< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

95/08/09

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: سوره اعراف و نظام قانون گذاری الهی

بر اساس سوره اعراف می‌توانیم دقت بیشتری داشته باشیم.

«اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ »[1]

در مطلع این سوره راجع به پیروی از طرح الهی بحث می‌کند و اینکه باید از برنامه‌های معارض با این برنامه دور شد. قرآن خودش را عهده دار تبیین این برنامه می‌داند.

قرآن در پی دستور به پیروی از این کتاب بیان می‌دارد که باید در مورد این کتاب موضع محکمی داشته باشید؛ این کتابی که عهده دار یادآوری و هشدار انسان می‌باشد. باید توجه داشت که این کتاب به زبان فطرت انسان سخن می‌گوید.

بعد از آیات مفصل که برای شرایط زیست محیطی انسان سخن گفته و داستان خلقت آدم ع و بیان طرح و برنامه ابلیس برای انسان در آیه 52 بیان می‌کند ما کتابی فرستادیم که در آن از روی علم به تفصیل توضیح دادیم و این کتاب هدایت بشر است.

«وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى‌ عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُون»[2]

بحث ایمانی که راه تکامل انسان را هموار می‌کند. حدود و صغور ایمان را خداوند تعیین فرموده؛ باید بدانیم که بر اساس آیه 52 اعراف مسیر ایمان باید از علم و آگاهی باشد وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى‌ عِلْمٍ »[3] ما بر اساس علم نکاتی را فرستادیم، این بیان نشان می‌دهد که مسائل ریز تشریع که در قرآن مطرح شده دخیل در تکامل انسان است و ضرورت آگاهی از حیثیت تشریع را نشان می‌دهد.

در سوره اعراف شؤون انسان را به خوبی مطرح می‌کند، مثل طریقه نابودی یک امت که در آیه 4 به آن اشاره دارد.

«وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها فَجاءَها بَأْسُنا بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُون»[4]

در آیه بعد اشاره به اعتراف جهنمیان که آنچه آن‌ها را به جهنم رساند ظلم خودشان بوده.

«فَما كانَ دَعْواهُمْ إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا إِلاَّ أَنْ قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمين‌»[5]

آنچه انسان در زندگی باید به آن توجه داشته باشد اینست که از تمام افراد سؤال می‌شود و همه افراد حتی پیامبران مورد سؤال از عملکردشان در دنیا می‌شود.

«فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلينَ * فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما كُنَّا غائِبين»[6]

تمام رفتارهای انسان مورد بازخواست قرار می‌گیرد و این بیان سرگذشت اعمال از روی علم است، نه اینکه ما غائب بوده باشیم. ترازوی این دادگاه حق است و تمام این افراد بر اساس حق مورد سؤال قرار می‌گیرند.

طبق بیان و اعتراف جهنمیان آنچه باعث نابودی آن‌ها شده است به خاطر ظلم و ستمی است که انجام داده‌اند و این ظلم در مرحله اول به خودشان بوده بعد به دیگران.

چرا با وجود اینکه همه امکانات را در اختیار او قرار داده و حتی ملائکه جزء این امکانات واگذار شده است به خودش ستم می‌کند؟

قرآن بعد بیان شرایط آفرینش و امکاناتی که در اختیار انسان قرار داده شده می‌کند که شما وارد عرصه امتحان شدید و شیطان دور شما می‌چرخد ولی با وجود این خطرات پیش رو همه امکانات لازم برای ظرفیت سازی انسان محیاشده است ولی افراد کمی این را می‌فهمند.

«وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فيها مَعايِشَ قَليلاً ما تَشْكُرُون»[7]

جریان تعامل انسان با شیطان حداقل 6 بار در قرآن اشاره شده ولی در این سوره به صورت مفصل این داستان نقل شده است، خداوند قبل اینکه به آدم ع وظفه امامت را واگذار کند او را به آنچه در این مسیر نیاز داشت مجهز کرده. و بعد از تجربه برخورد با شیطان وارد عرصه زمین شد و اینجاست که خدا می‌فرماید: « قالَ فيها تَحْيَوْنَ وَ فيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُون‌»[8]

برای حفظ از شیطان نیاز به سپری است که از دام شیطان انسان را حفظ ‌کند و لذا خداوند می‌فرماید که قانونی می‌فرستیم که عیبهای شما را بپوشاند و لباس تقوا بر تن شما شود واین بهترین لباس است و شاید شما هوشیار شوید.

«يا بَني‌ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‌ ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُون»[9]

در آیه 27 اشاره به هدف شیطان و نقشه او می‌کند و کار او را نمایان کردن بدی‌های انسان معرفی می‌کند.

«يا بَني‌ آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُون»[10]

این ایمان است که باعث می‌شود که انسان از شیطان دور شود و بر عکس دوست و همراه شیطان غیر مؤمنین هستند.

گنهکاران برای آرامش دادن خود و توجیه عمل خود، گناهان خود را به دستور خداوند نسبت می‌دهند؛ و روکش مقبولی بر انحراف می‌کشاند و این عمل گناه را جبری بر گناه معرفی می‌کنند.

«وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون»[11]

برنامه الهی در زندگی بشر بر عدالت پایه گذاری شده است و همیشه بر اساس عدالت رفتار می‌کند، و لذا باید برای خدا سجده کنیم.

«قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُون»[12]

گمراهی در فرد به خاطر پیروی از لذت دنیایی بوده و اینکه شیطان را به جای خدا الگو معرفی کرده است.

«قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُون»[13]

قرآن بحث مفصلی از حلال و حرام را در آیات 31 تا 37 مطرح می‌کند و خط کلی حاکم بر شریعت را چنین معرفی می‌کند که «قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُون‌»[14] کسی که در مسیر تقوا قرار بگیرد و اصلاح کند او را هیچ ترس و اندوهی او را فرا نمی‌گیرد.

در مقابل کسانی که زیر بار برنامه الهی نروند محروم از ظرفیت سازی می‌شوند و خود را فریب می‌دهند و عذر برای انحرافات خود می‌تراشند ولی در آخر خطر خودشان علیه خودشان شهادت می‌دهند.

«وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون»[15]

از آیات 38 تا 51 ترسیم انسان های موفق و جهنمی است و گفتگوی بین این دو گروه مطرح می‌شود.

تکالیف در حد وسع انسان بوده است .

«وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لا نُكَلِّفُ‌ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُون»[16]

بهشتیام هم در بهشت اقرار می‌کنند که اگر برنامه الهی نبود آن‌ها به سر انجام مقصود و بهشت نمی‌رسیدند.و بهشت پاداش زندگی دنیاست.

«وَ نَزَعْنا ما في‌ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ »[17]

از آیات 44 به بعد وارد احوال دوزخیان می‌شود. این افراد که آخرت گرا نبودند و فراموش کردند و آیات ما را منکر شدند ما هم آن‌ها را فراموش می‌کنیم، حق ندارند بگویند ندیدیم چرا که همه چیز را در آیات بیان کردیم.

«الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَ ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ»[18]

سوره آل عمران مسیر و خط کلی خلقت انسان که خدا چطور و چگونه و چرا انسان را در مسیر قرار داده است بیان شده است.

بعد وارد تجربیات و تاریخ انبیا می‌شود و در آغاز سوره عملکرد انبیا الهی را مطرح می‌کند واین روش قرآن در تبیین و ایجاد انگیزه و در حقیقت روش تطبیق سنت‌ها در مقام عمل است و نحوه عمل کردن قانون را هم بیان می‌کند و اینکه چطور انسان باید رفتار کند.

قرآن برنامه صرف نیست بلکه نحوه عمل را هم بیان می‌کند و قرآن هیچ نقطه ابهامی برای انسان نگذاشته نه در مقام برنامه ریزی و نه در اجرای برنامه.

برای رسیدن به کمال علاوه بر اینکه باید در راه صحیح باشیم باید به صورت صحیح هم راه برویم و الا فایده‌ای ندارد.

«أَ فَمَنْ يَمْشي‌ مُكِبًّا عَلى‌ وَجْهِهِ أَهْدى‌ أَمَّنْ يَمْشي‌ سَوِيًّا عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقيم[19] »

در بحث ما نظام قانونگذاری و تشریع را باید از قرآن بفهمیم و قرآن از ما خواسته که به این علم برسیم که خدا چگونه برنامه ریزی کرده. برنامه خدا طراحی شده با عنایت به خصوصیتها.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo