درس اسفار استاد فیاضی

92/12/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: السفر الأول/ المسلک الأول/ المرحلة الثانیة/ فصل 14 فی أقسام الممکن/ اشکال به آخوند بخاطر ناسازگار بودن حرفش با مبنای خودش مبنی بر معنا نداشتن حادث زمانی در مبنای آخوند / اسفار/ ج1/ ص393
خلاصه جلسه قبل:
(مرحوم آخوند در این فصل اصرار داشتند بگویند که امکانها مشترک معنوی اند چون میخواهند این قاعده را درست کنند که کل حادث زمانی مسبوق بمادة و قوة.
حادث زمانی اصلا بر اساس مبانی شما معنا ندارد. قاعده را میخواهید درست کنید که فقط یک مورد کاربرد داشته باشد؟ مگر حادث زمانی وهمی نه واقعی)
قد عرفت أنه بناءا علی القول بالحرکة الجوهریة فی الموجودات المادیة و قبول قاعدة «کل حادث زمانی مسبوق بمادة و قوة»، لا یبقی موقع لحادث زمانی و ذلک لأن الحرکة وجود واحد باق علی خلاف کون و الفساد و تجدد الأمثال[1] و إذا کان وجود الموجودات المادیة عین الحرکة فی جواهرها و أعراضها و الحرکة و جود واحد باق لم یکن معنی للحدوث فإن الحدوث الزمانی عبارة عن مسبوقیة وجود شیء بعدمه الزمانی و لا یسبق علی الحرکة الجوهریة أنها کان معدومة فی زمان
(قاعده و قانون عقلی مشروط به وجود موضوعش نیست مثلا در «دو دو تا چهار تا» لازم نیست چهار تا چیز وجود داشته باشد. ملاک این است که هر چیزی بر موضوعش صدق کند. خروج از ماده به فعل بنظر شما کون و فساد نیست تجدد امثال هم نیست پس حرکت جوهری است. پس ما چگونه حدوث را تصویر کنیم؟)
إن قلت: کیف یصور ما نراه من التعدد و الکثرة
قلت: هذه کلها علی الحرکة الجوهریة انشعابات و فروع لذلک الوجود الواحد إن کانت مادة المواد واحدة أو لتلک الوجود المتعددة القلیلة إن کانت مادة المواد متعددة لعدد القلیلة. فمثل الحرکة الجوهریة مثل الشجرة أو أشجار متعددة لکل منها جذع واحد تنشعب منها غصون کثیرة أو کمثل نهر انشعبت منه جداول و من الجداول جداول.
(مثلا: از ریشه تا شاخه ی درخت یک وجود است لذا وحدتش حقیقی است چون اتصال مساوق است با وحدت و کثرت شاخ و برگش وهمی است. مثل همین است در مورد ماده سازنده ی عالم. یعنی اشیاء مادی وحدت طولی و کثرت عرضی دارند. طبق مبنای آخوند چون ماده ی اولیه ی عالم ابداعی است لذا برای موجود شدن فقط نیاز به وجود علت تامه دارد و علت تامه اش أزلی لذا ماده ی اولیه اش هم أزلی است.
همه ی این آبها که در جویبارها است یک آب است و آن هم آب رود است که فقط منشعب شده است.
جمع بندی: حرکت عین بقا است و اگر عالم را متحرک بدانیم بحرکت جوهری، دیگر موضوعی برای قاعده ی «کل حادث زمانی مسبوق بمادة و قوة» باقی نمیماند چون طبق مبنای آخوند عالم ازلی میشود چون ماده ی اولیه فقط نیاز به علت تامه دارد که آن هم أزلا موجود است و اشیاء بوجود آمده ی جدید هم امتداد و انشعابات همان وجود واحد است لذا دیگر حادثی نمیشود فرض کرد.)


[1] زمان بر آن نمیگذرد سریع بوجود می آید و از بین میرود چون اگر زمان بر آن بگذرد میشود بقاء.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo