< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی گنجی

97/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: ثمره بحث حقیقت شرعیه /مقدمه نهم: حقیقت شرعیه /مقدمات علم اصول

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در مورد حقیقت شرعیه بود مرحوم اغا ضیا فرمود از باب اینکه شارع مخترع است نامگذاری میکند چون در میان عقلا این گونه سیر میشود ولی استاد جواب دارد به اینکه این کار در شان شارع بما هو شارع نیست. بعد اشکالی از اقازاده مرحوم اخوند مطرح شد مبنی بر اینکه مرحوم اخوند که میفرماید اگر این معانی قدیمه باشند الفاظ اختراعی نیست اشکال کرده است که این الفاظ باز هم جدید هستند چون خود این الفاظ در قدیم نبودند ولی استاد جواب دادند که حتی خود الفاظ نیز قدیمی هستند بعد اشکالی را استاد مطرح کردند اینکه مرحوم اخوند میفرماید اگر معانی قدیمه باشند الفاظ نیز قدیمی است وقطعی ادعا میکند بعد میفرمایدشاید اختلاف انها اختلاف ماهوی نباشد این مطلب درست نیست بلکه باید ادعای قطعی خود را تبدیل به احتمال کند چون احتمال تغییر ماهوی نیز داده میشود.

 

1حقیقت شرعیه

1.1تتمه ای از کلام مرحوم اخوند

بحث در مورد کلام مرحوم اخوند بود ایشان در ادامه کلامش فرمود با احتمال حقایق لغویه، دیگر معانی مسحدثه نیستند و زیادی و نقصی که رخ داده است احتمالا ماهیت انها عوض نشده است. و مجالی برای وضع تعیینی و تعینی شرعیه و متشرعه نمیماند. و با غمض نظر از این احتمال باز وضع تعیینی را نمیتوان ثابت کرد و این وضع وجهی ندارد و اضافه ها را با دال دیگری فهمانده است و وضع تعینی نیز درلسان خود نبی که اتفاق نیفتاده است و کثرت استعمال در زمان ایشان به این نحو که اول قرینه میاورد و بعدا ان را نیاز نبوده است نمیشود ادعا کرد.

1.1.1اثبات حقیقت متشرعه

بله حقیقت متشرعه را میتوان ادعا کرد که در لسان پیامبر و اصحاب کثرت استعمال صورت گرفته است و بعید نیست که بگوییم درزمان پیامبر به ضم استعمال اصحاب وضع تعینی متشرعه پیدا کرده است. پس مرحوم اخوند حقیقت متشرعه را منکر است زیرا مقتضای ایات مستحدثه بودن بود و تبدل ماهیت نیز رخ نداده است. ولی در تقریرات فرموده است که درست که مقتضای ایات مخترعه نبودن است و احتمال عدم تغییر ماهوی نیز هست ولی حقیقت متشرعه را به نحو وضع تعینی را میتوان ادعا کرد زیرا کثرت استعمال در لسان پیامبر و اصحاب و تابعین تا زمان قبل از صادقین بوده است.

اثبات حقیقت متشرعه قبل از صادقین چه ثمره ای دارد؟ ایشان فرموده است مشکل ما در روایت صادقین است و روایات نبوی که غالبا سند ندارند و روایات صادقین است که مبتلا به ما است و در این جا نیز ثمره دارد.

حاصل کلام از مختار استاد: بنا بر اینکه این حقایق مخترعه باشد مرحوم اخوند گفت حقیقت شرعه حق است ما عرض کردیم که حتی اگر این معانی مخترعه باشند ما نمیتوانیم به حقیقت شرعیه اطمینان پیدا کردیم شاید پیامبر مجازا استعمال کرده است و رفته رفته ان قرینه حذف شده است. نهایت این است که حقیقت متشرعه ثابت شود. اما اگر حقایق مخترعه نباشند که اقرب به ذهن نیز همین است لفظا و معنا. بنا بر این تغییرات ایجاد شده، شواهد تاریخی نشان میدهد که مثل اختراع شده است و اضافه ها کلی هستند نه اینکه جزئی باشد نماز بوده است ولی فرق بزرگی بین این نماز در دین اسلام و نماز در دین سابق بوده است و طبق این مطلب شارع از همان الفاظ قدیمی استفاده میکرده است ولی در معنایی که خیلی با ان معنی فرق میکرده است و وضع تعینی بعید است و استعمال الفاظ توسط پیامبر در مرکب جدیدی که فرق زیادی با معنای قبلی دارد باعث حقیقت شرعیه شده است. پس حقیقت شرعیه را به وضع تعینی (نه به وسیله تبادر) بعید نیست و اگر کسی این مطلب را انکار کرد لااقل حقیقت متشرعه درزمان پیامبر ثابت میشود. و هر کدام که باشد برای ثمره کافی است و مهم نیست که حقیقت متشرعه باشد یا حقیقت شرعیه باشد.

1.2ثمره بحث

مرحوم اخوند فرموده است[1] که ثمره بحث در الفاظی که در لسان پیامبر امده است و قرینه نداریم و محتمل است که معنای لغوی و معنای شرعی اراده شده باشد بنا بر این که حقیقت شرعیه داشته باشیم و احراز شود که این استعمال متاخر از وضع است در اینجا الفاظ بلا قرینه را حمل بر معانی جدید میشود ولی اگر حقیقت شرعیه ثابت نشود بر همان معانی قدیمی حمل میشود ویا نمیدانیم که قبل از وضع بوده است یا بعد از وضع بوده است حمل بر معنای قدیمی میشود. و تاخر استعمال از وضع را نمیتوان احراز کرد

ان قلت: هر گاه دو حادث داشتیم وشک کردیم که یکی ازانها قبل از دیگری است یا بعدی از دیگر حادث شده است در اینجا اصل تاخر حادث جاری میشود و اثبات بعدیت میکند و در عین حال یکی از انها اثر دارد و این اثر مشروط به تاخر است در اینجا نیز اصل تاخر استعمال از وضع را جاری میکنیم

قلت: اولا این اصل که در محل کلام ما اثر شرعی ندارد زیرا اثر شرعی برای ظهور است ظهور در معنای جدید لازمه تاخر استعمال است ولی لازمه ی شرعی ان که نیست و به طور طبیعی نزد عقلاء ظهور در معنای جدید دارد ثانیا بنا بر اینکه اصل مثبت حجت است این اصل معارض دارد و معارض ان همان اصل تاخر وضع از استعمال است و فرقی ندارد.

ان قلت: ما اصل تاخر حادث را نمیگوییم که شما این جواب ها را بگویید بلکه تمسک به اصل عدم نقل میکنیم الان ظهور فعلی درمعنای جدید که قابل انکار نیست و شک داریم که در زمانی که پیامبر نیز ان رااستعمال کرد معنای جدید را داشت تا نقل صورت نگرفته باشد یا معنای لغوی داشت تا نقل صورت گرفته باشد استصحاب قهقری میگوید که در ان زمان در این معنای جدید بودن است.و این اصل یک اصل عقلایی است و مثبتات ان حجت است و ما نیازی به اصل تاخر حادث نداریم.

قلت: مرحوم اخوند جواب داده است که اصل عدم نقل حق است و اساس اثبات موضوع له است ولی این اصل در جایی قبول داریم که اصل نقل مشکوک است اما در محل کلام ما اصل نقل را میدانیم و میدانیم که لفظ از معنای لغوی به معنای جدید نقل داده شده است ولی نمیدانیم که این نقل چه وقتی صورت گرفته است و در اینجا جای اجرای این اصل نیست و عقلاء در اینجا اصلی ندارند. بلکه انها اصلی بر خلاف دارند و ان این است که این لفظ معنای لغوی داشت و بعد نقل داده شده است و شک میکینم که در این زمان نقل صورت گرفته شده است یا نه؟ در اینجا اصل عدم نقل از ان طرف صورت میگیرد. و شاید که عقلا در جایی که شک در اصل نقل دارند و اصل جاری نمیکنند همین مطلب باشد که از طرف مقابل نیز اصلی جاری میشود و هیچ کدام بر دیگری ترجیحی ندارند.

ایا این ادعای مرحوم اخوند صحیح است یا خیر؟

1.2.1کلام مرحوم نائینی در بحث ثمره

ایشان فرموده است [2] که بحث حقیقت شرعیه که ثمره ندارد زیرا صغری ندارد چون در هیچ جای فقه مورد مشکوک بین معنای قدیم و جدید نداریم

1.2.2تحلیل مرحوم خویی از کلام مرحوم نائینی

چیزی که به نحو معتبر از پیامبر به ما رسیده است از طریق صادقین به ما رسیده است. که در جلسه اینده خواهد امد


[1] کفایه الاصول، آخوند خراسانی، ج1، ص22..و أما الثمرة بين القولين فتظهر في لزوم حمل الألفاظ الواقعة في كلام الشارع بلا قرينة على معانيها اللغوية مع عدم الثبوت و على معانيها الشرعية على الثبوت فيما إذا علم تأخر الاستعمال و فيما إذا جهل التاريخ ففيه إشكال و أصالة تأخر الاستعمال مع معارضتها بأصالة تأخر الوضع لا دليل على اعتبارها تعبدا إلا على القول بالأصل المثبت و لم يثبت بناء من العقلاء على التأخر مع الشك و أصالة عدم النقل إنما كانت معتبرة فيما إذا شك في أصل النقل لا في تأخره فتأمل
[2] اجود التقریرات، نائینی، ج1، ص33..(لا يخفى) ان البحث في هذه المسألة لا يترتب عليه ثمرة أصلا فانه (و ان) ذكر بعض ثمرة له و هو حمل الألفاظ المستعملة بلا قرينة على المعنى اللغوي بناء على عدمها و على المعنى الشرعي بناء على ثبوتها (إلّا) ان التحقيق انه ليس لنا مورد نشك فيه في المراد الاستعمالي أصلا

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo