استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
96/01/23
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: منبع بحث تشکیل خانواده
خلاصه: روش شهید صدر و بعضی از فقها در رسیدن به حکم مسأله مورد بررسی قرار گرفت و همچنین برتری کتاب «بحار الانوار» بر «وسائل الشیعة» به خاطر استفاده از آیات بیان شد.
با تبریک اعیاد رجبیه و عید مبعث نبوی امیدواریم که به اهداف تشریع نزدیکتر شویم.
فقها به لحاظ نگاه موضوعی به مطالب مطرح در فقه، به سمت عرضهی منظومه احکام حرکت کردهاند؛ میبینیم که محقق حلّی در کتاب « شَرائعُ الإسلام فی مسائل الحَلال و الحَرام» نظمی خاص و منطقی داده، محقق حلی غیر از تقسیم بندی کلی کتاب، در هر باب، ابتدا احکام واجب، سپس احکام مستحب، بعد مکروهات و در آخر محرمات را آورده است. فقهای متأخر از محقق حلّی نظم موجود در کتاب «شرائع» را مفروغ گرفتهاند. آسیب موجود در نگاه فقها نگاه فردی آنها بود و این نگاه برای ما زحمت ایجاد میکند، چرا که ما باید به سمت نظامهای اجتماعی حرکت کنیم؛ با این وجود از این تجربه فقها نمیتوان صرف نظر کرد و این کتب فقهی استدلالی منبع اصلی ما هستند، هرچند روی نکاح رفتهاند و قرائن نشان میدهد که در عمل دنبال نظام تشکیل خانواده رفتهاند.
امتیاز کتب حدیثی این بود که فقط به الزامات فقهی توجه نکردهاند؛ فقها به حسب وظیفه دنبال الزامات بودهاند و لذا فقیه بر احکام تکلیفی متمرکز شدهاند، در حالی که کتب حدیثی رویکردش این بود که هر چه از معصومین(ع) به ما رسیده را جمعآوری کنند و حتی به غیر الزامیها مستحبات و مکروهات که بخش مهمی از شریعت را فرا گرفته توجه داشتهاند.
منبع بحث تشکیل خانواده
کتاب حدیثی در مقام استنباط نبوده، ولی جامعیت در جمعآوری حدیث دارد، این کتب چه مقدار برای بحث ما مفید است؟
و در کتب فقهی استنباط حکم شده، ولی دو آسیب دارد: الف- نگاه فردی حاکم بر این کتاب. ب- جامعیت نداشتن کتب فقهی، در این کتب بیشتر تمرکز روی الزامات بوده است. با وجود این امتیازها و کمبودها کدام مرجع ما خواهند بود؟
در کتب حدیثی حتی کتب اولیه قبل کتب اربعه به دلیل اینکه اکثر محدثین فقیه هم بودهاند میبینیم در نظم کتب حدیثی مانند فقیه رفتار میکردند، کتاب «کافی» و «تهذیب» که بر اساس کتاب «مقنعه» شیخ مفید شکل گرفت؛ و یا کتاب «من لایحضر الفقیه» صدوق نظم خاص خود را دارد، لذا جای دارد که کتب حدیثی را بررسی کنیم و ببینیم چه تحوّلی در تدوین احادیث بوجود آمده است و نظم کتب فقهی شاید مثل آن نباشد.
ما میتوانیم برای رسیدن به یک نظر جامع در کشف نظام به هر دو منبع توجه کنیم، و میتوانیم در احکام الزامی، کتب فقهی را دنبال کنیم چراکه کلیه مباحث الزامآور را احصاء کردهاند و برای تکمیل مباحث غیر الزامی به کتب حدیثی مراجعه کنیم.
با نگاه به فهرست کتاب «وسائل الشیعة» متوجه میشویم که این فهرست فتوای نویسنده است، و دایره دید خود را در مجموعه احادیث مطرح میکند.
فقها از مباحث مقدمات عقد و شرایط آن بحث کردهاند ولی در کتب حدیث قبل از عقد بحث خواستگاری و آداب آن، و ویژگی همسر مطرح شده است و بحث همسریابی و همسر گزینی مرحله مهمی است در حالی که در کتب فقهی این بحث در بحث نگاه آمده است.
برای تشکیل خانواده هدف گذاری میشود و لذا بحث همسر گزینی و آداب آن بعد بحث خواستگاری و آداب و اصول آن و بعد بحث عقد پیش میآید تا واقع بینی لحاظ شود و بر اساس چرخش کار فرد نظم ایجاد شود.
نمیخواهیم آسیب کتب فقهی را فقط مطرح کنیم بلکه به دنبال بهترین راه برای کشف نظام هستیم.
نتیجه: جمع بین این دو صنف حدیثی و فقهی لازم است و چرا که نگاه و دید ما نگاه ما اجتماعی است و لازم است که به تمام جوانب توجه شود. و این دو کتاب مکمل یکدیگر هستند.