< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

95/08/12

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: سوره ابراهیم(ع) و معرفی ایشان به عنوان الگو

«أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ (24) تُؤْتي‌ أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (25) وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ (26) يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ (27) أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ (28) جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ (29) وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصيرَكُمْ إِلَى النَّارِ (30) قُلْ لِعِبادِيَ الَّذينَ آمَنُوا يُقيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خِلالٌ (31)اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ (32) وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ (33)وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»[1]

موضوع بحث در مبانی فقه خانواده به هدف‌های مطرح شده برای نظام تشریع در قرآن رسید. باید بدانیم ذکر اهداف به تنهایی کارگشا نیست بلکه در کنار ذکر اهداف برای خصوص انسان که باید با علم حرکت کند توجیه او به اهداف اصلی اجتناب ناپذیر است.

قرآن اهداف کلی و تفصیلی و مراتب آن و اهداف کلی تشریع یا خصوص نظام خانواده را مورد توجه قرار داده وحتی نحوه تحقق اهداف را بیان می‌کند تا وظایف و احکام منتهی به تحقق اهداف شود.

به تعبیر قرآن کلمه هدایت یعنی رساندن پیام و هدایت به سمت اهداف آن پیام است، به تعبیر دیگر یعنی به سوی نور مطلوب رهسپار شوند. اینچنین طرحی همان کلمه طیّبه است که همیشه پربار و سودمند و زایش و تجدد و نوآوری خواهد داشت، یعنی حرکتی پویا برای انسان به وجود می‌آید به واسطه کلمه طیبه به عنوان درخت ثمر بخش.

«أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ»[2]

در مقابل طرح‌های طیبه طرح‌های شقاوت بخش است که انسان‌ها را از بین می‌برد و تشبیه به درخت خبیث شده است که نمی‌تواند ریشه داشته باشد، چرا که این برنامه خارج از فطرت است استقرار و ثبات ندارد.

بعد این تشبیه که قرآن برای مسیر الهی و شیطانی بیان می‌کند، بلافاصله مسیر ایمان و مقابل ایمان را توضیح می‌دهد که خدا مؤمنان را پایدارِ در آخرت و دنیا می‌کند در حالی که ستمگران و گمراهان ناکام هستند و به اهداف خود نمی‌رسند.

«يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاء»[3]

گمراهان نعمت‌های خدا را ناسپاسی کرده‌اند و خودشان و دیگران را در سرنوشتی شوم قرار داده‌اند. آن‌ها کسانی هستند که برای خدا شریک قرار داده‌اند.

«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ * جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ * وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصيرَكُمْ إِلَى النَّارِ »[4]

تا اینجا مدخلی بود در مسیر تشریع الهی و مقابل این مسیر راهی بود که نتیجه آن جهنم است.

از آیه 31 تا 42 در مورد اهداف خدا که برای بشریت در نظر گرفته، را بیان می‌کند؛ خدا به گونه‌های مختلف اهداف نهایی مطلوب را تبیین می‌کند و اهداف خانواده را به طور خاص در این آیات بیان می‌شود.

در ادامه اشاره به مقاطعی از آیات می‌کنیم که در آن‌ها اهداف اشاره شده است. در این آیات مثال به حضرت ابراهیم (ع) می‌زند که مؤسس خانواده‌ای موحد بوده و اهداف را دنبال می‌کرده.

مسیر طبیعی برای انسان عبادت است، خدا دو کار را به عنوان حلقه وصل بین بنده و خود معرفی می‌کند، اولین کار به پا داشتن نماز و دومین کار انفاق از آنچه در اختیار انسان قرار داده است. این دو عمل جزء اعمال اساسی در ارتباط با خداست که بقیه برنامه‌ها در پرتو این دو رشد پیدا می‌کنند.

«قُلْ لِعِبادِيَ الَّذينَ آمَنُوا يُقيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خِلال»[5]

در آیات 32 تا 34 خدا معرفی می‌شود و اینکه آنچه در دنیا به ما رسیده از ناحیه کیست؟

« اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ * وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ * وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ »[6]

خدا آنست که این امکانات در دنیا را خلق کرده و این امکانات برای رساندن به اوج کمال است. و انسان هر چه خواسته را به او داده، در انتها اشاره به دو صفت «ظلوم»(سخت ستمگر) و «کفار»(ناسپاس)[7] می‌کند تا عجز انسان در برابر خداوند معلوم شود.

اولینخواسته‌ایی که حضرت ابراهیم (ع) از خدا در قضیه سفر به مکه دارد، درخواست امنیت برای مکه است و اینکه خود و فرزندان من را از بت پرستی که عامل گمراهی است دور بدار.

«وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْني‌ وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنام‌»[8]

دو درخواستی که حضرت ابراهیم در ابتدا از خداوند می‌خواهد دو اصل مورد نیاز برای یک خانواده برای رسیدن به کمال است.

حضرت ابراهیم علت درخواست دور شدن خودش و فرزندانش از بت پرستی را گمراه کردن آن‌ها از مسیر اصلی می‌داند. و پیامدهای شرک به خدا را توضیح می‌دهد، و اینکه کسی که از حضرت ابراهیم تبعیت نکند گمراه است و خدا در مورد او تصمیم نهایی را می‌گیرد.

«رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثيراً مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَني‌ فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصاني‌ فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحيم»[9]

در آیه 37 درس بزرگی از انجام وظیفه را به ما می‌دهد که هدف اصلی از خلقت ما عبادت خداست و خدا هم تضمین امکانات لازم برای عبادت کرده است؛ حضرت ابراهیم (ع) خانواده خود را به ظاهر در مکانی سکونت می‌دهد که هیچ گیاهی در آن قابل رشد نیست و امکاناتی ندارد؛ ولی ابراهیم به وظیفه خود عمل کرد خداوند هم هر آنچه مورد نیاز خانواده او بود را فراهم کرد. یعنی هر آنچه حضرت ابراهیم (ع) برای آن‌ها خواسته بود.

«رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي‌ بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُون‌»[10]

مخور هول ابلیس تا جان دهد

همان کس که دندان دهد نان دهد

تواناست آخر خداوند روز

که روزی رساند، تو چندین مسوز[11]

 

حضرت ابراهیم (ع)‌ هدف از آوردن خانواده خود را به این نقطه از زمین فقط برای به پا داشتن نماز معرفی می‌کند. و این عملی بود که در آیه 31 یکی از اصلی‌ترین وظایف انسان معرفی شده بود.

حضرت ابراهیم اشاره به نیاز‌های اساسی یک فرد در دنیا می‌کند و از خدا درخواست تهیه این امکانات را می‌کند؛‌از جمله این ننیازها حضور اجتماع در کنار آن‌ها است که باعث دلگرمی آن‌ها می‌شود و در ادامه درخواست بهره‌مندی از ثمرات دنیا می‌کند؛ هدف از این امکانات را رسیدن به شکر گذاری از خدا بیان می‌کند.

«رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي‌ بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ »[12]

در آیه 38 اشاره به قدرت خدا می‌کند که ما انسان‌ها نمی‌توانیم چیزی را از خدا مخفی کنیم و همه چیز برای خدا آشکار است.

«رَبَّنا إِنَّكَ تَعْلَمُ ما نُخْفي‌ وَ ما نُعْلِنُ وَ ما يَخْفى‌ عَلَى اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ »[13]

شکر گذاری حضرت ابراهیم (ع) از صفاتی است که در آیه 39 به آن اشاره شده و علت این شکر گذاری فرزند دار شدن ایشان است؛‌ که این فرزندان هر یک سرمنشأ از خانواده‌های توحیدی شدند.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي وَهَبَ لي‌ عَلَى الْكِبَرِ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَميعُ الدُّعاء»[14]

در ادامه حضرت ابراهیم ع درخواستی می‌کند که نشان از اهمیت آن دارد و آن اینکه بر پا کننده نماز باشد. و در ادامه طلب مغفرت برای خود و والدین و فرزندان که نشان از اهمیت دادن به خانواده است را از خدا می‌کند.

«رَبِّ اجْعَلْني‌ مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي‌ رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ *رَبَّنَا اغْفِرْ لي‌ وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ »[15]

در آیه 42 اشاره به شبهه‌ایی که در ذهن بعضی رسوخ می‌کند که چرا خدا مؤمنان را در دنیا در سختی قرار داده و در مورد کفار اتفاقی رخ نمی‌دهد را جواب می‌دهد و بیان می‌دارد که خدا از ‌آنچه کفار انجام می‌دهند غافل نیست بلکه به آن‌ها مهلت داده برای روزی که چشم‌ها در آن خیره می‌ماند.

«وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فيهِ الْأَبْصار»[16]

در آیات بعدی تا آخر سوره در مورد جوامعی که از مسیر اصلی دور شده‌اند و وارث ستمگران شده‌اند و فکر می‌کردند که قوانین را اگر دور بزنند اتفاقی رخ نخواهد داد؛ ولی سرنوشت شوم برای آن‌ها در نهایت مسیر محقق شده. و خداست که به حساب همه رسیدگی خواهد کرد.

«لِيَجْزِيَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَريعُ الْحِساب‌»[17]

این‌ همه توضیح در مورد مسائل ریز و تفصیلی زندگی و بیان نقاط اصلی عبودیت خدا با این دقت نشان از اهمیت این مسائل دارد؛ و برای این حرکت توحیدی یک خانواده توحیدی که به قله این مسیر رسیده را به عنوان الگو معرفی می‌کند.

«هذا بَلاغٌ لِلنَّاسِ وَ لِيُنْذَرُوا بِهِ وَ لِيَعْلَمُوا أَنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ لِيَذَّكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ »[18]

این آیات که «بلاغ» برای بشر و توضیح شجره طیبه است، تطبیق می‌دهد آنچه در زندگی انسان است را بر توحید و شرک؛ و پیام رسانی خود را در قالب رفتاری برای مردم انجام می‌دهد. هدف از ابلاغ تبیین برای مردم است {هذا بَلاغٌ لِلنَّاسِ وَ لِيُنْذَرُوا بِهِ} این هشداری است برای مردم،‌چرا که بدون هشدار و بیم انسان را به اهداف مورد نظر نمی‌توان رساند. انسان آینده‌نگر است همیشه برای آینده خد نگران است و لذا خدا از این صفت برای حرکت او به سمت کمال استفاده می‌کند.

هدف بعدی از انذار اینست که مردم بدانند خداوند یکی است و فرهیختگان جامعه بیدار شوند؛ آنچه خداوند می‌گوید برای بیدار کردن فطرت انسان‌ها است چراکه مقتضای فطرت بشریت توحید است. و خداوند چیزی را بر انسان تحمیل نمی‌کند.

تا اینجا خلاصه‌ایی از اهداف تشریع بیان شد و اینکه خانواده باید مرکز عبادت خدا شود و در مسیر تکامل اجتماعی نقش ایفا کند.

اهدافی دیگر در آیات و سوره‌های دیگر به چشم می خورد که اجمالاً عبارتند:

«تناسل، آرامش و تحقق امنیت عاطفی و تکامل بُعد عاطفی، امنیت اخلاقی پاکی و پاکدامنی، رسیدن به قله‌ای انسانیت»

همه این اهداف در پرتو عبادت، رسیدن به تقوا و رسیدن به مقام تسلیم و بهترین رفتار در زندگی دنیا است که این موارد از اهداف عام هستند

این از محاسن تشریع خدا است که همه ابعاد زندگی انسان را در نظر می‌گیرد.


[7] ترجمه قرآن آقای مشکینی.
[11] بوستان سعدی باب قناعت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo