< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

95/09/06

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: اهداف تفصیلی تشکیل خانواده و نظام خانواده

خلاصه: بیان شد که عدل و تقوا دو رفتار فردی محض نیستند بلکه با جامعه مرتبط هستند.

﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْط[1]

﴿ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [2]

نکات قابل توجه در آیات قرائت شده:

     عدل و تقوا به ظاهر حکم فردی است ولی باید بدانیم که هم بُعد فردی و اجتماعی دارد.

     در روابط اجتماعی و خانواده بحث عدل و قسط تأکید شده؛ علتش را می‌توان این دانست که در محیط خانواده امکان ظلم بیشتر است. در روابط خانوادگی و دوستان که ارتباط عاطفی است و روابط به گونه‌ایی می‌باشد که زمینه تضییع حقوق بیشتر از زمینه‌های دیگر فراهم است و لذا در تمام روابط اجتماعی چه خانوادگی و چه غیر آن عدل مورد تأکید است. قرآن از مؤمنان قیام به قسط را به صیغه مبالغه خواسته، چون این محیط لغزشگاهی خطرناک است، و انسان باید خود را به تکامل برساند و الا منجر به سقوط جامعه می‌شود.

در این آیات دو بُعد فردی و اجتماعی مورد توجه قرآن است و در این فضا، تقوا که مطرح می‌شود؛ ظلمی که یک فرد به خودش روا می‌دارد که برای فرد و جامعه آثار منفی دارد.

در بُعد فردی خدا در سوره مطففین می‌فرماید: ﴿وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ [3] بعضی در گرفتن حق کامل هستند و در دادن حق کوتاهی می کنند. این حالت، عدم تعادل روانی انسان را می‌رساند و نقص بیِّن است، این انسان در حقیقت اولین صدمه را به خودش می‌زند و از عدل و انصاف فاصله گرفته با این نگاه به ایمان نمی‌رسد کسی که آنچه برای خودش می‌خواهد برای دیگران هم بخواهد.

« قال أبو جعفر (عليه السلام): يا سليمان أتدري من المسلم؟ قلت: جعلت فداك أنت أعلم، قال: المسلم من سلم المسلمون من لسانه ويده، ثم قال: وتدري من المؤمن؟ قال: قلت: أنت أعلم، قال: [إن] المؤمن من ائتمنه المسلمون على أموالهم وأنفسهم، والمسلم حرام على المسلم أن يظلمه أو يخذله أو يدفعه دفعة تعنته »[4]

در مقابل عدل و تقوا هوای نفس است که او را از تعادل بیرون می‌آورد. ﴿فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‌ أَنْ تَعْدِلُوا﴾[5] هر فردی باید حقش را استیفا کند و در مقابل تمایلات نفسانی بایستد و بر هوای نفس حاکم شود و به دور از افراط و تفریط مسیر را سیر کند و این عدالت پیشگی ملکه تقوا را تقویت می‌کند.

احکام الهی نقش بازدارندگی را ایفا می‌کند ﴿تِلْكَ‌ حُدُودُ اللَّهِ‌ فَلا تَعْتَدُوها﴾[6] ؛ آثار عدم تعادل در زندگی را قرآن به شیوه‌های متعدد تذکر داده. ﴿ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ﴾[7]

در این آیات روش زندگی افراد با تقوا بیان می‌کند، از لحاظ اینکه این افراد از درون جوشش دارند و در رفتارشان این جوشش بروز می‌کند ﴿وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾[8]

مؤمنان به خاطر عاقبت اندیشی و آینده نگری آینده از آنان است.﴿وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقين﴾[9]

اینکه تقوا به احتیاط معنا شده به این خاطر است که انسان عاقبت اندیش قبل اینکه در مخمصه قرار بگیرد جلوگیری می‌کند و سعی دارد تا مطمئن شود که حق هر چیزی را مراعات کرده.

امام علی (ع) در وصف متقین هم چنین می‌فرمایند: « فَالْمُتَّقُونَ فيها هُمْ اَهْلُ الْفَضائِلِ، مَنْطِقُهُمُ الصَّوابُ، وَ مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصادُ، وَ مَشْيُهُمُ التَّواضُعُ »[10] بخاطر دور اندیشی در اهداف برنامه ریزی می‌کنند و سعی دارند که آنچه باید باشد را انجام می‌دهند و در تضییع حقوق بیشتر حساس هستند.

در مسائل خانواده خدا در سوره نسا وقتی حرف از تقوا زده و در رابطه با یتیمان که جای لغزش دارد حساسیت نشان داده ﴿وَ آتُوا الْيَتامى‌ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى‌ أَمْوالِكُمْ إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبيراً﴾[11]

در زمینه سوم که به علت اینکه یتیم در دامن افرادی غیر پدر و مادر بزرگ می‌شوند و زمینه ستم به آن‌ها فراهم است و در این شرایط آنچه افراد از ارتباطات خانوادگی متعدد را دنبال می‌کند باید به نحوی باشد که این ارتباط از عدالت خارج نشود و ظلمی به یکی از افراد صورت نگیرد. ﴿وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‌ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى‌ أَلاَّ تَعُولُوا﴾[12]

در بُعد روابط خانوادگی زمینه به هم خوردن تقوا وجود دارد، لذا اگر بگوییم در تقوا سه عنصر مهم هستند و تا فراهم نشوند تقوا تحقق پیدا نمی‌کند که عبارتند از:

عنصر عاقبت اندیشی، حرص بر انضباط و برای تأمین انضباط حرص بر پیشگیری از افتادن در بی انضباطی و فوت از قانون مداری

باید توجه داشت که آیاتی که بر یک هدف از اهداف اشاره دارد بخاطر تبیین همان بُعد است نه اینکه بقیه اهداف را نادیده گرفته باشد. تقوا در محیط خانه و یتیم حتی در روایات به آن اشاره شده. « عن أبي عبد الله عليه السلام قال: اتقوا الله في الضعيفين يعني بذلك اليتيم والنساء »[13] در صورت ضعف در یک طرف بستر فراهم می‌شود برای عدم رسیدگی به حق ضعیف.

چون تشکیل خانواده مسئولیت انسان را در برابر دیگران فراهم می‌کند و هر دو مسئولیت پذیر خواهند شد و بر اساس اینکه روابط عاطفی است زمینه دوری از مسیر حق و آنچه شایسته این رابطه است، را دارد، انسان در معرض لغزش قرار می‌گیرد. لذا اگر فرد عدالت را مراعات و توانست مدیریت کند نشانه بسیار خوبی است که نشان از تکامل عقلی و روانی او است. چون بستر لغزش فراهم شده و انسان در این بستر کنترل کرد همانطور که یوسف (ع) در معرض گناه بود و خود را کنترل کرد. و إلّا جایی که بستر گناه برای انسان فراهم نباشد و گناه نکند هنر نیست در چنین شرایطی کشف قدرت روحی انسان نیست.

تا اینجای بحث به دو بُعد فردی و اجتماعی عدل و تقوا توجه شد و با تحقق این دو عنصر مهم انسان به تکامل می‌رسد و جامعه هم به تکامل می‌رسد؛ تمام اهداف شمرده شده برای تشکیل و نظام خانواده هم فردی هستند و هم اجتماعی و هدف صرفاً فردی نخواهند بود. تأمین نیاز جنسی که به ظاهر هدفی فردی است فرد را به عفت می‌کشاند و این امنیت اخلاقی در اجتماع به وجود می‌آورد و لذا هدف فردی محض در اهداف یاد شده نداریم و نخواهیم داشت بلکه اهداف فردی اجتماعی هستند و موجب تکامل فرد و جامعه می‌شوند. در سوره اعراف هم به این نکته اشاره شده که با اعمال نیک فرد فرد جامعه برکات نازل می‌شود. ﴿وَ لَوْ أَنَ‌ أَهْلَ‌ الْقُرى‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون﴾[14]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo