درس اسفار استاد فیاضی

82/10/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل الثالث فی أن الوجود العام البدیهی اعتبار عقلی غیر مقوم لأفراده/ دلیل سوم بر اینکه مفهوم وجود اعتبار عقلی است/ج1/ ص 38
 ادامه مفهوم وجود اعتبار عقلی است
 دلیل سوم
 منابع:
 التحصیل/ ص 282 و 292،
 مباحث مشرقیه/ چاپ بیروت ج 1/ص118 و چاپ هند ج1/ ص28،
 شرح اشارات/ مقدمه ی نمط 4/ج3/ص1-2 و نمط 4/ فصل 17/ ج3/ص33-34،
 المعتبر ابوالبرکات بغدادی ج 3/ص15 که نسبت به قومی می دهد.
 استاد: این دلیل را قبل از بهمنیار پیدا نکردم و ظاهرا از اوست. آقای جوادی دام ظله هم همین را فرموده اند.
  1. الوجود یحمل علی افراده بالتفاوت یعنی مفهوم الوجود مشکک
  2. و کل ما یحمل علی افراده بالتفاوت فهو عرضی لها، لانه لو کان ذاتیا لزم التشکیک فی الماهیة.
  3. لکن التالی باطل. لانه:
  4. لو اخذ مثلا الشدة فی مفهومه لم یصدق علی الفرد الضعیف.
  5. و لو أخذت الضعف فی مفهومه، لم یصدق علی الفرد الشدید.
  6. و لو أخذ کلاهمــــا فی مفهومه، لم یصدق علی شیئ من افراده.
  7. و لو لم یوخذ شیئ منهما فیه، لم یکن مشککا.
 و فیه: و قد رجحنا هناک جواز التشکیک فی الماهیة: شواهد/ ص 135
 (در شواهد الربوبیة 135 می فرماید:«ما در اسفار گفتیم که تشکیک در ماهیت ممکن است.» قائلین به اصالت ماهیت، ضرورتا به تشکیک در ماهیت معتقداند. اما آخوند نه از روی ضرورت و اعتقاد به اصالت ماهیت، بلکه در عین اعتقاد به اصالت وجود، معتقد به تشکیک در ماهیت است.
 جواب این استدلال این است که معنای تشکیک همین است که آن چه شدید است به چیزی غیر آن شدت ندارد. پس آخرین فرض، یعنی ملازمه ی «لم یوخذ شیئ منهما» همان تشکیک است که در آن ماخوذ نیست و افرادش در همان معنای مشترک متفاوت اند.)
 جمع بندی
 در این فصل دو مسئله هست:
  1. این که مفهوم وجود اعتباری عقلی است. (این مسأله در کلام قدما کمتر آمده است البته غیر از شیخ اشراق)
  2. مفهوم وجود جنس نیست.
 (ملاصدرا معقول ثانی را با مفهوم اعتباری مساوی می داند و حاجی در تعلیقات اسفار بسیار می گوید که اعتباری بودن با اصالت وجود تهافت دارد.
 دلیل اول تنها ناظر به مسألة اول است نه دوم)
 استاد: مبنای مسئله ی اول همان است که در وجود ذهنی گفته شده:
 للشیئ غیر الکون فی العیانِ کون بنفسه لدی الاذهانِ
 و لازمه اینکه آنچه در ذهن حاضر می شود، عین همان است که در خارج موجود است این است که این شیء نسبت به عینیت و ترتب آثار و عدم آن ها لا بشرط باشد و این چیز امری جزء ماهیت نیست. ولی مرحوم آخوند در جواب اشکالات وجود ذهنی می گوید: جوهر موجود در ذهن، جوهر بالحمل الاولی است. و ایمان موجود در ذهن، ایمان به حمل اولی است.
 (در نظر ما استاد فیاضی شناخت دو رکن دارد: 1- حکایت مفهوم از واقعش ذاتی آن است. مفهوم شبح واقع و شبیه واقعش نیست بلکه حاکی بالذات است. 2 مفهوم در حکایت کردنش مقید به جایی که از آن جا گرفته شده و انتزاع شده نیست. مفهوم قرمزی، قرمزی را نشان می دهد حتی اگر ما آن را از شیء سبز انتزاع کرده باشیم. بنابر این حکایت مفهوم، ربطی به جایی که از آن أخذ شده ندارد.)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo