< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

96/12/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تقدیم قبول بر ایجاب /مقدمة فی الفاظ البیع /بیع

خلاصه مباحث گذشته:

قوله فی المکاسب: ما لا انشاء فی قبوله الا قبلت او مایتضمنه کارتهنت فقد یقال بجواز تقدیم القبول فیه[1] مر حوم شیخ می فرمایند در قبول گاهی به لفظ ابتعت و اشتریت که تقدیم اشکال ندارد الا اینکه شبهه عدم مطاوعه بود که عرض شد مردود است که اولا در باب قبول مطاوعه نیست و ثانیا بر فرض مطاوعه انشائیه است که تقدم بر فعل اشکال ندارد و در مقابل چیزی جز انشاء قبول و اعلام رضایت چیز دیگری نباشد

تقدیم لفظ قبلت و رضیت

اما در مثل ارتهنت و قبلت و امثال ذلک جز اعلام رضایت به طرف مقابل چیز دیگری را نمی رساند بعضی قائل به جواز تقدیم شدند ولی خود شیخ می فرمایند حق این است که جائز نیست اما کسانی که قائل به جواز شده اند گفته اند در این موارد غیر اعلام رضایت و التزام قبول معنای دیگری نیست در بعت التزام به قبول است به نقل مال به غیر و در اشتریت التزام به قبول است مع نقل مال است به غیر حسب ففرمایش شیخ ره اما در مثل قبلت و رضیت و قبلت و ارتهنت و امثال ذلک معنای اعلام رضایت به فعل صادر از موجب است و در باب انشاء تقدم و تاخر اعلام رضایت مشکلی ندارد.

این قول به عنوان قد یقال شیخ نقل می کند و بعد می گوید و التحقیق خلافه[2] حق مقام این است که تقدم این الفاظ که جز رضایت چیز دیگری نیست مورد قبول نمی باشد ایشان می فرماید در عقودی که قبول آنها به لفظ قبلت و رضیت و آنچه معنای آن را برساند همان طور که در ابواب دیگر مانند قرض و هبه که برای رضایت می گوید اقترضت که جز رضایت قبول قرض چیز دیگری را نمی رساند که تقدیم قبول بر ایجاب صحیح نیست خلافا لقول بعض، چرا که ایشان جهت مطاوعه را در نظر گرفتند و باید فعلی صادر شود تا طرف مقابل آن فعل را قبول کند در باب بیع و هبه و قرض و غیره باشد و این حاصل فرمایش شیخ است.

توضیح فرمایش شیخ ره

باید تفصیل داد در این مقام نسبت به عقود که عقود ابتدائا تقسیم می شود به دو قسم کلی عقود عهدیه و اذنیه که عقود عهدیه معاوضیه و غیر معاوضیه است و عقود اذنیه مثل وکالت است یعنی اگر کسی را وکیل می کند اذن وکیل برای توکیل لازم است که مثل زید توکیل می کند عمرو را و قبول در اینجا اذن در واگذاری کاری به او است که او قبول می کند پس قبول اذن در قبول است در مقابل عقود عهدیه معاوضیه مثل بیع و امثال ذلک غیر معاوضیه مثل هبه غیر معوضه ورهن .

قبول در عقود اذنیه عبارت است از مطلق رضا به ایجاب که باید ابراز شود به وسیله ی لفظ؛ مقدم باشد موخر و یا مقارن باشد همه صور جائز است ولذا کسیکه می خواهد وکیل شود قبل توکیل اعلام می کند که من حاضرم قبل از رسیدن موعد یا موخرا باشد که مثلا می گوید اگر کسی را با این خصوصیات یافتی او را به عقد ما در بیاور که قبول به هر لفظی جائز است.

مرحوم شیخ علیه الرحمه این عقود اذنیه را به دو قسم تقسیم کردند که یک قسم از ناحیه ی قابل جز اعلام و ابراز رضایت چیز دیگری خواسته نشده است اما قسم دوم این است که می فرمایند درست است که عقد عقد اذنی است اما در آن عقد انفعال هم وجود دارد و در اینجا شیخ بر مطاوعه بسیار تأکید دارند مانند هبه و رهن که باب معاوضه نیست که حبس نقل ماست مادامی که دین به گردن راهن است و قرض که ملکیت به ضمان هست که ملکیت برای مقترض به ضمان حاصل می شود که تملیک مضمونه می کند اما معاوضه نیست که عوض می خواهد نه مجانا.

این عنوان وثاقت در رهن است یا ملکیت در باب قرض است این ها آثار این عقود اند که اثار این عناوین را دارند و که آثار تاثریه هستند و تا فعلی نباشد شیخ می فرمایند تا اثری نباشد تاثری از اثر معنا ندارد و باید رهن باشد تا قبول وثاقت معقول باشد و الا اصلا معقول نخواهد بود، پس در این قسم هر چند معاوضی نیست اما عنوان به اسم مطاوعه و انفعال وجود دارد و تا فعل و اثری نباشد مطاوعه و انفعال و قبول اثر معنا ندارد، لذا در این قسم شیخ تصریح دارد که باید قبول موخر باشد که در عقود اذنیه باید بگوییم تارة جز اظهار رضا چیز دیگری نیست که تقدیم تاحیر اشکال ندارد اما اگر معاوضه ای در کار نبود ولکن بینا بین بود و صرف اظهار رضا هم کافی نخواهد بود که باید قبول اثر هم در آن موجود و منطوی است که در این مورد رضا همراه با انشاء انتقال مال که در قبول بیع که وجود داشت اینت وجود ندارد مع ذلک قبول باید متاخر باشد چون قبول اثر بدون خود اثر معقول نیست.

پس بنائا علی هذا در این قسم مانند بیع تاخر قبول از ایجاب لازم است اما نه به عنوانی که در انجا بود بلکه به خاطر این است که مطاوعه است و مرحوم نائینی می فرمایند که در همه ی عقود قبول معنای مطاوعه دارد و حتی در قسم اول هم باید رعایت شود که البته شیخ تنها در این مورد قرض و رهن و هبه غیر معوضه مطاوعه را می پذیرند و تا انشاء تملیک مجانی نشود قبول ملکیت معقول نیست لذا در این ثلاثه هم تاخر قبول از ایجاب لازم و تقدم ان جائز نیست.

اِن قلت بر شیخ ره

در مثل قبلت و رضیت از طرفی و اشریت و ابتعت از طرف دیگر تفصیل داده اند که تقدیم قبلت و رضیت جائز نیست اما اشتریت و ابتعت تقدیمش جائز است؛ چطور با اینکه عنوان اشتراء و ابتیاع متفرع است بر وجود بیع و شراء پس در اشتریت و ابتعت هم شما نباید قائل به جواز تقدیم بشوید و حال آن که قائل شدید اگر تقدیم در اشتریت جائز است باید تقدیم قبول در باب رهن و قرض و هبه غیر معوضه جائز باشد و اگر جائز نیست باید اینجا هم نباید جائز باشد و این در حقیقت تناقض در گفتار هست

جواب اشکال

اشتریت و ابتعت بخاطر این تقدیمش جائز است که اینها برای انشاء ملکیت استقلالیه اند چون در بیع حسب فرمایش شیخ دو انشائ ملکیت است و به لفظ قبلت و رضیت نمی تواند انشاء ملکیت کند ولی به اشتریت و ابتعت می تواند انشاء ملکیت تملک کند و چون چنین است در این دو لفظ تقدیم ایندو به ایجاب بلا اشکال خواهد بود چون انشاء ملکیتن می کنید در مقابل انشاء ملکیت طرف مقابل اما در باب رهن و هبه غیر معوضه و قرض این طور نیست که شخص ابتداء قبول قرض کند چون انشاء تملیک نمی کند این انشاء تملک است اما مضمونة و یا انشاء تملک است بلا عوض و انشاء قبول رهن است و تا فعلی نباشد نمی تواند قبول کند و این قبول اثر فرع وجود اثر است که فعلا اثری نیست در این ثلاثه چون انشائ اثر نشده است و تنها قبول اثر است چیزی مقدم نشده است تا تاثر باشد لذا در این ثلاثه ما قائل به عدم جواز تقدیم هستیم بخلاف اشتریت و ابتعت که قائل به جواز تقدیم هستیم.

و در بیع رضایت مع نقل مال بالفعل معتبر است که در رهن و قرض و هبه فقط جنبه قبول اثر است و لهذا تقدیم قبول جائز نیست این حاصل فرمایش مرحوم شیخ در رابطه با این دو قسم .

اما عقود معاوضیه مانند بیع و اجاره و هبه معوضه می فرمایند التزام به شیئ از طرف مقابل مثل التزام به عوض در باب بیع و اجاره و نکاح که تقدیم در اینها جائز است چرا اگر قبول را به لفظی که متضمن التزام و انشاء مستقلا باشد غیر قبلت و رضیت سائر الفاظ اگر باشد تقدیم اشکالی ندارد چرا که اعلام به رضایت و انشاء عوض و معوض در سائر الفاظ غیر قبلت و رضیت چه در باب نکاح و هبه و غیره تقدیم جائز است ولی اگر لفظی متمحض در قبول اثر باشد تقدیم جائز نیست.

...........

این حاصل فرمایش شیخ انصاری در این مقام اما حق این است که این تفصیل ایشان مورد قبول نیست و ایراداتی وارد است که خواهد امد.

و صل الله علی محمد و آله.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo