< فهرست دروس

درس خارج فقه احمد فرخ‌فال

99/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولاية الفقيه/تعامل حاکم با مردم /انتخاب مشاور و وزیر

 

خلاصه جلسه گذشته :

در تبین نحوه تعاملات حاکم اسلامی با مردم و با رعیت و جامعه خود و اطرافیان خود ، امام امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه که حکم حکومتی برای مالک اشتر بر مصر صادر شده است بسیار فرازهای کاربردی از سوی امیرالومنین علی علیه السلام بیان شده است ، مصر با قدمت زیادی که دارد و با آن سبقه ی که محمد بن ابابکر از طرف امیر در آنجا دارد و شورشی که شد و طمعی که معاویه و عمروعاص بر مصر دارند و حساسیت هایی که در مصر هست شاید یکی از عللی باشد که امیرالمومنین علی علیه السلام در این نامه 53 بطور تفصیل قلم به دست گرفته اند و شاید هم حضرت این منابع علمی و معرفتی و این تعاملات گسترده را به بهانه نامه به مالک و حکم مالک بر حکومت بر مصر خواستند بیان کنند به هر صورت آنچه که مهم است این است ما بخش عظیمی از نحوه تعاملات حاکمیت اسلامی و تعاملات ولایت با حاکمیت را از این نامه بسیار جامع استفاده خواهیم کرد و در مقام مشورت یکی از مباحثی است که خود پیامبر صلی الله علیه و آله بر آن تکیه داشتند و اصرار بر آن داشتند و در قرآن هم مامور بر آن شدند که شاورهم فی الامر ، امیرالمومنین علی علیه السلام هم به مالک این را سفارش می کنند .

نکته کاربردی : اما در مشورت و مشاوره نکات بسیار کاربردی را حضرت بیان کرده اند که یکی از نکات کاربردی و موثر در مشورت این است که حضرت می فرمایند : از آدم های بخیل و کوتاه نظر مشورت نگیر چون تو را از بزرگ منشی و سخاوت و جود و بخشش جدا می کنند و می ترسانند .

وَ لَا تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلًا يَعْدِلُ بِكَ عَنِ الْفَضْلِ[1] در ضبط این کلمه "مشور" هم مشورت در لغت آورده شده و هم مشور و در غالب کتاب لغت هم همین دو آمده یعنی در مشورت ها آدم بخیل را وارد نکن چون آدم بخیل تو را از فضل و سخاوت و بخشش بر امت دور می کنند ، در کتاب تاج الغه صحاح العربیه جلد 2 صفحه 704 می فرماید والمشاور المحابر الواحد مشور و در صفحه 705 می گوید والمشورت الشورا و کذلک المشورت بضم الشین .

نظر استاد : بنابراین آن نسخه های نهج البلاغه که مَشُورَتِكَ است درست بوده و نظر ما هم همین است .

وَ يَعِدُكَ الْفَقْرَ[2]

توضیح استاد : برای این عبارت سه ترجمه بیان شد که : الف)زمانی که از فضل و بخشش افتادی فقر به سراغ تو می آید ، ب) این آدم های بخیل تو را از فضل و بخشش می اندازند و تو را از فقر می ترسانند ج) اینکه آدم های بخیل را در حوزه مشورت خود نیاور چون تو را از فضل و بخشش می اندازند و عاقبت تو را با فقر و تنگدستی مواجه می کنند و بهترین ترجمه همان مورد دوم است .

وَ لَا جَبَاناً يُضْعِفُكَ عَنِ الْأُمُورِ[3] آدم های ترسو را وارد حوزه مشورت خود نکن چون این آدم های ترسو تو را در قدم برداشتن در امور اجرایی ضعیف می کنند و این وَ لَا جَبَاناً عطف به بَخِيلًا یعنی وَ لَا تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ جَبَاناً .

وَ لَا حَرِيصاً يُزَيِّنُ لَكَ الشَّرَهَ‌ بِالْجَوْرِ[4]

توضیح استاد : اینجا هم عطف است یعنی وَ لَا تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ حَرِيصاً ، آدم هایی که خیلی حریص هستند و خیلی به دنبال طمع هستند به کارهای زشت روی می آورند در مشورت های خود وارد نکن چون زیبا می کنند برای تو شرارت و بدکردن به رعیت و جور و ظلم به مردم را و لباس زیبا به جور و ظلم می پوشانند .

فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى‌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ[5] بِاللَّهِ مالک چرا می گویم با آدم بخیل و ترسو و آدم دارای طمع مشورت نکن چون این سه، قرائض مختلفی هستند که منشا اینها سوءظن به الله است .

[شَرُّ] إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِكَ مَنْ كَانَ [قَبْلَكَ لِلْأَشْرَارِ] لِلْأَشْرَارِ قَبْلَكَ وَزِيراً[6] بدترین وزیران تو و عوامل تو کسانی هستند که برای حکومت ها و اشرار قبلی قبل از تو وزارت را برای خود گرفته بودند یعنی امال اشراف را وزیر قرار نده و یعنی سوابق افراد مهم است .

وَ مَنْ شَرِكَهُمْ فِي الْآثَامِ فَلَا يَكُونَنَّ لَكَ بِطَانَةً[7]

توضیح استاد : مالک خیال نکنی اینهایی که وزیر اشرار بودند و شریک دزد بودند اینها می توانند برای تو وزیر خوب باشند نخیر ، کسانی که مشارکن داشتند با اشرار در بت پرستی و در شرک و در اینکه پناهشان غیر از خداوند بوده است ، مطمئن باش اینها برای تو وزیر وزین و متعهد و قابل اطمینان نخواهند شد .

فَإِنَّهُمْ أَعْوَانُ الْأَثَمَةِ وَ إِخْوَانُ الظَّلَمَةِ[8]

توضیح استاد : چون اینها کمک کار گنهکاران بودند و اخوان ظالم ها بودند مگر اینها میتوانند به تو کمک کنند و حاکم اسلامی را که از طرف من منصوب شده است کمک کنند ، اینها اگر دور تو بیایند جز خیانت کاری برای تو نمی کنند .

وَ أَنْتَ وَاجِدٌ مِنْهُمْ خَيْرَ الْخَلَفِ مِمَّنْ لَهُ مِثْلُ آرَائِهِمْ وَ نَفَاذِهِمْ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ مِثْلُ آصَارِهِمْ‌ وَ أَوْزَارِهِمْ‌ وَ آثَامِهِمْ[9]

توضیح استاد : مالک تو باید بروی و از بین این ردم بهترین ها را برای جانشینی خود پیدا کنی و آن تجربه کاری و توان کاری را داشته باشند اما مثل اینها شرارت و اعوان ظلمه بودن را نداشته باشند و متخصصینی را بیاور که تخصص اینها را داشته باشند اما آثار و گناه اینها را نداشته باشند و مرتکب نشده باشند و سابقه سوء نداشته باشند .

 

مِمَّنْ لَمْ يُعَاوِنْ ظَالِماً عَلَى ظُلْمِهِ وَ لَا آثِماً عَلَى إِثْمِهِ[10] باید این افراد معاونت و کمک ظالم در ظلم او نباشد و سابقه معاون ظلم به مردم در او نباشد و نباید این فرد کمک کرده باشد ظالمی را و گنهکاران را هم در سابقه اش کمک نکرده باشد .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo