< فهرست دروس

درس خارج اصول احمد فرخ‌فال

99/09/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الفاظ/الصحيح و الأعم /نظر معاصرین و فقها

 

خلاصه جلسه گذشته :

بحث ما در صحیح و اعم بود و نظر مرحوم آخوند خراسانی ره و مرحوم امام خمینی ره و نظر مرحوم نائینی ره مطرح شد ، مرحوم نائینی ره فرمودند که از طرفی چه حقیقت شرعیه را قبول بکنیم و چه نکنیم بحث صحیح و اعم ممکن است و جریان پیدا می کند و نکته ای دیگری که مرحوم نائینی ره فرمودند اینکه قدر مشترک نیاز دارید چه صحیحی باشید و چه اعمی باشید و همچنین تصویر قدر جامع هم در بین قائلین به اینکه الفاظ وضع برای عیادات صحیح شده باشند اشکال دارد و در بین کسانی که اعمی هستند اشکالش بیشتر خواهد شد و در ادامه وجوهی که گفته شده برای قدر جامع بین صحیحی و اعمی همه را مطرح کردند و سپس فرمودند این وجوه قبول نمی شود و درست نیست و در پایان مباحث خود به هر صورت مطرح می کنند که اینکه ما بیاییم تصویر جامعی برای صحیحی داشته باشیم را غیر ممکن می دانند که در صفحه 40 اجود التقریرات به این اشاره می کنند (فالتحقيق) عدم إمكان تصوير الجامع أصلا على الصحيح[1] ، یعنی بنابر صحیحی نمی توانیم قدر جامعی پیدا بکنیم و بعد از اینکه وارد می شوند بر بحث اعمی اما بنابر اینکه بگوییم الفاظ عبادات اسم هستند برای اعم از عبادات صحیح و فاسد (و اما) على الأعم فقيل بتصوير الجامع من وجوه (الأول) ان يكون الموضوع له هي الأركان كما ذهب إليه المحقق القمي[2] نکته ای را بعد از نقل اقوال می گویند محقق قمی گفته بنابر اعمی میتوانیم ارکان را قدر جامع بگیریم و این را هم قبول نمی کنیم . و اینکه گفتند قدر جامع معظم اجزاء است و نسبت داده شیخ انصاری ره این قول را به مشهور و ایشان این قول را هم رد می کنند و می گویند معظم اجزاء هم نمی تواند باشد به هر صورت ایشان نمی پذیرد و بعضی گفتند که قدرجامع آن است عرفا آن را می گوید صلاه و این راه هم می گویند صدق عرفی قابل پذیرش نیست

رد قول صحیحی و اعمی توسط مرحوم نائینی ره : به این تصریح می کند که ان كل ما يستدل به من الطرفين لكل من القولين باطل لا يمكن الركون إليه‌ و لا يسع المجال للتعرض لها بخصوصياتها و إبطالها فلا بد من الإشارة إليها و إلى ما يرد عليها إجمالا[3] چه صحیحی ها و چه اعمی ها هر چه استدلال آوردند اصلا نمی شود اعتماد کرد و پذیرفت و بعد ادله صحیحی و اعمی را مطرح می کنند و بعد می فرمایند ادله اینها را نمی شود پذیرفت و طبیعت لابشرطیت را هم ایشان رد می کنند و در بعضی از مطالب ایشان هست که آن را هم نمی پذیرند بنابراین نه قدر جامع را و نه ادله صحیحی و اعمی را و همچنین ماهیت لابشرط را نمی پذیرند .

این نظرات مرحوم نائینی ره بود نظرات مرحوم امام خمینی ره را هم مطرح کردیم و مرحوم آخوند خراسانی ره را هم نظرشان را بیان کردیم ، در ادامه نظر بعضی از معاصرین را عرض می کنیم قبل از آن نظر مرحوم نائینی ره را که آیا ممکن است جامع را ماهیت لابشرط بگیرم در صفحه 43 مرحوم نائینی ره می فرمایند : (و لكن التحقيق) إمكان تصور الجامع من هذا الوجه بأن يكون الجامع هو الكلي في المعين نظير البيع الواقع على صاع من الأصواع المعينة فان المبيع كلي يمكن انطباقه على كل واحد من الأصواع على البدل فالمبيع واحد و انما الاختلاف في التشخص (فالموضوع) له (هو) الكلي المنطبق على أقل مراتب معظم الاجزاء[4] موضوع در الفاظ ما آن کلی منطبق بر اقل مراتب معظم اجزاء است و ما جامع بین اقل مراتب و معظم اجزاء را بعنوان قدر جامع لابشرط نمی توانیم بگیریم برای اینکه اشکالاتی کردیم که اگر شما بخواهید این کلیت لابشرط را قدر جامع بگیرید این تشکیک در ماهیات مرکبه می شود و این تشکیک را فسادش را مطرح کردیم و لذا مشکل پیدا می کند و ماهیت مبهمه می شود و شما نمی توانید بگویید این قدر جامع است بنابراین ایشان هم ادله صحیحی و اعمی را و هم قدر جامع را کافی ندانستم .

نظر آیت الله مظاهری در مورد صحیح و اعم : نظر یکی از معاصرین در مورد صحیحی و اعمی در کتاب عوائد الاصول صغیره که تقریرات اصول آیت الله مظاهری است در جلد 1 صفحه 40 می فرمایند : وقع الخلاف فی ان الفاظ العبادات اسام لصحیحه فقط او لاعم فیه خلاف ، اختلاف است که الفاظ عبادات اسم برای عبادات صحیح است فقط یا اعم از صحیح و فاسد که در این اختلاف است و نظر می دهند که الفاظ عبادات وضع شده برای ماهیات لابشرط منتهی مرحوم امام خمینی ره می فرمود لابشرط مفهومی ولی ایشان بیان نمی کنند لابشرط قسمی یا مقسمی ، و در همه ملیت ها و گروه ها و تشکل ها و جمعیت ها وضع ها مطلق است و لابشرط است و وقتی ماهیت مطلق از هر قیدی شد می شود کلی طبیعی که صادق است بر مصادیق چه صحیح باشد و چه فاسد ، هم در ماهیات مرکبه این طور است و هم در اعلام ، مثل کلمه زید چه 10 ساله و 20 ساله و .... چند کیلو باشه و زن باشه و دختر باشه.... این نظر ایشان است و می گویند الفاظ همه در مقابل طبیعت ها و ماهیات وضع شدند و یا بگو برای کلی طبیعی وضع شدند که کلی طبیعی هم در خارج به همه مصادیق و افرادش قابل انطباق است و اصلا در حین وضع لفظ صلاه برای این عبادت عنصر صحت و فساد و اعم از صحت و فساد لحاظ نشده است و این صحت و فساد در خارج است نه در وعاع و ظرف مفهوم و ظرف زمانی وضع یعنی در واقع همان نکته ای که مرحوم امام خمینی ره فرمودند اصلا صحت و فساد مرتبه متاخر از وضع الفاظ برای عبادات است .

نتیجه : بنابراین نظر ایشان نظر مرحوم امام خمینی ره شد فقط با این فرق که امام خمینی ره می گویند لابشرط مقسمی ولی ایشان تصریح نکردند که مقسمی باشد یا قسمی باشد ، و ادله را تمام نمی دانند و دلیل کامل نمی دانند و این را مرحوم نائینی ره داشتند .

نظر آیت الله مظاهری در مورد قدر جامع : در صفحه 42 در کتاب عوائد الاصول صغیره می فرمایند : و نحن فی ... لفظ صلاه وضع شده برای یک ماهیت لابشرط و این لابشرط و مفهوم لابشرط و ماهیت لابشرط از اعلاء درجه صحت و فضلیت تا ادنا درجه فضیلت و تا نمازهای فاسد همه ی اینها را لفظ صلاه شاملش می شود چون اصلا صحت و فساد اصلا در زمان وضع الفاظ دخیل نبود است .

نظر ما بماند برای جلسه بعد ان شاءالله


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo