< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد قایینی

94/07/12

بسم الله الرحمن الرحیم

باسمه تعالی

موضوع: اصول عملیه/شرایط برائت /فحص

خلاصه مباحث گذشته:بحث در وجوه دال بر وجوب فحص در برائت شرعی بود که وجه اول آن بیان و بررسی شد و اکنون بحث به وجه دوم یعنی نصوص روایات می رسد.خلاصه مباحث گذشته:بحث در وجوه دال بر وجوب فحص در برائت شرعی بود که وجه اول آن بیان و بررسی شد و اکنون بحث به وجه دوم یعنی نصوص روایات می رسد.

 

وجه دوم: نصوص و روایات

1. روایت مسعدة بن صدقه

روایت دیگری که مرحوم عراقی آن را بیان نموده است، روایتی است که در آن شخص سماع غناء کرده است به این گونه که به خاطر آن غناء توقف خود را در مکانی که صدای غناء در آن جا به گوش می رسد، طول داده است که حضرت این کار او را تقبیح نموده اند.

«عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي إِنَّنِي أَدْخُلُ كَنِيفاً لِي وَ لِي جِيرَانٌ عِنْدَهُمْ جَوَارٍ يَتَغَنَّيْنَ وَ يَضْرِبْنَ بِالْعُودِ فَرُبَّمَا أَطَلْتُ الْجُلُوسَ اسْتِمَاعاً مِنِّي لَهُنَّ فَقَالَ لَا تَفْعَلْ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ اللَّهِ مَا آتِيهِنَّ إِنَّمَا هُوَ سَمَاعٌ أَسْمَعُهُ بِأُذُنِي فَقَالَ لِلَّهِ أَنْتَ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا فَقَالَ بَلَى وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي لَمْ أَسْمَعْ بِهَذِهِ الْآيَةِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ مِنْ أَعْجَمِيٍّ وَ لَا عَرَبِيٍّ لَا جَرَمَ أَنَّنِي لَا أَعُودُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ أَنِّي أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَقَالَ لَهُ قُمْ فَاغْتَسِلْ وَ سَلْ مَا بَدَا لَكَ فَإِنَّكَ كُنْتَ مُقِيماً عَلَى أَمْرٍ عَظِيمٍ مَا كَانَ أَسْوَأَ حَالَكَ لَوْ مِتَّ عَلَى ذَلِكَ احْمَدِ اللَّهَ وَ سَلْهُ التَّوْبَةَ مِنْ كُلِّ مَا يَكْرَهُ فَإِنَّهُ لَا يَكْرَهُ إِلَّا كُلَّ قَبِيحٍ وَ الْقَبِيحَ دَعْهُ لِأَهْلِهِ فَإِنَّ لِكُلٍّ أَهْلًا.»[1]

بیان استدلال: تخطئه به سبب عدم تعلم

بر اساس این روایت حضرت سائل را به جهت عدم آگاهی درست و تمام از حکم سماع و استماع تخطئه نموده اند.

 

اشکال: "قضیة فی واقعة"

ممکن است این روایت، «قضیة فی واقعة» یعنی مخصوص به موردش باشد، چرا که ممکن است سائل با وجود علم به حرمت سماع، توقف خود را طول داده باشد و مذمت حضرت هم از باب عمل نکردن به این علم باشد.

با توجه به این احتمال دلالت روایت دوم بر وجوب فحص تمام نخواهد بود، ولی به هر حال روایت اول قطعا از جهت ما نحن فیه، در مقام بیان است، کما این که آیه نفر نیز دلالتی تمام بر مانحن فیه دارد.

اشکال مرحوم صدر ره: اخص بودن روایت از مدعا

این روایت دلالتش بر ما نحن فیه تمام است منتهی در مواردی که انسان به این روایت رسیده باشد، در حالی که اگر شخصی به این روایت برخورد نکرده باشد، وجوب فحص اول کلام است.

جواب: فحص به ملاک فحص از مخصص

این کلام به نظر ناشی از غفلت ایشان است، چرا که به ملاک وجوب فحص از مخصص (عقلا) فحص از این روایت لازم است، به عبارت دیگر حجیت ظهور عام در عموم منوط به فحص از مخصص است کما این که خود مرحوم صدر هم این کبری را پذیرفته است.

وجه سوم بر وجوب فحص: تخصیص به ادله احکام

بر فرض فحص و عدم دستیابی به این روایات، باز هم نمی توان به عموم و اطلاق برائت عمل نمود، چرا که تمام روایات و ادله دال بر وجوب و حرمت، دلیل برائت را تخصیص می زند که این تخصیص گاهی تخصیص اصطلاحی و گاهی حکومت اصطلاحی است.

 


[1] . الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌6، ص: 432.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo