عرض و گاهی دو عرض برای محل واحد و دو عرض برای دو محل بعد فرمودند لا یعقل که وجود عرض و عدم عرض نعت باشد برای محل آخر آیا اینکه وجود عرض منحصر در وجود محمولی می شود بلکه موجب می شود عرض قائم به عرض دیگر ومحل دیگر غیر از موضوع خودش نشود

مثل قیام زید که حالّ در زید است ربطی به عمر ندارد و ربطی به جوهر وعرض دیگر ندارد معنا این نیست که وجود عرض وجود محمولی شود که شما نتیجه گرفتید اگر از قسم دوم باشد ( لیس له وجود الا وجود محمولی)[2] وتعبیر اینکه باید وجود محمولی باشد این اثبات حصر به چه دلیل است؟

ناعتیت عرض برای محل به معنای وجود رابطی در مقابل محمولی نیست تا اگر ناعتیت مستحیل شد محمول شود پس نسبت عرض به عرض دیگر نمی شود گفت منحصرا وجود محمولی است، محمولی اینجا در مقابل وجود رابط است و مفاد هل مرکبه قضیه موجبه است و عبارت از وجود رابط است چون ثبوت شیئ لشیئ است هر دو طرف جوهر یا دو عرض یا یک جوهر یک عرض باشد.

وجود رابط که مفاد کان ناقصه در مطلق این موارد است واگر بنا شد کان ناقصه استعمال کنید وجود رابط هست وایضا نسبت حکمیه هم وجود دارد چون ایشان فرمودند اگر عرض نعت نشد باید منحصرا وجود محمولی باشد ومفاد کان تامه باشد این حرف صحیح نیست. اگر دوطرف قضیه دو جوهر باشد یا دو عرض باشد یا یکی جوهر ویکی عرض باشد در همه اینها وجود رابط وجود دارد چرا باید بگوییم اگر عرض نعت نباشد باید وجود، وجود محمولی باشد.

وجود محمولی با عدم امکان نعتیت عرض تلازم نداردکه هر جا عرض وصف نشد حتما وجود محمولی باشد و مفاد کان تامه، این حرف اشتباه است ما می توانیم مفاد کان ناقصه درموارد که عرض نعت نیست جاری بدانیم چون وجود رابط موجود است و میزان در جریان وجود رابط مفاد ثبوت شیئ لشیئ ثابت شود .

میزان در جریان آثار کان تامه وکان ناقصه دائر مدار وجود رابط و وجود محمولی است اگر وجود رابط جاری شد احکام خاص خودش و وجود وحمولی احکام خاص خود را دارد و این کلام که هر جا وجود نعتی بود وجود رابط هست و هر جا جود نعتی نبود وجود محمولی است خیر این میزان نیست .

اشکال پنجم:

عرض ولو وجود او نعت باشد در مقابل وجود محمولی نیست ولکن مرحوم میرزا نقیض وجود نعتی در مقابل وجود محمولی، عدم که نقیض وجود رابط است رفع همان وجود رابط است نه رفع وجود محمولی و عدم وجود محمولی رفع وجود محمولی است چون ( نقیض کل شیئ رفعه )و عدم بما هو عدم نه رابط است و نه وجود رابطی و اطلاق عدم رابط ورابطی مسامحه است و عدم چون شیئ نیست نمی شود به وجود رابطی و وجود رابط تقسیم کرد.

در مورد بحث قرشیت که نسبت عرض به موضوع بود وجود قرشیت را وجود رابطی نعتی ،عدم او را هم به معنای عدم ناعتی گرفتند لذا فرمودند با استصحاب عدم ازلی نمی توانید عدم نعتی را اثبات کنید .

نهایت چیزی که در نفی قرشیت است که لازم نیست نعت باشد و عدم قرشیت به عدم موضوع باشد، کافی است برای اثبات عدم قرشیت با عدم موضوع می توان عدم ازلی رجوع شود و قرشی بودن مرئه ثابت نمی شود

این ایرادات خمسه از نظر مرحوم محقق اصفهانی بر میرزای نائینی ره که بسیاری از بزرگان هم به تبع ایشان عدم نعتی رامسلم گرفتند (لا اصل و لا اساس للعدم النعتی )

اشکال دیگر:

میرزا فرمودند عرض و لو به لحاظ مقام ماهیت قابلیت دارد وجود محمولی باشد و به معنای وجود فی نفسه دارد بر خلاف وجود رابط در مقام لحاظ هم هرگز مستقل نیست و وجود رابط در باب مراتب وجود بمنزله حرف در باب کلمات است و اگر در معنای اسمی و موضوع قرار گیرد دیگر معنای حرفی ندارد اگر وجود رابط را هم منقطع از طرفین باشد وثبوت شیئ لشیئ خارج می شود

می فرمایند عرض قابلیت لحاظ به نحو وجود محمولی دارد ولی اگر موضوعی در باب احکام مرکب از عرض و محل عرض شد مرحوم میرزا فرمودند بایداین عرض را نعت قرار دهیم، چرا چون حالات موضوع سه صورت دارد موضوع مرکب از عرض و محل عرض باشد یا موضوع را مطلق می گیرید نسبت به عرض با اینکه جزء موضوع است و این خلف است و یا مقید به ضد بگیرید که لازمه اش تناقض است که هر دو صورت باطل است اما سوم موضوع مقید به خود این عرض باشد و معنای نعتی محقق شود به این موضوع حکم زید بود و قیام زید و ما زید را مقید کردیم به مثل زید کونه قائما زیدی که متصف به وصف قیام است وجود وعرض نعت برای آن محل است و اگر جهت نعتیت را لحاظ نکنید یا خلف است یا تناقض

که این کلام ایشان هم مورد اشکال است چون تقید به عرض لازمه جزئیت است وقتی موضوع مرکب شد لازمه اش تقید پیدا می کند هر جزء به جز ء آخر، قیام را نسبت به زید می توانید تارة مطلق و اخری مقید به غیر که شبیه تناقض است

لازمه ترکب موضوع از دو جزء اینکه بر مجموع دو جزء اثر مترتب شود و حالا که جزء است نمی توانید به عنوان وصفیت قرار دهید لذا می فرمایند صرف وجود بیاض اضافه به جسم شده او از وجود محمولی خارج نمی کند و داخل در وجود نعتی کند بلکه وجود محمولی است مثلا اگر موضوع حکم که تحیض تا ستین سنة باشد مرکب از مرئه و انتساب مرئه به قریش مرئه بما هی محکوم به این حکم نیست ولکن لازمه ترکب این موضوع از دو جزء و قرشیت را به عنوان وجود رابط در نظر بگیرید بلکه می شود قرشیت وجود محمولی برای مرئه باشد چون در خارج قرشیت ومرئه یک چیز است بگویید قرشیت وجود محمولی برای مرئه باشد لذا در این موارد باید ما تابع دلیل اثبات حکم باشیم که مفاد دلیل به نحو وجود محمولی اخذ شده یا به نحو وجود رابط

ادامه بعد انشالله و صل الله علی محمد و آل محمد


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo