درس اسفار استاد فیاضی

82/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل الرابع فی أن للوجود حقیقة عینیة / ثمرات اصالت وجود/ ثمره اول:وجود معقول ثانی نیست/ج1/ ص 44
 ثمرات اصالت وجود
 ادامه ثمره اول: وجود معقول اول است
 سؤال: پس چرا قائلان به اصالت وجود، وجود را معقول می دانند حتی خود ملاصدرا؟
 جواب: دو گونه توجیه داریم:
 توجیه اول: توجیه آخوند
 مبدأ و معاد/ ص 54 و ص 154 طبع دفترتبلیغات
 اسفار/ ج1/ ص 332 و ص 64 تا 66 و ص 251
 اسفار/ ج2/ ص 329
 اسفار/ج6/ ص 60
 مقدمه ی اول
 فرق مشتق و مبدأ در چیست؟
 در این است که مشتق هیئتی دارد که به وضع نوعی دلالت بر نوعی رابطه می کند بر خلاف مبدأ که چنین هیئتی ندارد. به عبارت دیگر هر دو دلالت بر حدث دارد، ولی مشتق دلالت بر نسبت حدث به فاعلی لا علی التعیین دارد، به خلاف مبدأ.
 مقدمه ی دوم
 در عالم خارج یک چیز بیش تر نیست یا وجود یا ماهیت و اگر هر دو هم هستند عین همند و تغایر در خارج نیست و وجود نسبت در خارج متوقف بر تغایر طرفین است؛ اذ لا معنی لدوران النسبة بین الشیئ و نفسه.
 (برخلاف نظر علامه که می گویند وجود و ماهیت به عین وجود هم در خارج موجود نیستند.)
 مقدمه ی سوم
 مصدر مشتق است، زیرا فاعل می گیرد و قهرا هیئتی دارد که دلالت بر معنای انتساب به فاعل می کند.
 اصل توجیه
 وجود به معنای مصدری معقول ثانی است؛ زیرا در خارج نسبت وجود به ماهیت که جزء معنای وجود به معنای مصدری است، تحقق ندارد. مثل انسانیت یعنی انسان بودن که عین انسان است و در خارج تغایری ندارد، ولی ذهن انسان امر واحد را که همان انسان است دو بار لحاظ می کند و بعد از این که با دو بار لحاظ، تعدد در لحاظ پیدا شد، بین آن ها نسبت برقرار می کند و می گوید این دو اتحاد دارند. پس انسانیت که دلالت بر ارتباط انسان با خود دارد امری خارجی نیست، بلکه امری است ذهنی که منشأ انتزاع خارجی آن عینیت موضوع و محمول در«الانسان انسان» است.
 (وجود به معنای مصدری معقول ثانیة است اما به معنای اسم مصدری که محل بحث اصالت وجود است، معقول اول است)
 توجیه دوم: توجیه مرحوم سبزواری
 این توجیه را مرحوم سبزواری با استمداد از سخنان خود آخوند بیان کرده است: چون وجود در خارج فقط موجود است و به ذهن نمی آید، پس مفهوم وجود چیزی جزء اعتبار نیست.
 تعلیقه مرحوم سبزواری بر اسفار/ ج1/ ص 49 و 200 و 332
 تعلیقه مرحوم سبزواری بر اسفار/ج6/ ص 85
 (اشکال استاد فیاضی: این حرف صحیح نیست زیرا ماهیت نیز خودش به ذهن نمی آید. اگر خود ماهیت به ذهن آمده بود، ذاتیات و لوازمش نیز باید به ذهن می آمد که نیامده است. بلکه همانطور که خود آخوند در جواب به اشکالات وجود ذهنی گفته اند، ماهیت به حمل اولی به ذهن آمده است یعنی مفهوم ماهیت به ذهن آمده است. در مورد وجود نیز وجود به حمل اولی به ذهن آمده است و به عبارتی مفهوم وجود به ذهن آمده است.)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo