< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی قایینی

99/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: انحاء دخالت در عمل/ صحیح و اعم/ مقدمه علم اصول

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در کلام مرحوم رشتی بود که ایشان بین جزء مستحب و مستحب نفسی در ضمن عمل، دو فرق ذکر نمودند

کلام محقق رشتی در تفاوت های جزء مستحب و مستحب نفسی در ظرف عمل[۱]

۱- جریان قاعده فراغ

اگر هنگام جزء اخیر مستحب _مانند سلام آخر نماز_ شک در صحت عمل شود، فراغ محقق نشده است؛ زیرا جزء مستحب داخل در عمل است ولذا قاعده فراغ جاری نمی شود؛ اما اگر مستحب نفسی باشد که در انتهای نماز واقع شده و جزء نماز نباشد، قاعده فراغ در صحت عمل جاری است؛ زیرا مکلف از عمل فارغ شده است و مستحب نفسی، مانند تعقیبات نماز خواهد بود.

۲- لزوم رعایت شروط افعال

شروط نماز، مانند طهارت خبثی در مستحبات جزء عمل نیز معتبر است؛ زیرا ظاهر دلیل شرایط افعال نماز، این است که در تمامی اجزاء متسحب و واجب نماز، معتبر هستند و لذا انجام صحیح هر جزئی، منوط به رعایت شروط آن است؛ اما اگر مستحب نفسی در ضمن عمل باشد، شروط عمل در آن معتبر نیست؛ مثلا دعا در حال نماز، با لباس نجس نیز واقع می شود.

نکته: مراد از شروط افعال و شروط اکوان

محقق رشتی فرموده بودند که شروط افعال نماز، در مورد اجزای مستحبی نماز معتبر است اما در مورد مستحبات نفسی ضمنی معتبر نیست؛ اما شروط اکوان نماز، در مورد مستحبات نفسی ضمنی نیز معتبر است.

در تبیین این کلام باید گفت: مراد از شروط اکوان، شروطی است که رعایت آنها حتی در اکوان متخلل بین افعال نماز، نیز لازم است؛ مانند طهارت از حدث _بر خلاف طهارت از خبث_ که در افعال نماز و اکوان متخلل رعایت آن لازم است و لذا در مستحبات نفسی ضمنی نیز رعایت آن لازم است؛ نه به جهت این که شروط اکوان متخلله در مستحبات نفسی نیز معتبر است؛ بلکه به این جهت که اگر در حال انجام مستحب نفسی، شروط اکوان متخلله رعایت نشود، عمل باطل شده و فعل مستحب نفسی ضمنی نیز به تبع بطلان نماز، باطل خواهد شد.

تقریر اشتباه محقق اصفهانی از کلام محقق رشتی و منشا اشتباه

بیان شد که محقق اصفهانی غفلت از تحقیق مراد محقق رشتی نموده و به ایشان نسبت داده بودند که فساد جزء مستحب _ بر خلاف فساد مستحب نفسی _ به کل عمل سرایت می کند.[۲]

البته محقق رشتی عبارتی دارند که موجب شده محقق اصفهانی به ایشان چنین نسبتی بدهند: ایشان متفرع بر لزوم رعایت شرایط افعال نماز، در جزء مستحب فرموده است: اگر رعایت شرایط افعال واجبه مانند طهارت از خبث، در اجزای مستحب _بر خلاف مستحب نفسی ضمنی_ نیز لازم باشد؛ پس اگر جزء مستحب، ریاء حاصل شود، نماز باطل خواهد شد و این مطلب فرق بین جزء مستحب و مسحب نفسی ضمنی است.

ترتب سه ثمره دیگر بر لزوم رعیات شروط افعال در جزء مستحب

به نظر می رسد که محقق رشتی خطا نموده است که بطلان کل نماز در اثر ریاء در جزء مستحب را متفرع بر لزوم رعایت شرایط افعال نماز در اجزای مستحب دانسته است؛ یعنی لازمه اعتبار شروط افعال نماز، در جزء مستحب این نیست که اگر جزء مستحبی فاقد شرط شود، کل عمل باطل شود؛ زیرا اگر جزء واجب نماز نیز در موردی فاسد باشد، ملازم با بطلان کل نماز نیست؛ مثلا اگر در حال قرائت، بدنش ناسیا نجس باشد، نماز باطل نیست؛ بلکه تنها باید قرائتی که در حال نجاست خوانده، تکرار کند و فساد جزء به بقیه نماز سرایت نمی کند. بنابر این بخش اخیر کلام محقق رشتی در سرایت فساد جزء به کل مرکب حتی در اجزای واجبه نیز صحیح نیست؛ بلکه تنها در فرضی که مکلف به جزء واجب فاسد اکتفاء کند نماز باطل خواهد شد. می توان ثمرات دیگری نیز برای لزوم رعایت شروط افعال در اجزاء مستحب برشمرد.

۱- جزء مستحب ریائی موجب بطلان کل نماز می شود

در فرضی که جزء مستحبی عمل ریائی باشد؛ کل عمل عبادی باطل خواهد شد؛ اما نه به جهت اینکه فساد جزء موجب فساد کل عبادت شود؛ بلکه به این نکته است که مرجع ریاء جزء به ریاء در مجموعه عمل است؛ مثلا اگر در قنوت ریا کند؛ در حقیقت در نماز مشتمل به قنوت ریاء نموده است.

۲- جزء مستحب فاسد، موجب صدق زیاده در نماز می شود

بطلان و فساد جزء مستحب گاهی موجب صدق زیاده در نماز می شود که موجب بطلان عمل می شود، به این صورت که اگر رعایت شروط افعال نماز در جزء مستحب نشود، جزء فاقد شرط، باطل و فاسد شده و در نتیجه نماز باطل می شود؛ چرا که عرفا موجب صدق زیاده عمدی در نماز خواهد بود و زیاده در نماز، نسبت به اجزای مستحبی نیز صادق است و انجام امری غیر مستحب به عنوان جزء نماز، موجب صدق زیاده و بطلان نماز خواهد شد؛ اما اگر مستحب نفسی ضمنی باشد؛ فساد آن موجب صدق زیاده نخواهد بود؛ حتی اگر نیت استحباب داشته باشد؛ چرا که صدق زیاده منوط به جزئیت آن عمل است و لذا تکان دادن دست در نماز موجب صدق زیاده نخواهد بود.

۲- جزء مستحب فاسد، موجب صدق تکلم در نماز می شود

اگر امری جزء مستحب نماز باشد _بر خلاف فرضی که مستحب نفسی باشد_ رعایت شروط افعال نماز لازم بوده و انجام آن به عنوان جزء مستحب، منوط به وجود شرایط است و لذا در فرض اخلال به شروط، جزء مستحبی فاسد بوده و گاهی به جهت این که موجب کلام آدمی شده است؛ باعث بطلان نماز می شود؛ مثلا سلام مستحبه نماز، اگر جزء نماز نباشد کلام آدمی محسوب می شود.

اما در مواردی که عملی، جزء عمل نباشد، شروط افعال نماز را ندارد و لذا اگر در حال نماز، به نمازگذاری که بدنش نجس شده سلام شود، باید همان لحظه و با بدن نجس پاسخ سلام را بدهد.

توجه به این نکته لازم است که ترتب این موارد همگی به جهت خصوصیت نماز است نه به جهت این که فساد جزء عمل، موجب فساد کل عمل شود.

اشتراک

مرحوم آخوند در ابتدا به جهت تمهید برای بحث استعمال لفظ در بیش از یک معنا؛ امکان اشتراک و وقوع آن را مطرح می کنند و در ادامه وارد بحث استعمال لفظ واحد در دو معنا (مشترک یا حقیقی و مجازی) می شوند؛ بحث استعمال لفظ در دو معنا، بیشتر در مورد لفظ مشترک مطرح است. زیرا استعمال لفظ واحد در دو معنای حقیقی و مجازی خلاف ظاهر است؛ چرا که استعمال مجازی بر خلاف اصل است؛ [۳]

[۱] بدائع الافکار ص ۱۴۰

[۲] نهایه الدرایه فی شرح الکفایه، محمد حسین اصفهانی، ج۱، ص۱۴۳٫

[۳] کفایه الاصول، آخوند خراسانی، ج۱، ص۳۵٫

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo