درس اسفار استاد فیاضی

89/12/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/ المرحلة الأولی/ المنهج الثالث فی الوجود الذهنی / الفصل الخامس مخلص عرشي‌ / اشکالات استاد فیاضی به جواب عرشی آخوند/ ج1/ ص 326
 اشکالات استاد فیاضی به بیانات آخوند
 قوله: «للنفس قوة تنتزع المعقولات الکلیة من ...»
 ظاهره أنّ النفس هی الفاعلة للصور العقلیة، و لکن هذا الظاهر لیس بمرادٍ قطعاً؛ فإنّ الحکماء یستدلّون علی أنّ النفس لیست بفاعلة للصور العلمیة بأنّ النفس بالقوة بالنسبة إلیها و ما بالقوة لایفید فعلاً، و المصنف نفسه یؤکّد علی أنّ النفس بمشاهدة المثل الإفلاطونیة تحصل لها الصور بإفاضةٍ منها.
 (ظاهر کلام آخوند این است که فاعل صور عقلیة نفس است. اما این ظاهر مراد نیست. نفس نسبت به صور عقلیة بالقوة است و معنا ندارد که خود نفس آنرا ایجاد کند. معلول مساوی یا اضعف از علت نیست بلکه اقوی از علت است. اگر نفس فاعل صور عقلی باشد، لازمه اش ضعیف تر بودن علت از معلول است. آخوند می گوید وقتی مثال هر چیزی را می بینیم، آن مثال عقلی است که صورت را به ما افاضه می کند. البته ما این حرف را قبول نداریم. در ثانی خیلی معانی مثال ندارد مثل عدم. اما بحث در این است)
 قوله «و الحکماء قالوا إنّا إنّا إذا فتّشنا حالنا عند العقّل لم نجد إلّا هذه الصورة المسمّاة بالوجود الذهنی و منه یعلم أنّ العلم الحصولی هو عین الوجود الذهنی بحسب الواقع و إن اختلفا فی أنّ العلم إسم له عند ما ینظر الیه و الوجود الذهنی إسم له عند ما ینظر به.»
 (از اینجا به دست می آید که در نظر آخوند علم همان وجود ذهنی است. علامة در بحث علم می گویند که علم حصولی همان وجود ذهنی است. این أمری که در ذهن است هم وجود خارجی است هم ذهنی اما به دو اعتبار. از آن جهت که خارجی است علم است و از آن جهت که در ذهن است و مقیس به خارج است، وجود ذهنی است. این مثل این است که می گویند قطع هم وصف است هم طریق.)
 و لکن الحق أنّ العلم غیر الوجود الذهنی؛ فإنّ العلم هو حکایة النفس للمعلوم و الوجود الذهنی هو المعلوم المفروض فی صقع النفس. یظهر ذلک فی علمنا بالمحسوسات المعدومة.
 (علم حکایت نفس است. از انواع ادراک، علم خیالی است که ارتباط حسی با شیء نیست. آن وقتی که علم دارم به چیزی که نزد من نیست محکی اش کجا است؟ وقتی من علم دارم به شخصی که مرده است محکی آن نزد من است. در اینجا هم حالت حکایت در من هست، همچنان محکی نیز نزد من است. فلاسفه می گویند صورت ذهنی او نزد من علم است. اما ما می گوییم دو چیز است. حالت نشان دادن و حکایت که اختصاص به یک شیء ندارد. وقتی من قلم را می بینم در من حالت حکایتی است که هم این قلم را نشان می دهد و هم هزاران قلم مثل این را. اما یک محکی هم در من است. علم حاکی است اما همان حال یک صورت از شیء نزد من است که شبیه عکس روی دیوار از شیء است. بنابر این علم غیر از وجود ذهنی است. خود صورت محکی حکایت است و خودش علم نیست.
 مفهوم وجود از هستی حکایت می کند. مصداقش چه؟ می گوییم خودم که هستم. مفهوم عدم از عدم حکایت می کند. اما همانجا نیز یک صورت ذهنی درست می کنیم که تصور می کنیم کف دستی که مو ندارد. پس از عدم هم در نفس صورت ذهنی داریم. به همین دلیل در خطا تصور هست اما تصدیق نیست. آنجایی که خطا هست، تصور هست اما تصدیق نیست پس علم خیالی هست اما تصدیق نیست.
 در خطا حاکی هست. اما محکی چه؟ اگر محکی نیست که می شود عدم. اگر در سراب آب می بینیم در خارج آب نیست اما مفهوم آب نزد من هست. اگر مفهوم آب هست، مفهوم حاکی است و لازم است محکی داشته باشد زیرا ذات مفهوم حکایت کردن است. پس محکی آب نزد من موجود است گرچه در خارج آب نیست. پس علم غیر از صورت ذهنی است. )
 و قوله : «دلّ الدلیل علی أنّه تحصل الحقائق العینیة فی الذهن»
 قد مر فی محله أن شیئا من الأدلة لا ینهض لاثبات ما راموه من حصول ماهیات الأشیاء فی الذهن.
 (ما گفتیم که هیچ یک از ادله اثبات نمی کند خود ماهیات بأنفسها به ذهن می آید. یک اشکال مشترک به همه ادله این بود که چگونه خود ماهیت به ذهن می آید اما نه ذاتیاتش هست نه عرضیات و لوازمش؟
 قوله : «بل عین زیدٍ وجوداً»
 هذا مبنی عل ما ذهب الیه من الحرکة الجوهریة؛ لأنّه قد مرّ أنّهم کانوا یقسّمون الأعراض إلی خارج المحمول و محمولٍ بالضمیمة و المحمول بالضمیمة بنفسه لایرجع إلی الخارج المحمول، لأنّا نجد من انفسنا أنّ العلم کمالٌ وجودیٌ یتنوّر به النفس المظلمة.
 (اینکه همه أعراض عین وجود جوهر اند مبنی است بر حرکت جوهری. هرکس می یابد که هنگام علم تفاوت کرده است. آخوند وقتی می تواند بگوید علم عین نفس است که حرکت جوهری را بپذیرد. اما اگر کسی حرکت جوهری نپذیرد باید قائل شود به محمول بالضمیمة که مشاء قائل هستند. بنابر این اینکه می گوید این جواب مطابق مبنای قوم است درست نیست زیرا اگر علم را عین نفس می داند باید به حرکت جوهری قائل باشد که مشائین به حرکت جوهری قائل نیستند.)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo