< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

95/08/15

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: بررسی اهداف بیان شده در مورد تشریع در آیات سوره ابراهیم

بحث در مبانی تشریع اسلامی به طور عام رسید و به طور خاص به بحث خانواده رسید.بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‌

«الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‌ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ * اللَّهِ الَّذي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ وَيْلٌ لِلْكافِرينَ مِنْ عَذابٍ شَديدٍ * الَّذينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً أُولئِكَ في‌ ضَلالٍ بَعيدٍ * وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ * وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ»[1]

اجمال بحث گذشته:

سوره‌های «ابراهیم»، «حجر» و «نحل» ویژگی‌های خاصی از جهت اهداف عام و خاص که در آن‌ها بیان شده، دارند.

خصوصیت این‌سوره‌ها: ویژگی خاص در این سوره‌ها در هم تنیده بودن سنت ها و اهداف است، در جایی از سنت به جای هدف استفاده می‌شود، و در جایی دیگر هدف نزدیک را به طور خاص مورد تأکید قرار می دهد. در این فرایند بیان اهداف به نظر می‌رسد که قرآن مراتبی از اهداف را رصد کرده و به آنها توجه داشته و در مسیر زندگی انسان که دارای فراز و نشیب است است از هر یک از این اهداف استفاده کرده است.

درابتدای سوره ابراهیم هدف از انزال قرآن و ارسال حضرت موسی (ع) را خروج از ضلالت دانسته و هدف برتر بیرون آوردن انسان‌ها به سوی نور است و آن نور صراط خدای عزیز حمید که مالک آنچه در آسمان و زمین است می‌باشد.

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ»[2]

کافران کسانی هستند که زندگی دنیا را ترجیح می‌دهند و مانع تکامل افراد دیگر می‌شوند؛ خداوند برای تمام انسان‌ها پیامبرانی را با زبانی متناسب با فهم امت خودشان فرستاد تا بیانگر مسیر الهی باشند.

«الَّذينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً أُولئِكَ في‌ ضَلالٍ بَعيدٍ * وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ»[3]

در این دو آیه هدف رسالت، معجزات انبیاء و کتاب‌های آسمانی بیان شده که راهگشایی برای امت‌ها است.

«بیانگری» و «هدایت» دو هدفی است که در آیات 3 و 4 بیان شده ولی باید بدانیم اهداف خداوند از تشریع و ارسال رسل خلاصه در این دو هدف نمی‌شود و در آیات بعدی اشاره به این اهداف می‌شود.

این اهداف یک مجموعه از اهداف تبیین شده برای ما و اهداف کتابی است که برای مجموعه زندگی بشریت نظریه پرداز است؛ آیاتی که موسی آن‌ها را با خود حمل کرد تا دین و رسالت در زندگی انسان‌ها جامه عمل بپوشاند، تبیین یک هدف از ارسال رسل بود و خروج از ظلمت به نور هدف دیگر و خروج از ظلمت باید به گونه‌ایی باشد که انسان‌ها در صراط صحییح قرار بگیرند.

 

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُور»[4]

تنوع اهداف بیان شده در آیات: با نگاه به آیات متوجه می‌شویم که بعضی از اهداف با نام غایت ذکر می‌شوند، مثل اینکه حضرت ابراهیم (ع) هدف از سکونت خانواده خود را در سرزمینی که قابل کشت نیست، را به پا داشتن نماز بیان کرده است، در حالی که نماز برای همه افرادی که خواهان کمال هستند یکی از فرائض و راه‌های ارتباط با خدا است. و برای هدفی که نماز است از خدا میل مردم به سوی خانواده‌اش را می‌خواهد. در ادامه آیه سپاسگذاری به عنوان هدف برتر معرفی می‌شود.

«رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي‌ بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُون»[5]

 

شکر نعمت یک فرایند آگاهی از نعمت‌ها و کارکرد نعمت‌هاست و می‌توان شکر گذاری را نشانه بالا رفتن ظرفیت انسان در تعامل با نعمت‌های الهی دانست، این بهره برداری بهینه از نعمت‌های الهی که مبتنی است بر ارزش گذاری انسان؛ باعث زیادی نعمت می‌شود.

«وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»[6]

در این آیات قوانین، سنت‌های تکوینی حاکم بر تشریع و همچنین سنت‌های تشریعی بیان شده است.

نتیجه: با نگاهی به آیات سوره ابراهیم می‌بینیم که اهداف متنوعی ذکر شده است که به ظاهر ذکر این همه هدف برای یک مسیر بدون فایده باشد؛ ولی باید توجه داشت که خدا وقتی اهداف را بیان می‌کند به ابعاد مختلف وجود انسان توجه کرده و برای هر بُعدی هدف متناسب آن را بیان کرده است. خداوند فقط به اهداف نزدیک اکتفا نکرده است بلکه منظومه اهداف را مورد توجه قرار داده است.

هدف از ارسال رسل تبیین و تنذیر است و قوانین بر حاکم بر امت‌ها تبیین می‌شود هدفش لیجزی الله .. مردم وظایف خود را بدانند تا هدفی بر این هدف بار شو و آن اینکه به هر انسانی نتیجه متناسب با هر عملی را بدهد

هذا بلاغ للناس این تبیین برای همه مردم انجام می‌شود و لینذر به و هشدار مناسب داده می‌شود.

«هَذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُواْ بِهِ وَلِيَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ»[7]

دانش و آگاهی یک مرحله برای انسان است ولی در آیه 52 به عنوان هدف نهایی معرفی شده است. هدف نهایی انسان و کمال یابی او زمانی عملی می‌شود که انسان کمال را پیدا کند و زمانی کمال را می‌یابد که نسبت به کمال آگاه باشد.

اگر در جایی آگاهی یافتن به عنوان هدف معرفی می‌شود این درست است چون علم و آگاهی هم می‌تواند وسیله باشد و همچنین این دانش خودش هدفی از اهداف می‌تواند باشد.

در خصوص علم این ویژگی وجود دارد که کمال انسان به علم او هست و کمال علم در عمل انسان است.

«وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»[8]

ولی باید بدانیم که این علم ما را به مرحله بالاتر از عمل می‌رساند.

ارسال رسل، قرار دادن کتاب بیانگر، ارسال معجزات برای تبیین و اتمام حجت و انذار و ترساندن از عاقبت حرام بخاطر اینست که به صراط مستقیم انسان‌ها هدایت شوند و در این مسیر عمل کنند؛ این عمل است که ظرفیت جدید ایجاد می‌کند. و لذا مستحق پاداش و نتیجه متناسب رفتار می‌شود. در پایان راه همه افراد و جوامع تجربه عملی با ارزشی را پشت سر می‌گذارند تا به نقطه کمال برسند و آن خدایابی است. این فرد معرفت ویژه به خدا پیدا می‌کند، این شناخت به خدا یقین را نتیجه می‌دهد و در ادامه تسلیم در برابر کمال مطلق به نتیجه می‌رسد.

بنابراین تعدد اهداف و تنیده بودن اهداف و وظایف نشانگر اینست که بعضی از وظایف برای مرحله قبل اهداف هستند و این تعدد به خاطر تعدد وجودی و ارادی انسان است. در جایی بُعد وجودی و در جایی بُعد عاطفی انسان مورد توجه بوده است.

مثل این آیات «كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ»[9] ، «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[10] که به بعد عاطفی و ارادی انسان اشاره کرده است. رسیدن به تسلیم و تقوی مرحله‌ای از کمال است که بعد از طی مسیری انسان به آن می‌رسد.

با توجه به این مسائل قرآن انسان را به سمت اوج کمال، مرحله به مرحله یاری می‌دهد.

اهداف رفتاری بعثت و ارسال کتب( اهدافی که برای رفتار انسان در نظر گرفته شده است)

انسان بعد از ورود به میدان عمل به رتبه‌ایی از کمال می‌رسد و آن جایی است که همه امور را در اختیار خدا می‌داند. اینجاست که هویت خود را یافته است. و رسیدن به اوج آگاهی یعنی رسیدن به اوج کمال.

«هَذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُواْ بِهِ وَلِيَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ»[11]

«وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ»[12] یکی از اهداف آگاه شدن خردمندان است و اینکه به عمق فطرت خود علم پیدا کند در تحریر اولیه ظاهراً این فرد در جا حرکت کرده ولی با این علم خدا را یافته است. علم اولی اجمالی بود بعد به علم یقینی که شکی در او نیست می‌رسد.

زندگی انسان تلاشی پیوسته که مثل جهاد است و باید از همه ظرفیت عملی استفاده شود تا به یقین و دانشی که نقطه مرکزی آن خداست برسد.

«يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ»[13]

علم و دانش گاهی به عنوان هدف اولی و گاهی به عنوان هدف نهایی معرفی شده است، و این دو مرحله با هم تفاوت دارند چون علم در گام‌های اولیه انسان با علم در گام‌های آخر متفاوت است و علمی که اوج را نشان می‌دهد می‌رسد و جز خدا چیزی را نمی‌بیند.

آنچه از نظام خانواده تبیین شد باید در این چارچوب پلکانی فهمیده شود یعنی نعمت خانواده و تربیت فرزند و حرکت آنها به سمت نماز و ایجاد وابستگی به خدا با به پا داشتن نماز و شیوع فرهنگ توجه به خدا در حقیقت همان صراط مستقیمی است که انسان را به کمال می رساند و به سمت حصول یقین از مسیر اقامه نماز که در تجربه وجودی ظرفیت انسان بالا رفته حرکت می‌کند.

لذا در عرصه تبلیغ و تشکیل خانواده، از اهداف مادی به اهداف الهی بالا می رود و به دنبال بالا بردن بُعد معنوی انسان منتقل می‌شود.

انزال آیات به خاطر اینست که اهداف محقق شود و آن راهیابی و رسیدن به خدا است، و این آیات وسیله می‌شود تا از تعلّقات دنیوی جدا شود و به مرکز این دنیا که خدا باشد برسد. شناخت خدا و رسیدن به خدا مهمترین هدفی است که همه تشریعات الهی به آن سمت حرکت می‌دهد.

با نگاهی به سه سوره «ابراهیم»، «حجر» و «نحل» می‌بینیم که قانون اتصال به مرکز عالم خداوند را بیان می‌کند.

در آخر سوره ابراهیم می‌بینیم که کفار از خدا درخواست بازگشت به دنیا می‌کنند تا از آنچه باعث دوری از خدا شده بود را جبران کنیم.

«وَأَنذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٍ»[14]

این تبیین‌ها برای رسیدن انسان به نقطه اوج خود می‌باشد. در آخر سوره حجر خداوند چنین می‌فرمایند: «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»[15] این دو آیه سوره ابراهیم و حجر در کنار هم می رساند که خدا یابی در این سطح مطلوب خدا و مطلوب انسان است و تمام اهداف باید ما را به خدا در سطح بالاتری برساند.

آنچه در خانواده مطلوب است رسیدن به خدا می‌باشد . باید تمام اهداف عاطفی و رفتاری باید به نحوی باشند که انسان را در مسیر تقوای الهی قرار دهد «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»[16] و در نهایت به یقین برساند.« وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»[17]

هدف از تقوا رسیدن به خداست، و این آنقدر ارزش و شوق دارد که طبق فرمایش امام علی ع که اگر عمرهای تعیین شده نبود جان متقین در بدن نمی‌ماند.« لولا الأجل الذي كتب الله عليهم لم تستقرّ أرواحهم في أجسادهم»[18] .

متقین از کمترین‌ها دل کندند به بهترین‌ها رسیده‌اند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo