< فهرست دروس

درس اسفار استاد فیاضی

83/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل التاسع / تنبیهات فصل/ تنبیه اول تا چهارم /ج1/ ص 82
 تنبیه اول: مفهوم وجود دو گونه است:
 الف: رابطی: «است» در قضیة موجبة
 ب: محمولی: «هست» محمول در هلیات بسیطة
 تنبیه دوم: آنچه مشترک لفظی است همین مفهوم وجود است
 (در واقع وجود اشتراک لفظی نیست بلکه مشترک معنوی است.
 ملاصدرا می گوید تنها خدا وجود فی نفسه است و بقیة رابط و فی غیره اند.)
 تنبیه سوم: مفهوم وجود رابطی در هر قضیه موجبه هست، نه در خصوص هلیت مرکبه. زیرا قضیه موجبه مرکب از تصور موضوع و تصور محمول و ایجاب است و مفهوم وجود رابطی همان ایجاب است.
 تنبیه چهارم: آخوند از صدق قضیه اثبات وجود رابط نکرده است.
 توضیح: علامه طباطبایی در بدایه و نهایه از صدق قضیه هلیه ی مرکبه مثل «الإنسان ضاحک» وجود ناعت را در خارج اثبات می کند. زیرا صدق به معنی مطابقت قضیه با واقع است. پس باید هر چه در قضیه هست در واقع هم باشد. ولی آخوند نه بر صدق تکیه کرده نه بر خارجیت. بلکه در مواردی تصریح می کند که تحقق نسبت در خارج مستلزم تغایر طرفین در خارج است. در حالی که مفاد قضیه ی موجبه هوهویت موضوع و محمول در خارج است و استدلال علامه صحیح نیست.
 (علامه استدلال می کنند که قضیة صادق یعنی مطالق با واقع. پس اگر قضیة مطابق با واقع است، اگر در قضیة وجود رابط وجود دارد، باید درخارج نیز وجود رابط وجود داشته باشد. البته علامه بر قضیة خارجیة تکیه کرده نه بر حقیقیة
 ملاصدرا تصریح می کند نسبت بین شیء و خودش برقرار نمی شود. پس اگر در خارج دوئیت نداریم، نسبت نیز نداریم. مانند وجود و ماهیت که در خارج دو چیز نداریم و یا مثل علم و قدرت خدا. پس ملاصدرا وجود نسبت را در واقع قضیة هلیة مرکبة انکار می کند.)
 دلائل صحیح نبودن استدلال علامة
 لوجوه:
 اولا: النقض بما اذا کان المحمول من الخارج المحمول، نحو زید اخ، بل بکل هلیة مرکبة.
 (پس تعدد بین موضوع و محمول در خارج نیست چون خارج محمول است.
 عرضی بر دو نوع است:
  الف: محمول بالضمیمة:
  ب: خارج محمول: بود و نبود این عرضی در شیء تغییری ایجاد نمی کند مثل ابوت و بنوت
 مشائین محمول را به خارج محمول و محمول بالضمیمة تقسیم می کنند اما علامة و اصحاب حکمت متعالیة هر عرضی و محمولی را خارج محمول می دانند. )
 و ثانیا: الحل بان معنی المطابقة کون الواقع کما تحکی بالقضیة.
 (معنای صدق و مطابقت این نیست که هرچه در قضیة هست در خارج نیز باشد. بلکه معنای صدق این است که قضیة از خارج حکایت کند. اگر می گوییم «زید قائم» صدقش به این نیست که تک تک اجزاء قضیة در خارج نیز موجود باشد بلکه به این است که زید در خارج ایستاده باشد و قضیة همان واقع را حکایت کند. )

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo