< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

97/07/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شروط العقد

بقاء اهلیت متعاقدیندلائل مرحوم شیخ بر شرطیت بقاء متعاقدین و نقد آن

شیخ انصاری ره می فرمایند باید از ابتداء تا انتهاء عقد طرفین عقد واجد شرائط متعاقدین باشند تا عقد صحیح باشد.

قاعده کلیه این است که اگر موجب قبل قبول فسخ کند ایجاب سابق لغو می شود و مشتری هم رضایت او اعتبار نداشته باشد عقد باطل می شود لذا می فرمایند باید از ابتداء تا انتها شرائط باشد تا عقد موثر و صحیح باشد.

حاصل فرمایش شیخ ره [1] اینکه زوال التزامی که از موجب صادر شده است: تارة بالاختیار است که مثلا موجب قبل قبول مشتری رد کند و اخری بلا اختیار باشد، که بمیرد یا به جنون برسد و التزام او زائل شود

ثالثة از ابتداء شارع ایجاب موجب را کالعدم بشمارد مثل ایجاب صغیر که شارع معتبر نمی داند، که اگر یکی از این امور واقع بشود، نتیجة آن عقد باطل خواهد بود.

این که مرحوم شیخ فرمودند فسخ موجب قبل از قبول موجب بطلان عقد است، اجنبی از محل بحث است، زیرا فسخ موجب این می شود که التزام سابق او حقیقةً منحل بشود، پس ایجاب بالفعلی نداریم که وقتی قبول بیاید، بحث بشود که آیا عقد مؤثر هست یا نه؟

در صورت اولی از این صور ثلاثة، خروجش خروج موضوعی است و اجنبی از محل بحث ما می شود.

بله در صورت دوم که موت و یا جنون باشد، این بحث می شود که اگر ایجاب حاصل شد و قبل از آمدن قبول قابل، موت یا جنون عارض بشود، آیا التزام در حال حیات و یا عقل ولو عَرَض بعد از آن موت یا جنون، اذا تعقبه القبول، آیا مؤثر هست یا نه؟ این جای بحث است.

اگر گفتیم طرفین باید واجد شروط عقد باشند من اول العقد الی آخِره، این عقد صحیح نمی باشد، ولی اگر گفتیم چنین لزومی نیست، معامله درست می شود و عقد صحیح می باشد مثلا شخصی منزل خودش را فروخت و بلا فاصله سکته کرد و بعد مشتری بعد گفت قبلتُ اگر گفتیم شرط نیست ورثه نمی توانند ادعا کنند این معامله باطل است و فسخ کنند البته طبق فرمایش شیخ ره این معامله باطل است.

لقائل ان یقول: فرمایش شیخ ره در صورت دوم قابل قبول نیست، چرا که التزام صادر از شخص در حال عقل، امرٌ اعتباریٌ که صدر من العاقل و الملتفت و الشاعر، چیزی از ناحیه موجب که این التزام را از بین ببرد، پیدا نشد (مثل صورت اولی که نیست) فسخ که نیاوده، این جنون عارض بر او، شبیه نوم است، اگر شخص ایجاب را ایجاد بکند و خوابش ببرد و طرف مقابل قبلتُ بگوید، آیا می توانیم بگوییم که این عقد باطل است؟ خواب که مبطل ایجاب نیست. زوال عقل هم بعد از التزام آقای موجِب به منزله نوم او می باشد.

عهود و التزامات به واسطه موت باطل نمی شود. لذا نمی توانیم بگوییم که تعهدات مالیه و غیر مالیه ولو با موت فرد، نمی شود بگوییم که از بین رفته است، حتی در جوامع بین المللی اگر رئیس جمهور سابق تعهدی بدهد، ولو بمیرد، بقیه ملتزم هستند که به آن عمل بکنند. موت را مبطل تعهد و التزام نمی دانند، اعتبار تعهدات وابسته به حیات متعهد نمی باشد، و الا اگر به موت طرف تعهد باطل شود، باید همه قرار دادها و تعهدات بین المللی باطل باشد.

التزام نفسانی یا قرار عرفی عقلائی اگر به موت و یا نوم از بین برود، قطعاً با لحوق یک التزام متاخر از او زنده نمی شود باز نمی گردد، لذا این فرمایش مرحوم شیخ رض که از ناحیه معاهده و تعهد وارد شدند و گفتند که تعهد لا یتحقق الا به بقاء طرفین بر شروط متعاقدین، در غیر از مورد فسخ جاری نیست، و در مورد فسخ هم خروج موضوعی دارد و این اشکال بر شیخ ره است.

اگر ما بخواهیم مدعای مرحوم شیخ رض را تقریب بکنیم و به وجهی درست بکنیم، باید از این راه وارد بشویم. که بگوییم: قاعده معاهده با غیر که التزام با غیر دارد، معنا ندارد که بقاء داشته باشد الا در فرضی که شخص بالفعل شعور و التفات و توجه داشته باشد و الا که اگر این التفات و شعور از طرف بالفعل نباشد، به منزله معاهده با دیوار و حمار خواهد بود.

مثلاً یک مومن کامل که واضح است پس از مرگ شعور و احاطه به این نشئه دارد، اگر بعد از ایجاب موت بر او عارض شد، این مومن کامل التفات و توجه دارد، و لو این که طرف مقابل نمی داند، حال آیا می توانیم بگوییم که این عقد صحیح است؟

خیر زیرا معیار معاهدات عرفیه با غیر، معاهده طرفینی است که در این نشئه باشند، نه این که یکی در این نشئه باشد و دیگری در نشئه بعد پس همانطور که گفتیم نه اینکه تعهد این اقتضاء را داشته باشد بلکه معاهده و معیت الغیر این اقتضاء را دارد.

نظر مرحوم محقق اصفهانی در مخالفت با شیخ انصاری ره

مرحوم محقق اصفهانی رض می فرمایند: حق در مقام این است که ضرورتی وجود ندارد که طرفین از ابتداء تا پایان عقد بر شروط متعاقدین باقی باشند. بلکه اگر هر یک در حین انجام وظیفه خویش، واجد شرائط باشند، کفایت می کند، ولو حین عمل و فعل طرف مقابل واجد شرائط نباشد.

مرحوم محقق اصفهانی می فرمایند: و مما ذکرنا ظهر اِنّ استمرار الاهلیه بین الایجاب و القبول غیر لازم، فان مقوم المعاهدة مع الغیر التفاتهما و شعورهما حال کون کل منهما معاقدا مع الآخر[2] ... این مطلب را عرض کردیم، چرا که برخی از بزرگان از تلامذه ایشان، ایشان را در مدعا موافق با مرحوم شیخ رض می دانند. در حالی که این عبارت تصریح به مخالفت با شیخ انصاری است

لذا می فرماید نوم و اغماء تا چه برسد به و غیر آن موجب زوال التزام شخص نمی شود پس بنابر این استمرار اهلیت وجهی ندارد


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo