< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

96/09/26

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: لزوم آموزش و آماده‌سازی جوانان برای تشکیل کانون خانواده

خلاصه: ﴿ وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‌ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم‌﴾[1]
در دو جلسه قبل دو بحث را پشت سر گذاشتیم:

     بیان حکم ازدواج شرعی که مهمترین عامل در تشکیل خانواده است.

     آنچه بر وجوب و یا استحباب مؤکد تأکید داشتند را بیان کردیم.

در بحث آماده‌سازی جوانان بحث از کفویت مطرح می‌شود، آنچه علما در این باب مطرح کرده‌اند کفویت حداقلی و حداکثری است، در مورد کفویت حداقلی می‌توان مسلمان بودن را بیان کرد و باید بدانیم در گذشته به خاطر شرایط ساده زندگی این مقدار بیشتر مطرح می‌شده، ولی امروزه به خاطر تغییر سبک‌ زندگی مردم و نفوذ فرهنگ‌های بقیه اقوام باید مباحث کفویت را با دقت بیشتری مطرح کرد و تمام جوانبی که اهل بیت ع بیان کرده‌اند را مورد توجه قرار داد.ما سه محور را مورد بحث قرار می‌دهیم:

     مباحث آماده سازی جوانان برای کلیه مسائلی که در تشکیل خانواده مؤثر است؛ سلامت جسمی، اخلاقی و رفتاری؛ با نگاهی به مباحث فقهی می‌بینیم که در ابواب فقهی هم به این شروط اشاره شده است مانند آنجایی که زوج نباید عنّین نباشد.

     می‌توان از وجوب إنکاح به وجوب تشکیل خانواده رسید، و لذا کلیه مقدمات مقوِّم در این رابطه لازم می‌شود، وقتی فقها می‌گویند که چگونه زن و یا مردی انتخاب کنیم این یعنی لزوم آموزش در این مباحث.

سؤال: چرا در متون فقهی و حدیثی تصریحی از الزام به یادگیری احکام ازدواج و خانواده نداریم؟

جواب:‌ فقها در آغاز رساله عملیه تعبیری دارند که لازم است احکام آنچه به آن مبتلا می‌شویم را یاد بگیریم، طبق این قاعده‌ و دیگر نیازی نیست که در تک تک ابواب به صورت مستقل عنوان کنند که باید آموزش دهیم.

اینکه رهبری در سیاست های 16 از لزوم آموزش حرف می‌زنند از وجوب تعلم احکام مبتلابه نشأت می‌گیرد. ازدواج به تعبیر شهید صدر مُرکبی است و یک عمل واحد نیست و تشکیل خانواده بر رابطه جنسی خلاصه نمی‌شود و در آن مسائل مختلف زیادی مطرح می‌شود، و لذا باید آموزش و مشاوره لازم داده شود، و لذا گاهی باید بر مهارت کار مسلح کنیم و از لحاظ اخلاقی و روحی تربیت کنیم تا فرد خود کامه نشود.

     وظیفه مربیان و دولت و جامعه از صرف آموزش فراتر خواهد بود. کلام فقها در وجوب ازدواج از لحاظ مستند فقهی می‌تواند مستندش وجوب مقدمه وجودیه باشد؛‌ چرا که مقدمه دو قسم است که در مقدمه وجوب تحصیل آن لازم نیست ولی مقدمه واجب را باید تحصیل کرد مثل وضو.

کلام رهبری کلامی متین است و این صرف پیشنهاد نیست بلکه حکم و فتوایی پشت آن است. در باب ازدواج حداقل حکم عقلی و فطری داریم که وقتی حکم مسأله‌ایی را قبول داریم باید لوازم آن‌ را هم باید قبول کرد. مثال:‌ در جلسه عقد شروط عقد نامه را می‌خوانند، و زوجین بدون توجه به جوانب این شروط قبول می‌کنند، چرا که این شروط در حد اخطار بوده و زوجین به ابعاد آن پی نبردند و به لوازم آن توجه نکردند؛ در حالی که با آموزش صحیح در طول زندگی فرد از ابتدا این قوانین را آموزش دهیم تا به مشکلاتی که جوانان در ابتدای زندگی خود با آن برخورد می‌کنند مواجه نشویم. مشکل اساسی خانواده‌ها و جوانان این است که فهم ما از تشکیل خانواده برای جوانان سطحی بوده.در سیاست 10 چنین آمده است که باید نظام مشاوره و آموزش ساماندهی شود و برای قبل، حین و بعد تشکیل خانواده برنامه‌ریزی دقیق شود. بیان رهبری فراتر از توصیه است و پشت آن فتوا و حکم شرعی داریم و قبل از عقد و عمل و تشکیل خانواده وجوب تهیه مقدمات عقد از لحاظ فقها بعضی به لابدیت عقلی کفایت کرده‌اند و بعضی هم علاوه بر وجوب عقلی وجوب شرعی هم آورده‌اند که بر آن لوازم است.

دلیل دوم :‌ فقها وجوب تعلم احکام مبتلابه داده‌اند، ما نصی داریم از پیامبر که می‌فرمایند: «اطلبوا العلم ولو بالصين فان طلب العلم فريضة على كل مسلم.»[2] منظور از علم در اینجا آیا همه علوم است؟ در جواب این سؤال می‌توان به روایتی از امام صادق ع اشاره کرد که می‌فرمایند: " وجدت علم الناس كله في أربع: أولها أن تعرف ربك، والثاني أن تعرف ما صنع بك، والثالث أن تعرف ما أراد منك، والرابع أن تعرف ما يخرجك من دينك ".[3]

بر اساس این حدیث می‌توان برنامه‌ریزی برای سنین مختلف را انجام داد.

[1] سوره نور، ‌آیه 32.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo