< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

96/02/16

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: ضرورت توجه به مقدمات ازدواج

خلاصه: مخاطب آیه 32 سوره نور مورد بررسی قرار گرفت و وظیفه اولیاء نسبت به جوان بیان شد که با اختیار باید عقد خوانده شود و در افراد بی میل هم زمینه رغبت ایجاد شود.

﴿وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‌ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم‌﴾[1]

لوازم و مقدمات وجوب «إنکاح» هم آیا واجب می‌شود؟

در صورت قائل شدن به وجوب ازدواج برای جوان و یا وجوب به ازدواج در آوردن جوان برای اولیاء، این وجوب لوازم دارد؛ مثل آموزش یکسری از احکام خاص ازدواج، می‌توان گفت که از باب مقدمه واجب، آموزش مقدمات واجب می‌شود، و لذا احکام مترتب به تشکیل خانواده هم باید آموزش داده شود مثلاً حرمت عقد با محارم را باید مکلف بداند.

با عنوان تشکیل خانواده مستلزماتی خواهیم داشت که از جمله می‌توان به آموزش احکام الزامی اشاره کرد. به این ترتیب در بیان احکام تشکیل خانواده فراتر از آنچه مرسوم بوده حرکت می‌کنیم. اگر کل ابعاد را بخواهیم در نظر بگیریم باید مقدمات را هم توجه داشته باشیم.

به بیان دیگر در ازدواج یکسری احکام اختصاصی مرد و زن مثل نفقه و تمکین وجود دارد و یا احکام مشترک مثل حُسن خلق، باید در باب احکام اختصاصی زوج را برای نفقه آماده کنیم و برای زوجه هم آموزش‌هایی در مورد تمکین زوج، برقرار شود.

نمی‌توانیم احکام را منهای آماده سازی بیان کنیم و فقط در ذهن بررسی شود و احکام را أمر خارجی غیر مرتبط با فقه بدانیم، ‌در حالی که می‌توان گفت یکی از کارهای فقها توجه به قضایای خارجی است.

در آموزش‌ها و مشاوره‌ها و مهارت‌ها باید افق رسیدن به بهترین خانواده لحاظ شود و برای یک چنین امر مهم زندگی باید برنامه‌ریزی کاملی وجود داشته باشد و در آموز‌ش‌های مقدماتی انجام بگیرد تا آنچه در یک خانواده مطلوب است برنامه ریزی شود.

برای زندگی سالم باید تصویری درست شود تا برای جوانان آموزش‌های لازم مثل سواد آموزی و احکام از ابتدا قرار بگیرد؛ و این جوان تبعات فقهی در هر حکمی را باید بداند تا گرفتار حرام نشود، همچنانکه در بحث تجارت بعضی قائل به وجوب یادگیری احکام مرتبط شده‌اند.

اگر مسأله‌ایی واجب شد مقدمه و آموزش احکام آن مسأله لازم می‌شود چون بدون آموزش فرد گرفتار حرام می‌شود و لذا احکام ضروری و مبتلابه تعلّمش واجب است و هر کس به تناسب وظیفه‌ایی که دارد باید فرا بگیرد.

در اینجا هم بر خود مکلف تعلّم واجب است، و بر اولیاء این افراد واجب است که تعلیم بدهند و برای توانایی دادن به جوانان تلاش کنند. این حرف را می توان به عنوان احتمال بیان کرد،‌ و حکم الزامی برای اولیاء امور، تصور کرد، با این بیان آموزش‌ دارای پشتوانه فقهی می‌شود و فقیه باید وارد سیاست‌های آموزشی شود. چرا که اگر حریم‌ و دیوار احکام از بین برود دیگر هیچ حفاظی برای افراد و جامعه وجود نخواهد داشت و به تدریج فرهنگ جدیدی بوجود خواهد آمد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo