درس اسفار استاد فیاضی

83/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل السابع فی أن حقیقة الوجود لا سبب لها بوجه من الوجوه/دلیل دوم بر علت داخلی نداشتن وجود/ج1/ ص 54
 دلیل بر جنس و فصل نداشتن وجود
 علل قوام دو کاربرد دارد:
 1- علل قوام وجود: 1. ماده، 2. صورت.
 2- علل قوام ماهیت: 1. جنس، 2. فصل.
 و دلیل اول آخوند، نفی علل قوام وجود است، نه مطلقا.
 و اما دلیل بر نفی علل قوام ماهیت:
  1. الوجود لیس ماهیة.
  2. و کل ما له جنس و فصل، فهو ماهیة.
 الوجود لیس له جنس و فصل.
 (دلیل اولی که آخوند اقامة کرد تنها مادة و صورت نداشتن وجود را نفی کرد اما جنس و فصل نداشتن وجود را رد نکرد. دلیلی که ما اقامه کردیم، ثابت می کند وجود بما هو وجود دارای جنس و فصل نیست.)
 دلیـل دوم بر این که وجود علل قوام ندارد
  1. لو کانت لحقیقة الوجود من حیث هی اجزاء، لکانت تلک الاجزاء موجودة.
  2. و لو کانت تلک الاجزاء موجودة، لتکرر الوجود من حیث هو.
  3. لکن التالی محال؛ لان:
  4. الوجود من حیث هو صرف الوجود.
  5. و صرف الوجود صرف الشیئ. (تعلیقة حاجی بر اسفار/ ج3/ ص 338)
  6. و صرف الشیئ لا یتثنی و لا یتکرر. لان: (اصل این قاعدة از شیخ اشراق است: تلویحات/ ص 35)
  7. صرف الشیئ لا ممیز عرضی فیه.
  8. و ما لا ممیز عرضی فیه، لا یتثنی ذاته.
 (به عبارتی تعدد فرع تمایز است. دو چیز یا به تمام الذات از هم تمایز دارند، یا به بعض الذات یا به اعراض خارج از ذات. دو چیز به تمام الذات از هم تمایز دارند می توانند در عرضیات مشارکت داشته باشند. دو چیز که به بعض الذات از هم تمایز دارند، در جزء دیگر ذات مشترک اند. و دو چیز که به اعراض خارج از ذات از هم تمایز دارند، در تمام الذات مشترک اند.
 صرف الوجود یعنی حقیقت وجود در خارج یکی بیشتر نیست اما صرف الشیء در اذهان می تواند تکرار شود زیرا آن مفهوم است نه حقیقت صرف. بنابر این در دو ذهن می توان صرف الشیء را تصور کرد.
 این استدلال باطل است زیرا صرف الشیء غیر از معنای وجود است که صحبت بر سر او است. معنای وجود لا بشرط است و صرف الوجود بشرط لا است.)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo