< فهرست دروس

درس اسفار استاد فیاضی

93/10/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بحث فی معانی الاتصاف
قال: الاتصاف بای معنی اخذ فهو امر اعتباری
قد بینا ان الاتصاف حینما یقال انه مجعول او لیس بمجعول یراد به احد المعنیین
1: ما هو المشهور من انه نسبه بین الموصوف وصفته
و الحق‌[1]أن الاتصاف نسبة بين‌ شيئين‌ متغايرين بحسب الوجود في ظرف‌[2] الاتصاف
2: ما فسر به کلمات المتاخرین من المشایین من انه الصفه بما ان لها نسبه الی الموصوف
لذا برمیگردد به جعل وجود چون ماهیه که نمیگویند چون وجود خودش است جعل نمیخواهد یعنی صفه جعل میشود بما اینکه برای مجعول باشد یعنی وجود ماههیه موجود است لذا قول اصاله الوجود رجوع میکند به قول جعل وجود
3: وقد مر ان الاتصاف فی معناه اللغوی لیس من المعنیین المذکورین فی شیئ وانما هو صفه للموصوف حاصله من نسبته الی الصفه وبعباره اخری هو اضافه وکل اضافه وصف متکرر حاصل من نسبه
مثلا در صفه علم،متصف برای زید و صفه متصف به برای علم و این دو صفه پیدا میشود هر جا دو صفه پیدا شد ان میشود اضافه وانها که اتصاف را میگفتند مجعول است اخوند میگوید انها که نمیخواستند بگویند نسبه مجعول است وانها نسبه که قائم به طرفین است اگر خودش حقیقه ندارد چطور نسبه میتواند حقیقه داشته باشد پس منظور این است که صفه با لغیره بودنش مجعول است یعنی صفه از این جهه که برای موصوف میشود مجعول است
ولکن الاتصاف بای معنی کان امر اعتباری عقلی [3]ومعقول ثانی[4] وذلک لانه اما نسبه کما فی القول الاول او متقوم بالنسبه کما فی القولین الاخرین
قول اول که نسبه است و قول دوم صفه به این جهه که صفه است ونسبه در درونش است وقول سوم صفتی است حاصل نسبه و نسبه مقوم است یعنی عله نه جزء معنا یعنی تا نسبه نباشد صفه محقق نمیشود
ولا ریب ان النسبه بین الموصوف والصفه لیس خارجیه لما ان الصفه تحمل علی الموصوف ولا یتم الحمل الا بکون الموصوف نفس الوصف فی الواقع الخارجی، بینما تحقق النسبه فی وعاء فرع تغایر طرفیها بحسب الواقع فی ذلک الوعاء
علامه نسبه در خارج هست در ذهن که ت=اتفاق داریم و صدقش یعنی انطباق وباید باشد
فما فی الخارج لا تغایر فیه ولا تعدد بحسب الوجود وانما العقل بعد ما یحلل ما فی الخارج الی موصوف وصفه یاتی بنسبه بینهما لیحکی وحدتهما فی الخارج فالخارج بنحو ینال الذهن بتحلیله نسبتا بین الاجزاء الحاصله بالتحلیل
فالنسبه لیست فی الخارج ولکن الخارج بنحو یفهم منه العقل النسبه وهذا معنی کون النسبه معقولا ثانیا وامرا اعتباری
و اذا کان النسبه اعتباریته کانت الصفه بما لها من النسبه ایضا اعتباریا لما ان المرکب یتبع اخص الاجزاء
وکذلک اذا کانت النسبه اعتباریه یکون الوصف الحاصل منها وهو الاتصاف علی القول الثالث ایضا اعتباریا



[1] ( 2) هذا القول عندي ليس بحق .س ره.
[2] اسفار جلد 1.صفحه237
[3] یعنی در تحلیلاتش انرا کشف میکند.
[4] امر اعتباری عقلی .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo