< فهرست دروس

استاد غلامرضا فیاضی

کتاب اسفار

97/09/20

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: قبر وبعث

فصل (4): في القبر الحقيقي‌ و أنه روضة من رياض الجنة أو حفرة من حفر النيران‌

قد علمت؛ أن الموت حق و أن الطبيعي منه نهاية الرجوع عن الدنيا و ابتداء الرجوع إلى الله فاعلم: أن الروح إذا فارقت البدن الطبيعي مع بقاء تعلقٍ ما لها بالبدن لا بأجزاء مادية كما زعمه جمع من المتأخرين[1] لما مرّ بطلانه غير مرة بل بجملة بدنه من حيث صورته و هيئة هيكله الباقية في ذُكره فإن النفس إذا فارقت البدن و حملت القوة الوهمية المدركة للمعاني الجزئية بذاتها و للصور الجسمانية باستخدام الخيال[2] و قد علمت: من طريقنا استقلال القوة الخيالية[3] في الوجود و أنها باقية بعد البدن- و إنما حاجتها إلى هذا البدن الكائن المادي في الابتداء (حدوث نفس) لا في البقاء فهي عند المفارقة مدركة للجزئيات و الماديات بصورهما كما كانت مدركة في الدنيا فإذا مات الإنسان فيتخيل ذاتها مفارقة عن الدنيا و يتوهم عين الإنسان الميت و المقبور الذي مات على صورته و تجد بدنها في القبر و تدرك الآلام الواصلة إليه على سبيل العقوبات الحسية على ما وردت به الشرائع الحقة فهذا عذاب القبر و إن كانت سعيدة تخيلت المواعد الشرعية على صورة ملاءمة على وفق ما كانت تعتقده من الجنات و الأنهار و الحدائق و الولدان و الحور العين- و الكأس من المعين فهذا ثواب القبر كما قال ص: «القبر إما روضة من رياض الجنة- أو حفرة من حفر النيران‌»

فالقبر الحقيقي: هذه‌ الهيئات و عذاب القبر و ثوابه ما ذكرناه-

 

فصل4: قبر وبعث

این فصل از باب 11 سفر نفس درباره قبر حقیقی بحث می شود که باغی از باغ های بهشتی ویا گودالی از آتش دوزخ می باشد

ملاصدرا در این فصل چند مطلب را بیان می کند؛

    1. حقانیت وتعریف موت

    2. قبر صوری وقبر حقیقی: 5 قسم قبر داریم به بیان حکیم سبزواری در تعلیقه

    3. ثواب و عذاب در قبر

    4. تفاوت بین قبر و قیامت یا به عبارت دیگر؛ برزخ وبعث

    5. کیفیت فشار قبر

مطلب نخست: حقانیت وتعریف مرگ

ملاصدرا می گوید: موت حق است مستحب است 3 بار میت تلقین داده شود؛

    1. در حین احتضار

    2. هنگام دفن

    3. بعد از دفن

در تلقین گفته می شود: «وأن الموت حق و سؤال النکیر والمنکر حق و... »کسی از مومن و کافر در وقوع مرگ تردیدی ندارد پس تلقین میت باید معنایی فراتر از فهم عامه و عرف داشته باشد این اعتقاد به حقانیت مرگ با توجه به دیدگاه وتعریف خاصی است که هر شخص باید از موت داشته باشد که؛

تعریف موت: نهایت بازگشت از دنیا وآغاز رجوع به حق تعالی

همه مسافر ودارم عجب ز طایفه ای      که بر کسی که به منزل رسید می گریند

 

با این تعریف از مرگ است که به میت تلقین می دهند که آغاز سفر آخرت و پایان سفر دنیا می باشد «ز آغاز کار جانب جانان همی رویم» زیرا که مرگ نابودی نیست مرگ امر وجودی است

مطلب دوم: قبر صوری و قبر حقیقی

حکیم سبزورای در تعلیقه می گوید: قبر 5 قسم است؛

    1. قبر بدنی: که قبر وآرامگاه برای نفس است مولوی در دفتر اول مثنوی می گوید:

حین که اسرافیل وقتند اولیاء    مرده را ز ایشان حیات است و نما

جان های مرده اندر گور تن    بر جهد ز آوازشان اندر کفن

گوید: این آواز ز آواها جداست    زنده کردن کار آواز خداست

 

تن گور ومقبره نفس وروح می باشد

    2. قبر مادی معهود: بین جمهور و توده مردم است مانند قبرستان شیخان و...

    3. قبر صوری بدن: در مقابل مادی به معنای قبر خیالی است

خیال یک واژه عجیب در مباحث معاد است ومستمسک بسیاری از مخالفان دیدگاه حکما و عرفا قرار گرفته وآن را دست آویز گرفته اند که حکما و عرفا واقعیتی برای معاد قایل نیستند در حالی که مراد از خیال قبر مجرد و مثالی است که برای بدن می باشد و درآینده توضیح داده می شود

    4. قبر حقیقی: که در عنوان فصل ملاصدرا بیان کرده اند وعبارت است از؛ اعتقادات واعمالی که در دنیا انسان کسب نموده است هیئآت وکیفیات اعتقادی و عملی همان قبر حقیقی است که به این معنا آمده است؛ «والقبر صندوق العمل»

    5. قبر جبروتی: در عالم جبروت و عقول قبر کسانی است که به مرتبه تجرد عقلی رسیده باشند که قبر ایشان مزار و مطاف فرشتگان است زیرا جایگاه وجودی ملایکه هم عالم جبروت است

ملاصدرا در این مطلب از این اقسام فقط 2 قسم را اشاره می کند؛ قبر صوری و قبر حقیقی

بیان: هنگامی که نفس از بدن جدا می شود ارتباط نفس با بدن به طور کلی قطع نمی شود بلکه اندک تعلق و ارتباطی بین نفس و بدن باقی می ماند اما این ارتباط بین نفس واجزای مادی بدن نمی باشد برخلاف نظر سید سند یا فرزندش میرغیاث الدین منصور در شبهه تناسخ در فصل قبلی قایل بود که می گفت: نفس یک تعلق اولی به روح بخاری دارد و یکی هم تعلق ثانوی به بدن دارد وبا مرگ تعلق اولی قطع می شود و تعلق دومی شدت می یابد ملاصدرا این را نمی گوید بلکه ارتباط نفس با بدن بعد از مرگ با ماده بدن نیست بلکه با صورت بدن است یعنی بعد از مرگ صورت بدن وشکل بدنی که در قبر می خوابانند در ذُکر وحافظه نفس باقی می ماند

ان قلت: مگر برای نفس بعد از بدن حافظه ای باقی می ماند؟ بنابر نظر مشهور مشاء حواس باطنی اعم از حس مشترک و حافظه وخیال وواهمه ومتصرفه مادی اند و بعد از مرگ نابود می شوند

قلت: ملا صدرا گوید این حواس در ابتدا مادی اند بنابر نظریه؛ جسمانیة الحدوث وروحانیة البقاء بودن نفس، در ابتدا مادی هستند اما در ادامه تجرد غیر تام ومثالی وبرزخی پیدا می کنند و در این صورت با مرگ نابود نمی شوند یعنی حواس باطنه و خیال و واهمه بعد از مرگ نفس را مشایعت می کنند یعنی نفس این ها را با خودش حمل می کند

وقتی صورت وشکل بدن در حافظه نفس باقی ماند؛

اولا: نفس متوجه مردن می شود یعنی می فهمد که از بدن مفارقت پیدا کرده است

ثانیا: همان صورت بدن را در قبر ادراک وتخیل می کند عین همان میتی که داخل قبر گذاشته شده است و به شکل و صورت آن است یعنی خودش را در قبر مادی تخیل می کند که همان تخیل نفس همان قبر صوری وخیالی و مثالی برای بدن می شود

قبر حقیقی: وقتی انسان را دفن کردند همان صورت خودش را در قبر مادی تخیل وادراک کرد وبه وجدان دریافت در این صورت انسان با اعتقادات و اعمالی می ماند که در دنیا کسب کرده است اگر این عقاید و اعمال از جنس عقاید صحیح و اعمال خوب باشد به صورت بهشت و حور و قصور ونعمت های بهشتی انسان را احاطه می کند یعنی به صورت های خوب متمثل می شود ونفس را در بر می گیرد و اگر از جنس اعتقادات باطل واعمال بد باشد به صورت مار و عقرب وعذاب انسان را فرا می گیرد لذا قبر حقیقی همان کیفیات و هیئآتی است که انسان در دنیا کسب کرده است و به این معنا قبر صندوق عمل می باشد همان قبر حقیقی است. در این معنا پیامبر فرمودند: «القبر روضة من ریاض الجنة او حفرة من حفر النیران»

مطلب سوم: ثواب قبر همان ادراک لذتبخش همان صورت های بهیه ایی است که انسان در دنیا کسب کرده و در آخرت او را احاطه می کند و عذاب قبر هم همان ادراک زجر آوری است که نفس بعد از مرگ از آن صورت های مولمه ودردناک حاصل از اعتقادات باطل و اعمال زشت اوست زیرا آزار می رسانند.

مطلب چهارم: تفاوت بین برزخ و بعث


[1] . سید سند و فرزندش در شبهه تناسخ در معاد جسمانی در فصل قبل گذشت.
[2] . مراد از خیال در اینجا یعنی حس مشترک است.
[3] . مراد از قوه خیالیه در اینجا تمام حواس باطنی می باشد زیرا خیال 4 مصداق و معنا دارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo