< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی قایینی

98/11/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کلام محقق عراقی/ صحیح و اعم/ مقدمه علم اصول

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در تقریر سوم از تصویر جامع بین افراد صحیح بود که در کلام محقق عراقی مطرح شده است.

کلام محقق عراقی در تصویر جامع صحیحی

ایشان در مقالات کلام خویش را به نوعی دفاع از کلام مرحوم آخوند دانسته اند و اشکالات مرحوم نائینی و اصفهانی به مرحوم آخوند را با این بیان دفع نموده اند.

جامع موضوع له عبادات، نه جامع مقولی و نه جامع اعتباری است؛ بلکه جامع به لحاظ وجود توأم با مقولات متعدد و وجودات متعدد از مقوله واحده است، یعنی حیث واحد وجودی مشترک در این امور لحاظ شده است؛ مثلا دو سجده، از یک مقوله هستند اما در وجود متعدد هستند و همین طور رکوع و سجود نیز از یک مقوله هستند ولی در مصداق متفاوت هستند؛ اما همه این موارد از حیث وجود مشترک هستند و یا مثل قیام و ذکر که از دو مقوله هستند اما از حیث وجود مشترک هستند؛ هر چند که اشتراکی در ماهیت ندارند.

توضیح: شی خارجی دو حیث دارد، حیث مقولی و حیث وجودی، که حیث مقولی، موجب تغایر بین موجودات می شود و حقیقت و ماهیت اشیاء متقوم به آن است مثلا انسان دو حیث دارد یک حیث، حیث ماهیت و حدود آن است که با دیگر موجودات متغایر است و یک حیث، وجود انسان است که در این حیث، با درخت و اسب و … مشترک است؛ زیرا همه موجودات با ماهیت های متفاوت، وجود دارند و در طرد عدم و وجود داشتن، همه موجودات از جمله واجب الوجود مشترک هستند؛ هر چند وجود خداوند بالذات و وجود مخلوقات بالغیر است.

آنچه در تصویر جامع صلاه، موجب اشکال شده است، حیث مقولی اجزاء بود؛ چرا که نماز متشکل از مقولات متعددی مانند کیف ، وضع و … است که جامعی بین آنها تصویر نمی شود و وجود واحد نمی تواند از مقولات متفاوت تشکیل شود؛ زیرا مقولات اجناس عالیه هستند و جامعی ندارند؛ اما موضوع له صلاه، جهت جامعه بین مقولات از حیث وجود است که بین تمامی مقولات مختلفه بلکه حتی بین خالق و مخلوقات نیز مشترک است؛ هر چند که تشکیکی است و قابل تطبیق به افراد متفاوت از حیث شدت و ضعف و قلت و کثرت است؛ پس در تصویر جامع صلاه مشکلی نخواهد بود و حیث جامع بین اجزاء که وجود آنها است موضوع له قرار داده شده است؛ هر چند که وجود نماز ساری است و از لحاظ افراد، متغیر است و گاهی دو رکعتی و گاهی چند رکعتی است.

بله هر وجودی در مسمای نماز لحاظ نشده است و لذا وجود رقص و دویدن و …جزء نماز نیست ، زیرا مسمای نماز، وجود خاص و توام در ضمن اجزای مخصوصه مانند رکوع و سجود و … است نه وجود مطلق و نه ماهیت رکوع و سجود بلکه وجود توام با رکوع و سجود که این نوع از وجود، تنها در ضمن ماهیت خاصه خودش محقق می شود.

در کلمات ایشان نسبت به حداقلی که وجود آنها در صدق مرکب شرط است اختلافی وجود دارد که البته متهافت نیستند

مثلا فرموده اند حداقل ارکان لازم است به این نحو که موضوع له نماز، وجود اجزایی است که متضمن حداقل ارکان است به طوری که بر عمل بدون ارکان اصلا آن اسم صدق نمی کند و فرموده اند جامع مذکور در حداقل، از قبیل کلی فی المعین است مثلا سه جزء از اجزا رکنی باید محقق شود؛ زیرا به حسب تبادر معنای نماز، حداقل اجزاء برای آن لازم است؛ در مورد دیگر فرموده اند در ناحیه اکثر از قبیل لا بشرط است نه به نحو لابشرط اطلاقی بلکه به نحوی که اگر تحقق جزئی لازم باشد، آن جزء ، داخل در موضوع له است یعنی اگر مرتبه عالیه لازم باشد، همه اجزا داخل در مسمی است و اگر نباشد به صدق اسم ضربه ای نمی زند.

بنابر این ایشان بر خلاف محقق اصفهانی جامع را بسیط واحد وجودی دانسته اند در حالیکه مرحوم اصفهانی جامع را ماهیت اعتباری مرکبه از مقولات متعدد دانستند.[۱] به نظر ایشان موضوع له چون مشکک است قابلیت صدق بر قلیل و کثیر را دارد و بر مرکب خارجی انطباق پیدا میکند.

اشکالات مرحوم خویی به محقق عراقی

۱- از آنجا که که ایشان ادعای جامع بسیط وجودی داشتند، لازمه کلامشان این است که اولا مقولات متعدد وجود واحد داشته باشند چون ایشان جامع را امر بسیط متحد با مرکب خارجی تصویر کرده اند پس امر بسیط با مقولات متباین متحد است و لازمه این کلام اتحاد بسیط و مرکب است.

و ثانیا وجودات متعدد وجود واحد باشند؛ چرا که در هر صورت نماز متشکل از مقولات متعدد و مصادیق متعدد است که این دو مطلب صحیح نیست.

حتی اگر اعراض را از توابع جوهر بدانیم یعنی اعراض متعدد جوهر واحد را در وجود هم متباین ندانیم با این حال نمی‌توان جواهر متعدد را وجود واحد دانست و روشن است که مثل نماز جوهر واحد همراه اعراض متعدد نیست.

به نظر ما هم این اشکال صحیح است. درست است که ایشان گفتند جهت مقولی در آن جامع لحاظ نشده است اما وقتی آن جامع وجودی بسیط را منطبق بر امر مرکب از مقولات متعدد می‌داند یعنی باید مقولات متعدد را موجود به وجود واحد بداند و روشن است که مقولات متباین در وجود هم متحد نیستند چون لازمه آن این است که مثلا نماز وجود واحدی باشد که هم مثلا کیف مسموع است و هم وضع است و …

۲- به وجدان لغوی مفهوم نماز، مساوق مفهوم وجود و حیث وجودی این مقولات نیست؛ بلکه حیث مقولی اجزا است یعنی ماهیت رکوع و سجود و …. موضوع له نماز است نه وجود این امور به نحوی که اگر این وجودات بتواند خارج از ماهیات خودشان محقق شوند همان مطلوبیت دارد؛ زیرا همان حیث رکوعی و سجودی، نماز است.

۳- لازمه کلام مرحوم عراقی این است که صلاه وضع برای وجود خارجی شده است در حالیکه مفهوم نماز، منطبق بر مفهومی است که هم صلاحیت موجودیت و هم صلاحیت معدومیت دارد و وجود خارجی مصداق آن خواهد بود. [۲]

البته این اشکال همان گونه که شهید صدر نیز فرموده تمام نیست ؛ زیرا واضح است که مراد محقق عراقی از وضع صلاه برای وجود این است که نماز وضع برای مفهوم وجود شده است نه برای وجود عینی خارجی اجزا و نه برای مفهوم رکوع و سجود؛ بلکه برای مفهوم وجود توام با رکوع و سجود وضع شده است.[۳]

بنابر این کلام محقق عراقی نیز همانند کلام مرحوم آخوند تمام نیست و لذا تنها جامع متصور، همان است که محقق اصفهانی و مرحوم صدر تصویر کردند به این بیان که جامع صلاه ماهیت غیر حقیقه قابل انطباق بر اقل و اکثر بین امور مختلف است. البته کلماتی دیگر در مقام از مرحوم بروجردی و … نقل شده است که تفاوت حقیقی با کلمات مطرح شده ندارد.

[۱] نهایه الافکار، آقا ضیاء الدین العراقی، ج۱، ص۸۱٫

[۲] محاضرات فی اصول الفقه ج ۱ ص ۱۶۰

[۳] بحوث فی علم الأصول، السید محمد باقر الصدر، ج۱، ص۱۹۷٫

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo