< فهرست دروس

درس خارج اصول احمد فرخ‌فال

99/08/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الفاظ/الحقيقة الشرعية /ثمره علمی و بیان نظرات

 

خلاصه جلسه گذشته :

حقیقت شرعیه : مرحوم نائینی (ره) در ارتباط با وجود حقیقت شرعیه فرمودند که این بحث دارای ثمره نیست و چون ثمره ای ندارد ما در ارتباط با حقیقت شرعیه انگیزه ای برای بحث در مورد آن نداریم گر چه بعضی گفتند که حقیقت شرعیه داریم و ثمره آن هم این که اگر قائل به حقیقت شرعیه شویم در الفاظ اگر قرینه ای در کار نباشد حمل بر حقیقت شرعیه می کنیم و اگر قائل بر حقیقت شرعیه نباشیم حمل بر معانی لغویه می کنیم .

بیان نظر نائینی : مرحوم نائینی (ره) در صفحه 33 از تقریرات اصول خود که توسط مرحوم آیت الله خوئی (ره) تنظیم شده است فرمودند که به هر صورت وضع گاهی تعیینی است و گاهی تعینی ، تعیینی که قطعا وجود ندارد و اگر بود حتما باید به ما می رسید قیاس هم نکنید و ما نمی توانیم قائل به حقیقت شرعیه به معنای وضع شارع به وضع تعیینی در الفاظ عبادات و ماموریت ها و وظایف شرعی بشویم .

پس این مبنای مرحوم آخوند خراسانی (ره) که وضع در حقیقت شرعیه به استعماله است و این را ایشان رد کرده اند و وضع تعیینی را هم ایشان گفتند دلیلی نیست و در وضع تعینی هم که آنقدر استعمال شود در معنای غیر موضوع له و در معنای جدید وقتی اطلاق می شود که مردم همین معنا را بگیرند مثل لفظ صلاه در عبادات شریعت اسلام ، این در زمان صادقین علیهما السلام یعنی امام باقر و امام صادق علیهما السلام این حرف را از شما می پذیریم اما زمان پیغمبر را چه کار می کنید .مرحوم نائینی (ره) می فرماید ثمره ای ندارد این بحث نه به وضع تعینی و نه به وضع تعیینی . گفته شده از مرحوم آخوند خراسانی (ره) که حقیقت شرعیه ثبوت آن منوط بر این است که این معنای مستحدثه باشند و حال آنکه مستحدثه نیست یعنی شما در حج می توانید بگوید حج حقیقت شرعیه دارد و شارع مبین اسلام آن را وضع کرده برای این معانی در صورتی که معانی حج مستحدثه باشد در صورتی که حج مستحدثه نیست در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام هم بوده است .

أجود التقريرات ؛ جلد‌1 ؛ صفحه 34 " ان ثبوت‌ الحقيقة الشرعية فرع كون هذه المعاني مستحدثة و هو خلاف التحقيق على ما يظهر من جملة من الآيات «فيرده» ان جملة من المعاني و ان كانت ثابتة في الشرائع السابقة أيضاً كالحج فانه كان في عصر الخليل عليه السلام إلّا انها لم تكن يعبر عنها بهذه الألفاظ بل بألفاظ آخر قطعاً «و اما لفظ الصلاة» فانه و ان كان مذكوراً في إنجيل إلّا ان المستعمل فيه في غير عصر نبينا صلى اللَّه عليه و آله كان هو المعنى اللغوي فان صلاة المسيح لم تكن الا مركبة من أدعية مخصوصة فالألفاظ المستعملة في الشرائع السابقة لم يكن المراد منها هذه المعاني الشرعية و المعاني الموجودة في الشرائع السابقة لم يكن يعبر عنها بهذه الألفاظ و عليه فلا يكون ثبوتها في الشرائع السابقة مانعاً عن ثبوت‌ الحقيقة الشرعية[1] "

توضیح استاد : این حرفی که زده شده که حقیقت شرعیه در صورتی است که شما معانی که این الفاظ را استعمال می کنید مستحدثه باشد خلاف تحقیق است یعنی اینها مستحدثه هستند . مرحوم نائینی (ره) می گوید این چه حرفی هست که شما میزنید ؟ از کجا می گویید ، حجی که الان دارید می گویید با این عبادات آیا اون کارهایی که در زمان ابراهیم علیه السلام می شده است کلمه حج بر آن اطلاق می شده است این را نمی توانید ثابت کنید ، پس مستحدثه است . لذا میگویند لفظ صلاه اگر چه در انجیل بوده است اما آن صلاه در زمان عیسی مسیح در چیزی استعمال می شده است که رکوع و سجده و تشهد و سلام نداشته و آن مجموعه ای از ادعیه بوده است ، بنابراین حقیقت شرعیه را قبول نداریم .

نظر آیت الله خوئی : مرحوم آیت الله خوئی (ره) در ذیل مباحث مرحوم نائینی (ره) می فرمایند : " قد عرفت فيما تقدم ان حقيقة الوضع ليست إلّا عبارة عن الالتزام و التعهد بأنه متى ما تعلق إرادة المتكلم بإفادة معنى خاص ان يبرز ذلك بلفظ مخصوص كما هو المختار[2] " پیامبر اکرم بعنوان شارع می آید و می گوید با من نماز بخوانید همان طور که من نماز می خوانم .

" أو انه اعتبار نفساني قائم بها نظير بقية الاعتبارات القائمة بمعتبرها و على كل حال فالوضع سابق على الاستعمال لا محالة و عليه فلا يكون الوضع بنفس الاستعمال حتى يرد عليه استحالة الجمع بين اللحاظ الآلي و الاستقلالي في آن واحد"[3] پس اشکالی که استاد من مرحوم نائینی (ره) کرد که استعمال یعنی لفظ مغفول عنه باشد وضع یعنی لفظ منظورعلیه باشد و نمی شود یک لفظی هم هم مغفول عنه باشد و هم منظورعلیه باشد و نمی ششود بگویید هم عالی است و هم استقلای است ، این اشکال وارد نیست .

" بل يكون الاستعمال كاشفاً عن الوضع فيما إذا كان هناك قرينة على ذلك‌ "[4] بلکه این استعمالی که پیامبر صلی الله علیه و آله کرده و فرموده اند صلوه ، از قرینه کما رائیتمونی اٌصَلی ، معلوم می شود که شارع صلاه را وضع کرده است برای قرائت و رکوع و سجود و تشهد و سلام ، و این استعمال کاشف از وضع است .

" و من هنا يظهر ان ما أفاده المحقق صاحب الكفاية قدس سره من عدم كون هذا الاستعمال بحقيقة و لا مجاز لا وجه له‌ "[5] با این بیانی که من کردم ( مرحوم خوئی ره ) معلوم می شود حرف مرحوم آخوند خراسانی (ره) هم درست نیست ، مرحوم آخوند خراسانی (ره) گفته بود " استعمال نه حقیقت است و نه مجاز " .

" و الظاهر ان دعوى القطع بثبوت الوضع التعييني بهذا النحو قريبة جداً "[6] این معلوم می شود وضع تعیینی با بیانی که من گفتم غریب است

و مع قطع النّظر عن ذلك أيضا فلا ينبغي الريب في ثبوت الوضع التعيني في الألفاظ التي كثر استعمالها في المعاني الشرعية حتى في زمان النبي صلى اللَّه عليه و آله فان منشأ الوضع التعيني لا يختص بخصوص كثرة الاستعمال في لسانه صلى اللَّه عليه و آله بل يكفي في ثبوته كثرة الاستعمال في لسانه و لسان تابعيه بحيث يكون دلالة اللفظ على المعنى الشرعي غير محتاجة إلى القرينة [7] اگر بخواهم با شما راه بیایم و بگویم وضع تعیینی در کار نبوده است ، در زمان پیامبر وضع تعینی ممکن است .

نظر استاد : بنابراین ما نظر مرحوم آخوند خراسانی (ره) و مرحوم امام خمینی (قدس سره) و مرحوم نائینی (ره) ومرحوم آیت الله خوئی (ره) را گفتیم . و جمع بین این نظرات و اینکه کدام نظر ، نظر مختار است در جلسه بعدی بیان خواهیم کرد ان شاءالله .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo