< فهرست دروس

درس اسفار استاد فیاضی

83/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل السابع/ توضیح و تنبیه / پنج قول در وحدت و کثرت وجود و موجود/ اشکال سوم آخوند بر قول سید سند/اشکال استاد فیاضی به اشکال سوم آخوند/ ج1/ ص 74
 ادامه اشکالات آخوند بر سید سند
 الاشکال الثالث
 جمهور معاصر شما و ما قائل به اصالت ماهیت بوده اند، که می گفتند در ممکنات ماهیت اصیل و وجود و موجود امری اعتباری است که در اثر انتساب ماهیات به خداوند این مفهوم وجود از آن ها انتزاع می شود. ولی همین جمهور معتقدند که خداوند متعال وجود محض است. شما هم که غیر از همین نمی گوئید. حتی اینکه می گویید وجود واحد است صحیح نیست زیرا وجود به همه ی ماهیات هم استناد پیدا می کند. مثل وجود زید و وجود عمر. چنانکه موجود متکثر است، در نظر شما وجود هم متکثر است. منتها دو گونه وجود هست:
 1. وجود حقیقی و هو الله تعالی،
 2. وجود انتزاعی که آن همان وجودی است که به ماهیات اضافه می شود. پس اگر فرقی میان شما و آنها است، فقط در تعبیر است که آن ها بالصراحة وجود را در ممکنات انتزاعی می دانند و شما انتساب را انتزاعی می دانید. پس حق مطلب این است که شما هم وجود را مانند موجود، کلی و دارای افراد متکثر می دانید. منتها برخی از افراد حقیقی اند و هو الواجب تعالی و برخی غیر حقیقی انتزاعی، اعتباری اند که همان غیر از واجب باشد. حداکثر این است که شما وجود را به معنای «حقیقت وجود» به کار می برید و آن را مختص واجب می دانید.
 (اینکه می گویند وجود انتزاعی است یعنی منشأ انتزاع دارد. مانند کوری که انتزاعی است اما اعتباری محض نیست.
 طبق قول سید سند ماهیات تا وقتی با باری تعالی انتساب نداشته باشند، معدوم اند و بعد از ارتباط و انتساب با باری تعالی و افاضة کردن واجب الوجود، موجود می شوند به معنای منتسب إلی الوجود. )
 اشکال استاد فیاضی به بیان آخوند
 (بین صدر و ذیل کلام آخوند تهافت وجود دارد. آخوند می گوید چون وجود به ماهیات نسبت داده می شود، پس خود وجود هم متکثر است. اما این دلیل بر کثرت و کلی بودن وجود نمی توان باشد زیرا مثل «ایرانی» و «تهرانی» هم به تهران و ایران منتسب شده اند، اما نسبت دلیل بر تکثر طرف نسبت نیست. همانطور که تهران و ایران واحد اند اما ایرانی و تهرانی متکثر. انتساب ماهیات به وجود دلیل بر کثرت وجود نیست. وجود واحد است اما انتساب متعدد است. کلی یعنی قابل صدق بر کثیرین باشد در حالیکه مطابق این قول وجود بر انسان حمل نمی شود و صدق نمی کند. به عبارتی کثرت اضافة دلیل بر تکثر طرف اضافة نیست.)
 الثالث أن وجودات الأشياء على هذه الطريقة أيضا متكثرة كالموجودات إلا أن الموجودات أمور حقيقية و الوجودات بعضها حقيقي كوجود الواجب و بعضها انتزاعي كوجودات الممكنات فلا فرق بين هذا المذهب و المذهب المشهور الذي عليه الجمهور من المتأخرين القائلين بأن وجود الممكنات انتزاعي و وجود الواجب عيني لأنه تعالى بذاته مصداق حمل الموجود بخلاف الممكنات إلا أن الأمر الانتزاعي المسمى بوجود الممكنات يعبر عنه في هذه الطريقة بالانتساب أو التعلق أو الربط أو غير ذلك- فالقول بأن الوجود على هذه الطريقة واحد حقيقي شخصي و الموجود كلي متعدد- دون الطريقة الأخرى لا وجه له ظاهرا بل نقول لا فرق بين هذين المذهبين في أن موجودية الأشياء و وجودها معنى عقلي و مفهوم كلي شامل لجميع الموجودات سواء كان ما به الوجود نفس الذات أو شيئا آخر ارتباطيا كان أو لا فإن أطلق الوجود على معنى آخر و هو الحق القائم بذاته لكان ذلك بالاشتراك و سيأتيك تفصيل المذاهب في موجودية الأشياء. الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج‌1، ص: 74

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo