< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مهدی گنجی

97/09/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: خصوصیات و احکام نماز جمعه /نماز جمعه /صلات

خلاصه مباحث گذشته:

در جلسه ی گذشته استاد بعد از مناقشه در بیان محقق خویی رحمه الله مبنی بر تفصیل بین اقامه و حضور، در آخر قول به وجوب تخییری نماز جمعه (اقامۀ و حضورا) را پذیرفتند.

 

1أرجحیت بحث از شرایط و احکام نماز جمعه

محقق خویی فرموده بود که چون سید بحث نماز جمعه را قسمت بقیۀ الصلوات مطرح نکرده است ما مطرح می کنیم[1] . ایشان مفصل در مشروعیت آن بحث کرد و واجب تعیینی بعد از اقامه را نیز مطرح کرد، تعجب است که چرا سایر شرایط نماز جمعه را مطرح نکرده است؟! البته بحث قرائت را در برخی از مسائل مطرح کرده است ولی به نحو کامل، که خطبتین لازم است و در خطبه ها چه باید بگویند و وقت خطبه ها کدام است را مطرح نکرده است. به ذهن ما مناسب این است که باید سایر مسایل مربوط به آن نیز بحث می کردند. شاید مومنین و شاگردان گفته اند که نماز جمعه نمی خوانیم و بحث از آن لازم نیست. به نظر می رسد با آن مبنایی که دارند مناسب بود که بقیه شرایط را بحث کنند. به ذهن ما این است که شرایط را بحث کنیم.

2بحث بر مبنای کتاب شرایع

اول به ذهنمان رسید که از منهاج بحث کنیم ولی دیدیم آن نیز مختصر است. لذا از این به بعد این قسمت را طبق شرایع بحث می کنیم که بسیار خوب بحث کرده است و خود صاحب جواهر نیز بسیار مفصل مطرح کرده است.

2.1اسقاط ظهر به وسیله ی نماز جمعه

صاحب شرایع در بیان احکام نماز جمعه می نویسند:

« الجمعة ركعتان كالصبح يسقط معهما الظهر»[2]

اولین مسئله این است که نماز جمعه دو رکعت است نماز ظهر با آن ساقط می شود. دو رکعت بودن نماز جمعه بحث ندارد و از مسلمات شریعت است. روایات متواتری هم داریم که جمعه دو رکعت است و در مقابل ظهر است.

« وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:... إِنَّمَا جُعِلَتِ الْجُمُعَةُ رَكْعَتَيْنِ مِنْ أَجْلِ الْخُطْبَتَيْنِ جُعِلَتَا مَكَانَ الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ فَهِيَ صَلَاةٌ حَتَّى يَنْزِلَ الْإِمَامُ»[3]

در شرایع فرموده است نماز جمعه دو رکعتی است که موجب سقوط خواندن نماز ظهر می شود. این مطلب را نیز در ضمن مباحث گفتیم که اگر نماز جمعه مشروع باشد بلااشکال مجزی است. در شبانه روز 5 نماز بیشتر واجب نیست. در آن روایت هم که 35 نماز در هفته شمرده شده بود، در روز جمعه ظهر را نفی کرد. حتی برخی گفته اند که اصلا ظهر در روز جمعه مشروع نیست. ما این را نمی گوییم و هردو را مشروع می دانیم؛ بر مکلف واجب است یا دو رکعت با دو خطبه بخواند و یا اینکه چهار رکعت نماز ظهر بخواند. بنابراین شکی نیست که در صورت خواندن نماز جمعه، نماز ظهر ساقط می شود. اگر می بینید کسی در رساله اش نوشته است که احوط، خواندن نماز ظهر است[4] ، بدین دلیل است که مشروعیت آن را قبول ندارند، لذا احوط را اعاده ی نماز ظهر می دانند مانند محقق بروجردی که در رساله عملیه احتیاط واجب داده است. هر کسی احتیاط واجب کند معنایش این است که من در مشروعیت اشکال دارم. اگر کسی مشروعیت را قبول کرد، معنا ندارد که اجزاء را قبول نداشته باشد.[5]

2.2مسامحه در تعبیر یسقط

تعبیر محقق در شرایع که فرموده است «تسقط بها نماز ظهر»، این تعبیر خوب نیست. محقق همدانی نیز این نکته را یادآور می شود که این تعبیر خوب نیست. اسقاط در جایی است که نماز ظهر واجب اصلی باشد و با خواندن نماز جمعه ساقط شود در حالی که اینگونه نیست. مثلا در نماز جماعت می گویند که مسقط تکلیف است زیرا حمد و سوره ندارد؛ ما قبول نکردیم و گفتیم که از اول همان نماز جماعت فرض است. به نظر ما جامع واجب شده است بین اینکه شخص با جماعت بخواند یا فرادی بخواند. اولویت و افضلیت در خواندن نماز جماعت است نه اینکه اصل نماز فرادی باشد و جماعت مسقط آن باشد. جامع بین دو نماز واجب شده است اگر نگوییم از اول تشریعش جماعتی است. جامع بین نماز فرادی و جماعت واجب شده است. نماز جماعت افضل الافراد است نه اینکه مسقط است. اینجا نیز همینگونه است. بنابر تخییر، جامع بین ظهر و جمعه واجب شده است و نماز جمعه افضل افراد است نه اینکه مسقط وجوب نماز ظهر باشد.

اینکه مرحوم محقق می گوید که «تسقط بهما صلاۀ الظهر»، تعبیر مناسبی نیست.

2.2.1توجیه تعبیر «یسقط»

اللهم الا ان یقال که کسی بگوید این تعبیر به لحاظ تشریع اولیه است که غالب ایام را ملاحظه کرده است. در تشریع اولیه در غالب ایام چهار رکعت نماز ظهر آمده است و با نوافل 51 رکعت می شود. آن جعل اولیه که تشکیل دهنده ی 17 رکعت است نماز ظهر بوده است، بعد نماز جمعه تشریع می شود. شاید در ذهن مبارک ایشان این بوده است.

2.2.2مناقشه در توجیه

لکن از روایات خلاف این تعبیر استفاده می شود. در روایات ما که تتبع کردیم، که آن چیزی که خداوند واجب کرده دو رکعت است، رسول الله دو رکعت را در غیر جمعه اضافه کرده است؛ از اول هم آن دو رکعت اضافه بوده است. اصل تشریع بر همان دو رکعتی است. این روایاتی که هفته را ملاحظه کرده است و جمعه را به حساب آورده است، اقرب به ذهن این است که از اول اضافه ی رسول الله در غیر جمعه بوده است. لذا تشریع اولیه به ضمیمه ازدیاد رسول الله حاصلش این شده است که مکلف در روز جمعه مخیر است دو رکعت و دو خطبه بخواند و یا اینکه یک نماز ظهر بخواند؛ البته این دو خطبه هم در روایت داریم که به جای دو رکعت است و مشمول آن 17 رکعت می شود. [6]

ما هر چه فکر کردیم نتوانستیم به این باور برسیم که تشریع اولیه در کل ایام هفته چهار رکعت باشد که سیاست اقتضاء کرده باشد که دو رکعت از آن را بیندازند؛ لذا نکته ی محقق همدانی که فرموده است: تعبیر تسقط مناسب نیست، درست است. البته این بحث ها خیلی مهم نیست. مهم این است که با خواندن نماز جمعه نیازی به نماز ظهر نیست.

2.3جمع بین افضلیت جمعه و احوطیت ظهر

یک نکته ای را باید تذکر می دادیم و اکنون اشاره می کنیم. نماز جمعه مجزی از ظهر است و علاوه بر آن، افضل افراد نماز آن روز است. روایاتش هم وارد شده است که چه مقدار دارای ثواب است و افضل افراد نماز روز جمعه است. گرچه نماز ظهر بعد از خواندن نماز جمعه، یا حتی در صورت نخواندن آن، احوط است. یکی از جاهایی که یک عملی افضل است و عمل مقابل احوط است اینجاست. مشابه آن هم در فقه داریم که نماز در اماکن اربعه است. تمام خواندن آن افضل است ولی قصر احوط است. وجه جمع آن هم این است که افضل بودن آن به لحاظ مقام ثبوت است؛ چرا که فضایل زیادی برای آن نقل شده است. احوط بودن آن نیز به لحاظ فراغ ذمه و مقام اثبات است. احتیاط یعنی اینکه فراغ ذمه بیاورد. نماز تمام افضل است، در برخی تعبیرا آمده است: «انّ فی الزیادۀ فضلا»[7] ؛ ولی شاید هم آن حرف فقهاء درست نباشد؛ زیرا فضیلت زیاد خواندن در مقام اثبات یقینی نیست. قصر خواندن یقین به فراغ را همراه دارد لذا احوط است ولی تمام خواندن مطابق احتیاط نیست. اگر که کسی تمام بخواند و مطابق واقع در اید فضیلت بیشتری دارد. در این مسئله نیز چنین است. نماز جمعه افضل در مقام ثبوت است ولی به دلیل اینکه شبهه حرمت و عدم مشروعیت داشت، یقین نداریم که اگر جمعه را خواندیم فراغ ذمه حاصل شده باشد. بر خلاف نماز ظهر که با خواندن آن یقینا فراغ ذمه حاصل می شود. اگر کسی جمعه را خواند و بعد از آن ظهر را بخواند یقینا فراغ ذمه پیدا می کند. و گفتنی نیست که کسی بگوید نماز ظهر اینجا مفید نیست.

2.4خواندن نماز ظهر قبل از جمعه

در زمانی که هنوز جمعه خوانده نشده است حکم خواندن نماز ظهر چیست؟ محقق خویی می فرماید باز هم این نماز ظهر صحیح است. زیرا درست است که نماز جمعه تعیینا واجب است( ایشان حضور بعد از اقامه را واجب تعیینی می داند) ولی می فرماید: صحت نماز ظهر نیز با ترتب درست می شود. ترتب می گوید اگر نماز جمعه نمی خوانید، ظهر را بخوانید. وجوب نماز ظهر در حالی که نماز جمعه اقامه شده است و شما هم قدرت بر خواندن دارید، با تمسک به ترتب، فعلیت دارد. در هنگام زوال شمس دو خطاب داریم: یک خطاب می گوید نماز جمعه واجب تعیینی است. یک خطاباتی هم داریم که وجوب تعیینی ظهر در زمان غیبت از آن استفاده شده است.

بنابر اینکه بگوییم وجوب تعیینی دارد، و وجوب نماز ظهر را با ترتب درست کنیم مطابق احتیاط نیست. از کجا معلوم که بر فرض وجوب تعیینی نماز جمعه، وجوب ظهر هم ملاک داشته باشد؟ این نظر مطابق احتیاط نیست. بنابر وجوب تعیینی نماز جمعه، اگر نماز ظهر را قبل از نماز جمعه بخوانیم احوط نیست. اما بنابر قائلین به وجوب تخییری نماز جمعه، در حالی که نماز جمعه برگزار است و ما می توانیم نماز جمعه را بخوانیم، آیا خواندن نماز ظهر در اول وقت، احوط هست یا نیست؟! نماز ظهر ما مطابق احتیاط هست یا نیست؟: اگر کسی از آن قرائنی که بر تخییر آمد، مثل لو کان لبان، با این یقین رسید و گفت که احتمال وجوب تعیینی نماز جمعه نیز نمی رود، اگر کسی مثل ما اطمینان پیدا کرد که وجوب تعیینی ندارد، خواندن نماز ظهر در اول وقت، در زمان غیبت می شود احوط؛ زیرا نماز جمعه در اصل مشروعیت آن شبهه دارد. اما اگر کسی گفت که ما اطمینان به عدم وجوب تعیینی نماز جمعه نداریم، ولو اینکه حجت داریم واجب تخییری است، در اینجا نماز ظهر احوط نخواهد بود. در اینجا دیگر احوط بودن با نماز ظهر سازگاری ندارد زیرا چه بسا کلام شهید ثانی درست باشد که نماز جمعه وجوب تعیینی دارد و خواندن نماز ظهر مشروعیت ندارد. در این صورت دیگر هیچ کدام از ظهر یا جمعه احوط نخواهد بود زیرا هر کدام یک شبهه ای دارند. لذا احوط در این فرض این است که شخص صبر کند تا وقت نماز جمعه بگذرد و بعد نماز ظهر خود را بخواند. البته احوط کامل این است که نماز جمعه را بخواند و بعد نماز ظهر را بخواند. مرحله ی بعدی احوط این است که اگر کسی می خواهد یک نماز را بخواند، نماز جمعه را نخواند تا زمانی که وقت آن بگذرد کما هو مسلک العلماء و الفضلاء و بعد نماز ظهر را بخواند.

کسی نگوید که خواندن هر دو نماز احوط نیست، به دلیل اینکه در مشروعیت آن شبهه است؛ زیرا در جواب گفته می شود خواندن رجایی نماز جمعه و احتیاط در خواندن آن هیچ شبهه ی حرمتی ندارد. اینکه چیزی را که بسیاری از علماء آن را مطابق احتیاط واجب دانسته اند حرام باشد، محتمل نیست.

بنابراین اولین حکمی را که محقق در نماز جمعه فرموده است این است که دو رکعت است.

2.5استحباب جهری خواندن قرائت در نماز جمعه

مرحوم محقق در ادامه می فرماید: مستحب است که در این دو رکعت جهر در قرائت شود:

«الجمعة ركعتان كالصبح يسقط معهما الظهر و يستحب فيهما الجهر»[8]

می دانیم که نماز ظهر در سایر ایام اخفاتی است، نماز ظهر در ظهر جمعه اختلافی است؛ برخی جهر آن را جایز می دانند و برخی جایز نمی دانند. ولی در مورد نماز جمعه اختلافی نیست که جهر به قرائت نماز جمعه مستحب است. حتی ادعای اجماع نیز شده است[9] . علاوه بر اجماع نیز روایات عدیده ای داریم که «یجهر فیها» در آن ها آمده است. برخی از روایات را ذکر می کنیم:

« عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ مِثْلَهُ وَ زَادَ وَ الْقِرَاءَةُ فِيهَا جِهَارٌ وَ الْغُسْلُ فِيهَا وَاجِبٌ- وَ عَلَى الْإِمَامِ فِيهَا قُنُوتَانِ- قُنُوتٌ فِي الرَّكْعَةِ الْأُولَى قَبْلَ الرُّكُوعِ- وَ فِي الثَّانِيَةِ بَعْدَ الرُّكُوعِ»[10] .

در باب 73 ابواب قرائت نیز روایات زیادی مبنی بر جهری خواندن قرائت در نماز جمعه موجود است.

مرحوم حاج آقا رضا همدانی چندی از این روایات را ذکر کرده است[11] :

« إنّ ما ذكرناه من وجوب الإخفات في الظهرين فإنّما هو في غير يوم الجمعة، و أمّا يوم الجمعة فيستحبّ الإجهار في الأوليين من ظهره على الأظهر الأشهر، كما يدلّ عليه أخبار مستفيضة:منها: صحيحة الحلبي قال: سئل أبو عبد اللّه عليه السّلام عن الرجل يصلّي الجمعة أربع ركعات أ يجهر فيها بالقراءة؟ قال: «نعم، و القنوت في الثانية».و صحيحته الأخرى أو حسنته، قال: سألت أبا عبد اللّه عليه السّلام عن القراءة في الجمعة إذا صلّيت وحدي أربعا أجهر بالقراءة؟ فقال: «نعم» و قال: «اقرأ سورة الجمعة و المنافقين في يوم الجمعة».و خبر محمّد بن مسلم عن أبي عبد اللّه عليه السّلام، قال: قال لنا: «صلّوا في السفر صلاة الجمعة جماعة بغير خطبة، و اجهروا بالقراءة» فقلت: إنّه ينكر علينا الجهر بها في السفر، فقال: «اجهروا».

و خبر محمّد بن مروان قال: سألت أبا عبد اللّه عليه السّلام عن صلاة الظهر يوم الجمعة كيف نصلّيها في السفر؟ فقال: «تصلّيها في السفر ركعتين، و القراءة فيها جهرا»[12]

این روایات از لحاظ سند و دلالت آنقدر تمام هستند که شبهه ی وجوب پیدا کرده است. بحثی را صاحب جواهر مطرح کرده است که ظاهر امر وجوب است. جمله ی خبریه «یجهر فیها» در مقام انشاء ظاهر در وجوب است[13] . ایشان می فرماید: اینکه محقق می فرماید مستحب است با ظاهر روایات سازگار نیست. اینکه اجماع بر خلاف داریم هم نمی تواند دلیل تامی باشد زیرا این مسئله وجوب یا استحباب بین گذشتگان بحث نشده است. آن ها هم به تبع روایات فقط گفته اند «یجهر» و بحث از وجوب یا استحباب آن نکرده اند. بعد از ایشان نیز محقق همدانی می فرمایند: «فوجوب الجهر اقوی لاأقل انه أحوط»[14]

انشاالله در جلسه ی اینده به ادامه بحث می پردازیم.

 


[4] .رساله توضیح المسایل، بروجردی، ص.
[5] .هدایه العباد، صافی، ج1 ص174.
[14] .این تعبیر در کلمات محقق همدانی یافت نشد. آنچه از کلام ایشان در این زمینه وارد شده است حمل بر استحباب است:« «و ظاهر هذه الأخبار خصوصا الأخيرين منها: الوجوب، و لكنّه يتعيّن حملها على الاستحباب؛ لعدم معروفيّة القول بالوجوب عن أحد، بل قد يظهر من خبر محمّد بن مسلم، المتقدّم مخالفة الإجهار في غير الجمعة المشتملة على الخطبتين- أي صلاة الجمعة التي يشترط فيها الحضور و الخطبتان- لسيرة المسلمين بحيث كان يعدّ فعله لديهم من المنكرات، مع قضاء العادة بأنّه لو كان الإجهار في ظهر يوم الجمعة واجبا، لصار من حيث عموم الابتلاء به من ضروريّات الدين فضلا عن أن يكون خلافه معروفا بين المسلمين. نعم، هذه المعروفيّة لا تنافي استحبابه؛ إذ ربّ مستحبّ يصير مهجورا في العادة لعلّة مقتضية لاختيار خلافه، ألا ترى اشتهار الفتوى باستحبابه قديما و حديثا؟ مع استقرار السيرة بخلافه بحيث يعدّ الإجهار في أنظار العرف من المنكرات.و الحاصل: أنّ معروفيّة الإخفات بين المسلمين و اشتهار القول بعدم وجوب الجهر بين العلماء من غير نقل خلاف فيه بل نقل الإجماع عليه دليل قطعيّ على عدم وجوبه، فلا بدّ حينئذ من حمل الأمر الوارد في الأخبار المزبورة على الاستحباب» .مصباح الفقیه، ج12، 260.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo