< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

90/07/19

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع:

﴿ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظکم لعلکم تذکرون﴾[1]

در این آیه مخاطب خاصی نمی بینیم .

این آیه از آیات مکی است یعنی زمانی که هیچ حکومت و جامعه اسلامی تشکیل نشده بود .

- کل مطلوب های الهی به عدل و احسان و ایتاء ذی القربی و همه ناپسند ها به بغی و فحشاء و منکر بر می گردد. این یک اصل راهبردی در کلیه اعصار است.

- ریشه همه تکالیف الهی فطری است .

- کلیه تکالیف الهی ، جنبه تبیین این اصول راهبردی و کلی را دارند.

 

* گفتیم که فقه به دو معنی استعمال می شود : بالمعنی الاعم و بالمعنی الاخص.

اکنون می خواهیم در فقه بالمعنی الاخص بحث کنیم که همان فقه نظام اجتماعی است و مخاطب و مکلف آن جامعه است .

 

اگر قرار باشد یک فقه اجتماعی بنویسیم در چند بخش باید آن را نگارش کنیم ؟

در اینجا دو بحث مطرح است : 1- فقه کلان نظام اجتماعی:

مسائل عام نظام اجتماعی ، پدیده های اجتماعی ، نهادهای اجتماعی و ... مباحث کلی هستند که جامعه به آنها نیاز دارد ، ما در این بخش بدون توجه به یک نهاد یا پدیده خاص مباحث عام اجتماعی را بحث می کنیم . مثل اینکه جامعه تکلیف دارد یا ندارد ؟ یا تبیین اینکه جامعه چگونه در قبال فرد ، تکلیف دارد ؟ یا اگر در تکلیفی برای جامعه ، بین واجب کفایی با واجب تعیینی تعارض بود کدام مقدم است ؟

تمام مبانی و مشترکات مباحث خرده نظام های اجتماعی از مشترکات نیازهای کلان نظام اجتماعی نیز است و در همه آنها حکم شرعی محور است.

2- فقه خرده نظام های اجتماعی:

در چهار بخش مطرح است که به ترتیب اولویت ذکر می شوند :

1- فقه نظام آموزش و پرورش ،2- فقه نظام سیاسی – حکومتی ،3- فقه نظام خانواده ، 4- فقه نظام اقتصادی

- خرده نظام ها از دو جهت احتیاج به تبیین دارند : اول اینکه بطور مستقیم با آنها سر و کار داریم . و دوم اینکه پیش نیاز برای سایر مباحث هستند.

 

* بطور خلاصه می توان فقه نظام اجتماعی را به دو بخش زیر تقسیم نمود :

    1. فقه مشترکات و فقه کلان نظام

    2. فقه خرده نظام ( که خود شامل 4 قسمت است .)

- کتابی که شهید بهشتی و دوستانشان در زمینه نظام اجتماعی نوشته اند و همچنین اصل قانون اساسی از مواردی هستند که در زمینه این مباحث می توانند کمک کار باشند.

- باید مشخص کنیم که فردی که در جامعه زندگی می کند در چه نظام اجتماعی با چه مختصاتی زیست می کند.

- امیر المومنین ( ع) وقتی یهودی نابینایی را دیدند که در حال تکدی گری است بسیار ناراحت شدند با اینکه او از اهل ذمه بود ، حضرت در این واقعه تکلیف را متوجه امت دانستند نه افراد . فرمودند این پیر مرد در دوران جوانی برای این جامعه فعالیت می کرد و برای جامعه شما بهره می رساند حال که به دوره فرتوتی رسیده است امت و جامعه اسلامی باید متکفل نیازهای او باشد . نوع نگاه امیرالمومنین نشان می دهد که در مقام بیان احکام نظام اجتماعی است. وظیفه فقیه است که تکالیف جامعه را در قبال افراد استخراج کند . در این صحنه – ماجرا - جای این احتمال بوده که اگر دولت و جامعه کوتاهی کرد تکلیف به افراد منتقل شود لذا حضرت با کلام خود دفع این احتمال مقدر نمودند و تکلیف را متوجه امت کردند .

- یک سلسله روابط کلی دیگر نیز هست که ممکن است در آنها تلاقی ها و تعارضاتی پیش آید که حکم آنها نسبت به فرد در اجتماع و نظام اجتماعی متفاوت است ؛ که عبارتند از :

    1. رابطه بین انسان و خدا

    2. رابطه بین انسان با خودش

    3. رابطه انسان با سایرین ( که شامل خانواده و فراتر از خانواده مثل همسایگان ، شهروندان ، دولت ، طبیعت و ... است .)

سوال: در عقود ، یک شی واسطه است و در اطراف آن یک رابطه اجتماعی شکل می گیرد عده ای خریدار و عده ای فروشنده . ولی آیا رابطه انسان با خودش حالت اجتماعی به خود می گیرد ؟ یا رابطه انسان با خدا در عبادات چگونه کیفیت اجتماعی دارد ؟ و اینکه رابطه انسان با طبیعت در زمره رفتار فرد در جامعه است یا مثل رابطه انسان با خدا ؟

پاسخ استاد:

« انسان ملک خودش نیست ، لذا اگر از زندگی خسته شد حق خودکشی ندارد ، او ملک جامعه است ، اموال او اموال جامعه است . ﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا...﴾[2] انسان خلیفه خدا است و مالک اصلی نبوده بلکه یک امانتداری بیش نیست. ﴿... وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ...﴾[3] .

انسان مالک طبیعت نیست و مجاز نیست هر طور بخواهد با طبیعت - که برای همه است- رفتار خود مختار داشته باشد.

در رابطه انسان با خدا نیز انواع توجه به جمع و جامعه است مثل استحباب دعای دسته جمعی و نقش اجتماع در استجابت دعا و بی حد و مرز شدن ثواب نماز جماعت - وقتی که تعداد نماز گزاران هر چه بیشتر شود - که همگی رویکرد و سوق این ارتباط به سمت جمع را نمایان می کند.»

در نظام اجتماعی ، کل مجموعه باید در نظر گرفته شود که چه رابطه ای با خدا ، فرد انسانی و سایرین از قبیل اعضای خانواده دارند در حالیکه در دیدگاه فرد در اجتماع ، رابطه یک فرد مکلف که در یک محیطی زندگی می کند در اقسام سه گانه بررسی می شود که ارتباط این دو ( فرد در اجتماع و نظام اجتماعی ) با اقسام سه گانه در نسبت قریب و بعید تفاوت می یابد .

رساله حقوق امام سجاد ( ع ) که در آن رابطه فرد با خدا و خود و دیگران مطرح می شود می تواند تحول در فقه فردی که در اجتماع زندگی می کند ایجاد نماید ولی باز هم به خرده نظام ها و کلان نظام ها نپرداخته است .

- فقه فردی در پرتو فقه اجتماعی باید مطرح و "هماهنگ " شود ، اگر اینچنین نشود آسیب زا خواهد بود . در هماهنگی اصل و فرع و رو بنا و زیر بنا داریم ، اهداف کلان اجتماعی اولویت دارند و این اهداف بر طبق اهداف تربیتی باید چیدمان یابند .

وقتی می گوییم یک هدف اجتماعی بر هدف فردی مقدم است ، باید در جامعه اینگونه عمل شود تا به هدف برسید ، اگر نشد هجرت کنید ، اگر نتوانستید مقاومت کنید اما باید در جامعه خداپرست رشد کنید و برای به وجود آمدن آن از خون و جان خودتان بگذرید .

- اینکه تک تک افراد و کل اجتماع هر دو مکلف هستند با همدیگر تنافی ندارد زیرا در آخر یک هدف در چارچوب نظام اجتماعی شکل می گیرد . این بحث ، ما را به دو بحث زیر بنایی تر رهنمون می کند که در کتاب «مجتمعنا» آورده شده است.( نظریه و نظام اجتماعی ) . خود این نظریه اجتماعی مبتنی بر نظریه تربیتی است . برای رسیدن به کمال چه راههایی مطرح است ؟ با صراط یا صراط ها یا سبل مواجه هستیم ؟ نظام فقه فردی چه نقشی در تربیت انسان مطرح می کند؟ اساس همه این ها یک نگاه انسان شناسانه است که برای تربیت این انسان یک مسیر ویژه طراحی شده است . که این نظام تربیتی هماهنگ ، منجر به نظام اجتماعی هماهنگ می شود که در نهایت، خروجی آن یک نظام اجتماعی کامل است که با خرده نظام ها نیز هماهنگ است و براحتی استخراج وظایف خرده نظام ها را از این چارچوب ، ممکن می سازد .

در زمان ائمه خود افراد براحتی با محوریت کلام معصومین می توانستند تعیین مصداق کنند البته نه در حد استنباط برای یک مساله مستحدثه . این بخاطر این بود که اصول و قواعد کلی در کلان نظام برای آنها واضح بود . در حالیکه ما اکنون نمی توانیم ، صرفا با کلام ائمه این کار را انجام دهیم ،این به همین خاطر است که برای ما اصول تبیین نشده است در حالیکه مبانی بسیاری از احکام و قواعد در کلان نظام ، تعیین شده است .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo