درس اسفار استاد فیاضی

90/03/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/ المرحلة الثانیة/ الفصل الأول في تحقيق الوجود بالمعنى الرابط /اقوال در رابط بودن یا مستقل بودن معلول/ استعمالات نسبت / ج1/ص 330
 التنبیه الثانی
 المراد من «بعض أئمة الحکمیة الدینیة» المحقق الداماد قدس الله سره و ذلک لأن نفس ما ذکره المصنف من العبارات موجودة فی الأفق المبین/ص 116 و ص 117 [1] و یظهر من المصنف أنه قائل بکون وجود المعلول وجودا رابطیا مطلقا. مع أنک بالرجوع إلی أفق المبین تری أن المحقق الداماد إنما ینفی کون المعلول موجودا فی نفسه لنفسه بل إما أن یکون موجودا فی نفسه لغیره و إما فی غیره و هو الوجود الرابط. و ذلک لأن المعلول إما موجود فی نفسه فهو لکون وجوده للعلة موجود لغیره فهو وجود فی نفسه لغیره و هو الرابطی و إما موجود فی غیره و هو الرابط.
 اقوال در رابط یا مستقل بودن معلول
 و بما ذکرنا یظهر أن فی وجود المعلول من جهة کونه رابطا أو رابطیا أو غیرهما ثلاثة أقوال.
 القول الأول و هو المختار
 و یظهر من جمیع الحکماء المتقدمین علی المحقق الداماد: أن وجود المعلول علی ثلاثة أقسام:
 الف:فی نفسه لنفسه،
 ب: فی نفسه لغیره
 ج: فی غیره
 و بعبارة أخری کل وجود فی نفسه لغیره أو فی غیره فهو مخلوق معلول. و الوجود فی نفسه لنفسه ینقسم إلی معلول و غیر معلول.
 (کتاب مخلوق خدا است و میز نیز مخلوق خدا است. پس رابطه بین کتاب و میز نیز مخلوق خدا است. این نسبت معلول است و وجود فی غیره دارد.
 تمام اعراض مخلوق خدا هستند به واسطه خلق جوهر و وجود لنفسه لغیره دارند.
 وجود فی نفسه لنفسه مثل فرشته و جسم و هیولی و نفس ناطقة انسان.
 رابطی به صرف این نیست که لغیره باشد. لغیره ای باعث فی غیره و رابط می شود که وجود ناعت و صفی داشته باشد. همه عالم ملک خدا و مخلوق خدا و مرتبط با خدا است اما ناعت خدا نیست.
 آقایون می گویند صفات فعل عین ذات نیست.«الله تعالی خالق» با «الله تعالی عالم» متفاوت است. عالم معنای وصفی است که صفت علم در ذات خدا است. اما خلق به معنای اتصاف نیست بلکه به معنای انتساب به خدا است. بنابر این از حیث ادبی نیز با هم متفاوت است و خالق یعنی خدا ذو خلق است نه اینکه متصف به خالقیت باشد. اما ما استاد فیاضی می گوییم صفت فعل هم عین ذات است. اما آقایون به نحو بالا جواب می دهند که خالق صفت ذات نیست بلکه صفت فعل است.)
 القول الثانی
 ما ذهب إلیه المحقق الداماد و هو وجود المعلول قسمان: رابطی و رابط.
 (میرداماد می گوید در وجود فی نفسه لنفسه بغیره باید لنفسه را حذف کنیم زیرا وجودی که به واسطه غیر موجود شده در واقع مملوک خدا است و چون مخلوق و معلول خدا است، دیگر لنفسه نیست بلکه فی نفسه لغیره است زیرا مخلوق او است. ما گفتیم دراین بیان بین لغیره به معنای ناعت و لغیره به معنای ملک خلط شده است. در فلسفه ناعت بودن شیء را لغیره می کند نه به واسطه غیر موجود شدن)
 القول الثالث
 ما ذهب إلیه الآخوند و أتباعه من أن وجود المعلول رابط
 (رابط است یعنی نفسیت ندارد و عین الربط به علت است. )
 التنبیه الثالث
 الرابط یستعمل بمعانی ثلاثة
 الأول: المعنی الحرفی أعنی النسبة فی معناه الفلسفی و هو الوجود فی غیره و هو لکونه معنی حرفیا لا یعقل و لا یوجد إلا فی طرفیه أو فی طرف واحد بناء علی أن المعلول مطلقا وجود رابط. و هذا هو أحد معنی الوجود الرابط فی مصطلح الفلسفة.
 الثانی: الکون الناقص أعنی النسبة الاتحادیة هی الرابطة فی الحملیات الموجبة مثل قولنا«الإنسان موجود حیوانا» المرادف لقولنا«الإنسان کائن حیوانا»و و هذا أیضا أحد معنی الوجود الرابط فی مصطلح الفلسفة
 (زید عالم است. است همان کون ناقص است.
 همانطور که کان تامة و ناقصة داریم، وجد تامة و ناقصة هم داریم)
 الثالث: النسبة فی معناها العرفانی و هو المعنی الموجود فی غیره بحیث لا وجود له إلا وجود ذلک الغیر و هو المعبر عنه بالشأن و التجلی و الظهور و هذا المعنی هو الرابط فی مصطلح العرفان)
 (فی غیره در فلسفه یعنی مستقل نیست اما در عرفان فی غیره یعنی توی آن شیء است، اعم از اینکه رابط باشد یا ناعت.
 کسی که معلول را رابط به معنای اول بداند، می گوید معلول غیر از علت است. اگر به معنای سوم بداند، می گوید معلول عین علت است)
 و الآخوند خلط هذه المعانی و لم یفرق بینها
 (آخوند می گوید رابطی دو معنا دارد. یکی رابط است و یکی وجود لغیره. بعد می گوید بین این دو اشتراک لفظی است. ما هم می گوییم اشتراک لفظی است اما بین معنای کون ناقص و وجود به معنای محمولی یعنی بین است و هست اشتراک لفظی است. پس آخوند اول می گوید بین است و هست اشتراک است اما بعد آخوند می گوید موجودات ممکن وجودات رابط اند. اگر رابط اند یعنی «است» هستند که با هست مشترک لفظی اند. لازمه اش این است که وجود بین خدا و مخلوقات اشتراک لفظی باشد که یقینا این مورد نظر نیست. آنجایی که می گویند مخلوقات وجود رابط اند معنای حرفی یا معنای عرفان مد نظر است. علامة می گویند ممکنات رابط اند به معنای حرفی و آخوند می گوید رابط اند به معنای عرفانی معنای عرفانی.)


[1] فالوجود الممكنىّ و هو الّذى موضوعه الماهيّة، إمّا وجود نفس الشّى‌ء لنفس الشّى‌ء أو وجود نفس الشى‌ء لا لنفس الشّى‌ء، بل لغيره. و أمّا الوجود الواجب القائم بالذّات فهو وجود نفسه، لا وجود شى‌ء غير نفس الوجود. فإذن، الوجود إمّا وجود نفسه أو وجود شى‌ء هو موضوعه إمّا لنفس ذلك الشّى‌ء أو لغيره.على أنّك، إن سألت الحقّ، فأحد الأقسام و هو وجود الشّى‌ء لنفس ذلك الشّى‌ء، لا لغيره، ليس بممكن التّحقّق فممّا لك لدينا استكشافه فى مستقبل القول، إن شاء اللّه تعالى، إنّ وجود الطبائع المادّيّة فى أنفسها هو بعينه وجودها لموادّها، و إنّ وجود المعلول بما هو معلول مطلقا هو وجوده لعلّته، و إنّ وجوده السّافل بما هو سافل مطلقا هو وجوده لدى العالى المحيط بجملة السّافلات.فالممكنات طرّا- مادّيّاتها و مفارقاتها- موجودات، لا لذواتها، بل لغيرها، الّذى هو فوق الذّوات المتفوّقات و مسفل العوالى المستعليات، عزّ مجده و جلّ ذكره.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo