< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی گنجی

97/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: ظهور جملات خبریه /جملات خبریه /اوامر

خلاصه مباحث گذشته:

در جلسه گذشته سه نظریه در رابطه با معنای جملات خبریه در مقام انشاء بیان شد. مرحوم آخوند فرمود جملات خبریه در مقام انشاء به معنای حکایت از ثبوت نسبت است و تنها داعی این گونه جملات با جملات خبریه در مقام حکایت متفاوت است. مشهور قائل شدند جملات خبریه در مقام انشاء به معنای ایجاد هستند و با جملات خبریه در مقام حکایت در مستعمل فیه متفاوت هستند. مرحوم خویی نیز فرمود مستعمل فیه آنها متفاوت است ولی در جملات خبریه در مقام انشاء ابراز چیزی است که بر عهده مکلف قرار داده شده است ولی در جملات خبریه در مقام حکایت، اخبار از تحقق است. مرحوم آغاضیاء و مرحوم ایروانی نیز قائل به وحدت مستعمل فیه و داعی جملات خبریه در مقام انشاء با جملات خبریه در مقام حکایت، هستند.

 

1اوامر

1.1جملات خبریه در مقام انشاء

1.1.1ظهور جملات خبریه در مقام انشاء

1.1.1.1نقطه تمرکز اشکال نقضی مرحوم خویی در جملات اسمیه

در جلسه قبل مرحوم خویی در مقام نقض به ادعای مرحوم آخوند که قائل شده بود به این که مستعمل فیه جملات خبریه در مقام انشاء با جملات خبریه در مقام حکایت متحد است، فرمود لازمه ای ادعای ایشان این است که در همه موارد استعمال جملات خبریه در مقام انشاء یا جملات اسمیه در مقام انشاء صحیح باشد در حالی که این گونه نیست. نکته ای که در این جلسه اضافه می‌شود این است که منظور مرحوم خویی هر جمله اسمیه ای نیست بلکه ایشان بعضی از جملات اسمیه را به عنوان نقض مطرح می‌کند. بیان مطلب این است که بعضی از جملات اسمیه صلاحیت انشاء را دارند مانند علیه الحج. و بعضی از جملات اسمیه صلاحیت انشاء را ندارند مانند زید قائم. نقطه نقض ایشان به مرحوم آخوند در جملات اسمیه در قسم اخیر است یعنی جملاتی که صلاحیت انشاء را ندارند. تحلیل نقض این است که در این گونه جملات اسمیه صرف ثبوت وصفی برای ذاتی است فلذا دیگر صلاحیت انشاء را ندارد. حال اگر ادعای مرحوم آخوند پذیرفته شود باید این گونه جملات نیز در مقام انشاء به کار برده شود در حالی که صحیح نیست.

خلاصه: مرکز نقض مرحوم خویی در جملات اسمیه در مواردی است که صلاحیت انشاء را نداشته باشند. شاید ایشان در المومنون عند شروطهم نیز قبول کند که در مقام انشاء استعمال شده است چون صلاحیت انشاء را دارد حتی در المومن سهل الشراء نیز صلاحیت انشاء وجود دارد فلذا در مقام انشاء به کار برده می‌شود.

1.1.2سیر بحث

بعد از فراغ از بحث مستعمل فیه و داعی جملات خبریه در مقام انشاء نوبت به بحث از ظهور این گونه جملات می‌رسد. مجموعا در این رابطه سه جهت مورد بحث قرار می‌گیرد.

    1. آیا این گونه جملات دلالت بر طلب دارند یا نه؟

    2. اگر دلالت بر طلب دارند آیا بر طلب لزومی دلالت دارند یا نه؟

    3. اگر دلالت بر لزوم دارند آیا آکدیت از آنها استفاده می‌شود یا نه؟

1.1.2.1جهت اول: اصل دلالت جملات خبریه در مقام انشاء بر طلب

ظاهرا خلافی از این جهت وجود ندارد که شارع با بیان چنین خطاباتی اعمال مولویت می‌کند و متعلق جمله خبریه مطلوب مولی است. بنا بر مسلک مشهور که قائل به اختلاف معنای جمله خبریه در مقام انشاء و جمله خبریه در مقام حکایت شدند واضح است که دلالت بر طلب دارند زیرا بنا بر مسلک ایجاد معنای جمله خبریه در مقام انشاء، ایجاد است و از این جهت مانند صیغه انشائیه است و بنا بر مسلک ابراز نیز بیان همان تکلیفی است که بر عهده مکلف گذاشته شده است. اما بنا بر مسلک وحدتی ها ( کسانی که قائلند معنای جمله خبریه در مقام انشاء با جمله خبریه در مقام حکایت متحد است) تقریب دلالت بر طلب این گونه است که وقتی مولی در مقام مولویت و بما هو مولی می‌گوید شخص جنب غسل می‌کند ظاهرا آن را طلب می‌کند. به عبارت دیگر مولی برای ابراز و بیان مطلوبات خود دو گونه خطاب دارد یک خطابی که با صیغه های انشائیه است و یک نوع خطاب دیگر جملات خبریه است که در این گونه جملات ثبوت نسبت را مفروغ می‌داند و چون مولی بما هو مولی این نوع خطاب را انتخاب کرده است دلالت بر طلب دارد.

1.1.2.2جهت دوم: دلالت جمله خبریه در مقام انشاء بر طلب لزومی

در این جهت دو قول وجود دارد:

    1. طلب لزومی

    2. به مشهور نسبت داده شده است که قائل به عدم لزوم هستند و این گونه جملات مجمل هستند.

1.1.2.2.1تقریب دلالت لزومی بر وجوب بر مبانی مختلف

1.1.2.2.1.1تقریب دلالت لزوم بر وجوب بر مبنای مدرسه نائینی

کسانی که مسلک مرحوم نائینی را دارند خیلی راحت می‌توانند دلالت لزوم را بر وجوب اثبات کنند. زیرا طبق این مبنا ما دو قید نیاز داریم یکی این که طلبی از مولی صادر شده باشد و دیگری ترخیصی از جانب مولی واصل نشود. در محل بحث فرض این است که جملات خبریه در مقام انشاء دلالت بر طلب دارند پس قید اول محقق است و فرض این است که ترخیصی از جانب مولی نیز نیامده است پس وجوب محقق می‌شود.

1.1.2.2.1.2دو بیان برای تقریب وجوب بر مبنای مرحوم آخوند

طبق بیانی که ایشان در معنای جمله خبریه در مقام انشاء و در مقام حکایت داشتند و ایشان قائل به وحدت شده اند دو بیان برای دلالت جمله خبریه بر وجوب وجود دارد

1.1.2.2.1.2.1بیان اول: انصراف

وقتی مولی در مقام مولویت جمله خبریه را در مقام انشاء ابراز می‌کند انصراف به طلب لزومی و وجوبی دارد و منشا انصراف این است که وقتی مولی می‌گوید شخص جنب غسل می‌کند با توجه با مقام مولویت، التزاما به این معنا است که راضی به ترک این فعل از مکلف نیست و همین که خبر از تحقق این فعل می‌دهد یعنی من راضی به ترک فعل نیستم فلذا این گونه جملات خبریه در مقام انشاء انصراف به وجوب دارد.

انصراف ادعا شده از جانب مرحوم آخوند درست نیست و در آینده این مطلب واضح می‌شود.

1.1.2.2.1.2.2بیان دوم: اطلاق

وقتی مولی یک درخواستی دارد[1] و آن را در قالب جمله خبریه مطرح می‌کند و عبد نیز این را درک می‌کند که مولی هر چه می‌گوید آن را انجام بدهد، اقتضای حق مولویت این است که تا زمانی که قرینه بر جواز ترک را نیاورده است باید آن فعل انجام شود. یعنی این مقام با وجوب سازگاری دارد و برای بیان وجوب نیاز به قرینه زائدی ندارد و اگر مراد مولی استحباب باشد باید قرینه بیاورد.

پس به دلالت التزامی دلالت بر وجوب دارد.

1.1.2.2.1.3دلالت بر وجوب بنا بر مسلک ایجاد

مشهور که قائل به ایجادی بودن معنای جمله خبریه در مقام انشاء هستند، اثبات وجوب منحصر در بیان اطلاقی است یعنی وقتی مولی چنین جملاتی را صادر می‌کند و از طرفی معنای ایجادی دارند و قرینه ای بر خلاف نیز نیاورد، وجوب ثابت می‌شود. زیرا وجوب نیاز به قرینه زائد ندارد.

با توجه به این بیان روشن می‌شود این که به مشهور نسبت داده اند که چنین جملاتی مجمل هستند و ظهور در وجوب ندارند درست نیست بلکه اولا ظهور دارند و ثانیا در وجوب ظهور دارند.

1.1.2.3جهت سوم: استفاده آکدیت از جملات خبریه در مقام انشاء

بحث آکدیت بر مبنای مرحوم آخوند متصور است زیرا ایشان معنای جملات خبریه در مقام انشاء را با جملات خبریه در مقام حکایت واحد می‌داند و در هر دو ثبوت نسبت جاری است و تنها افتراق آنها در داعی است. حال این بحث مطرح می‌شود که وقتی مولی خبر از ثبوت و تحقق نسبت می‌دهد به دلالت التزامی می‌گوید من به هیچ وجه راضی به ترک این کار نیستم. فلذا نسبت به صیغ انشائیه از آکدیت بر خوردار است.

1.1.2.3.1عدم احساس آکدیت از جملات خبریه در مقام انشاء

به نظر ما وقتی با چنین جملاتی که در شریعت وارد شده است مواجه می‌شویم و این که اصل وجوب را افاده می‌کنند ولی ما احساس آکدیت از آنها نداریم. بلکه در فقه وقتی به جملات خبریه در مقام انشاء مواجه می‌شوند با یک سری دغدغه هایی نسبت به وجوب رو برو می‌شوند. منبهاتی نیز بر این مطلب وجود دارد که از جمله آنها این است که وقتی صیغه امر گفته می‌شود با شدت بیشتری بیان می‌شود ولی در جملات خبریه در مقام انشاء این گونه خصوصیتی وجود ندارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo