< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

96/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تنبیه اول /برائت /اصول عملیه

خلاصه مباحث گذشته:

کلام در مورد شک در مثال حرمت ماکول اللحم است که دو قسم است .

قسم اول که شک در امور خارجیه و شبهه موضوعیه باشد که آیا این لحم قابل تذکیه است یا نه ؟

 

1صور اربعه شبهه موضوعیه در لحم مشکوک

1- شک در حلیت لحم از آن جهت که این لحم و گوشت حیوان ماکول اللحم است یا از غیر ماکول اللحم چون احراز نشده، مشکوک است که حلال است یا حرام ؛ البته شرائط ذبح وتذکیه رعایت شده اما مع ذلک ما شک داریم این محل قابل تذکیه است یا نه؟

2- شک ازناحیه احتمال عروض عنوانی باشد که به لحاظ آن عنوان مانع از قبول تذیه باشد وشک می کنیم آیا آن عنوان مثل جلل در دجاج حاصل شده یا نه البته می دانیم عروض عنوان جلل سبب حرمت است اما در مورد این عارض شک داریم واقع شده یا نه ؟

3- با اینکه یقین داریم شرائط ذبح رعایت شده نمی دانیم از حیواناتی است که قبول تذکیه می کند و ذاتا حلال است یا نه قبول تذکیه نمی کند مثل ارنب است

4 – شک می کنیم که تذکیه واقع شده صحیح وبا شرائط کامل صورت گرفته مثل اینکه ذابح مسلمان بوده یا ذبح بالحدید بوده یا نه ؟ و البته عارضی هم نیامده

1.1احکام صور اربعه

صورت اول که شک در حرمت لحم است مورد اصالة الحل است و برائت جاری می شود و ادعای جریان استصحاب حرمت لحم قبل از خروج روح وقبل از تذکیه باطل است چون حرمت لحم روی عنوان حیوانیت یعنی موجودی که دارای حیات است ، اما شک در لحم تلبس به حیات ندارد و این می شود دو موضوع و شرط استصحاب که موضوع واحد با شد در امر متیقن و امر مشکوک رعایت نشده در نتیجه استصحاب هم باطل چرا که در استصحاب شرط است موضوع امر واحد باشد و در مانحن فیه واضح است موضوع واحد نداریم و الان که قضیه مشکوکه است حیاتی ندارد.

صورت دوم :

شک که عروض او عنوانی که مانع از قبول تذکیه باشد

در اینجا در عروض جلل شک داریم استصحاب عدم جاری می کنیم و اینکه حیوان قابل تذکیه است و می دانیم شرائط ذبح هم رعایت شده و این شک مانع که عبارت باشد از جلل با اصل منتفی می شود و لحم حلال است.

صورت سوم شک در حلیت که محل آیا محل قبول تذکیه می کند؟ که محل اختلاف علماست که آیا اصل اولی در حیوان قابل تذکیه بودن است چنانکه صاحب جواهر بیان فرموده و به یک روایت استناد فرموده و یا استصحاب عدم ازلی را در عناوین ماهویه جاری بدانیم یعنی استصحاب عدم ازلی کلب بودن این لحم چون قبلا حیوانی نبود کلبی هم نبود سپس با این دو حرف که اصل اولی قبول تذکیه و ثانیا استصحاب عدم ازلی در عناوین ذاتیه و ماهویه جاری باشد به حلیت این لحم حکم می کنیم و اگر خدشه ای به یکی از این دو اصل شود که قوی هم هست نمی توان حکم به حلیت کرد

1.2توضیح در مورد تذکیه

دو قول است

1- تذکیه امر وجودی است که علیه مرحوم نائینی[1] که بیان ایشان می آید استنادا به آ یه شریفه ﴿( الا ماذکیتم )[2] که چون اسناد آمده و عدم قابل استناد نیست

2 – تذکیه مجموع امور خمسه که شخص مسلمان باشد ، رو به قبله ، بردن نام خدا، قطع رگهای چهارگانه وبالحدید باشد که مجموع این امور پنج گانه است مثل وضو که مجموع از غسلات و مسحات است وامر بسیط است با شرائط خاصه

و امر تسبیبی نیست بلکه فعل مباشری مکلفین است یک کاری که سبب تذکیه است و در اینجا چون یقین دارید که اصالة عدم تذکیه جاری نمی شود باید در مورد شک به اصالة الحل رجوع کنیم.

لکن این کلام که تذکیه عبارت باشد از نفس فعل که قطع اوداج اربعه با شرائط دیگر تذکیه است، قابل قبول نیست بلکه حقیقت تذکیه اثر حاصل از فعل مکلف است نه خود فعل مکلف نفسا و اینجا حکم به حرمت می شود

صورت چهارم فردا انشالله و صل الله علی محمد و آل محمد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo