< فهرست دروس

درس خارج فقه احمد فرخ‌فال

99/07/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: ولاية الفقيه/لزوم حکومت اسلامی /مقبوله عمر بن حنظله

 

خلاصه جلسه گذشته:

در مبحث حاکمیت اسلامی و اینکه راس حاکمیت اسلامی ولایت است در زمان حضور امام و حضور معصوم و در زمان غیبت امام زمان، ولی فقیه در راس هرم حاکمیت اسلامی قرار می گیرد فقها به روایتی تمسک کرده اند که آن روایت (مقبوله عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ) می باشد، عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ بر اساس بعضی از روایات مدح شده ولی سند از نظر ائمه رجال بعنوان سند صحیح اخذ نشده است بلکه این روایت از نظر دلالت مقبول عندالفقها است بخاطر اینکه مباحث گوناگونی در این روایت است که هم موافق کتاب و هم موافق سنت است، موافق با سیره نبی مکرم و امیرالمومنین علی علیه السلام و ائمه علیهم السلام می باشد، لذا روایت را با عنوان (مقبوله عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ) فقها طرح بحث کرده اند، مرحوم امام خمینی (ره) هم در بخش هایی از کتاب ولایت فقیه به این روایت تمسک کرده اند که به نظرات ایشان هم خواهیم رسید.

بیان دلالت روایت : دلالت این روایت از اطقان خاصی برخوردار است، عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ می گوید سوال کردم از قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام...، آن شخصی که تقویت حاکم ظلم را کرده است و کسی که در راه ظلم حکومت را به دست گرفته تحاکم نزد او اخذ به حرام است، ولو این اخذ حق او بوده و حاکم حکمی کرده که این به حق خود رسیده ولی چون حاکم ظالم است، اخذ به حکم طاغوت کرده " لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُكْمِ الطَّاغُوتِ" در حالی که خداوند در قرآن امر کرده بود به این فرد بر اینکه کفر به طاغوت کند و فاصله بگیرد از حاکمیت ظلم و جور.

تشریح روایت : وقتی آن راوی و فقیه و عالم به نظرات ما حکم می کند اگر از شیعیان حکم این راوی و فقیهی که از طرف ما اهل بیت علیهم السلام حاکم است اگر حکم او را نپذیرند حکم خداوند را سبک شمردند و اگر حکم او را نپذیرد رد بر ماست و رد او رد بر ماست و رد بر ما رد بر خداست و این در حد شرک خداوند است فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّهِ[1] به امام صادق علیه السلام گفتم اگر این دو فرد از شیعیان یکی از عالمان و فقیهان را انتخاب کردند وکلام او را قبول کردند و آن دو فقیه و عالم هر کدام به یک کلامی از شما و مختلف حکم دادند آنجا چه می شود؟ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ كُلُّ رَجُلٍ اخْتَارَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا فَرَضِيَا أَنْ يَكُونَا النَّاظِرَيْنِ فِي حَقِّهِمَا وَ اخْتَلَفَا فِيمَا حَكَمَا وَ كِلَاهُمَا اخْتَلَفَا فِي حَدِيثِكُمْ [2] حضرت فرمودند که ببنید کدام اعدل هستند و افقه هستند و کدام صداقت در نقل حدیث دارند و کدام نسبت به دنیا بی رغبت هستند و نظر غیر اینها را کنار بگذارید قَالَ الْحُكْمُ مَا حَكَمَ بِهِ أَعْدَلُهُمَا وَ أَفْقَهُهُمَا وَ أَصْدَقُهُمَا فِي الْحَدِيثِ وَ أَوْرَعُهُمَا وَ لَا يَلْتَفِتْ إِلَى مَا يَحْكُمُ بِهِ الْآخَرُ[3] به حضرت عرض کرد که اگر هر دو اعدل و افقه بودند و هیچ برتری نسبت به یکدیگر نداشتند انجا چکار کنیم قَالَ قُلْتُ فَإِنَّهُمَا عَدْلَانِ مَرْضِيَّانِ عِنْدَ أَصْحَابِنَا لَا يُفَضَّلُ وَاحِدٌ مِنْهُمَا عَلَى الْآخَرِ[4] حضرت فرمودند: باید ببینید نظر کدام یک از این دو راوی فقیه و عالم با نظر اصحاب و نظر مشهور اصحاب هماهنگی دارد، حکم ما را همان قرار دهید که رای که موافق مشهور اصحاب است و این رای مشهور نزد اصحاب داخلش ریب نکنید و همین را بپذیرید و اموری که مردم دچار نزاع می شوند سه نوع است بعضی موارد روشن است و طبق آن عمل می شود، بعضی موارد روشن است خلافش که اجتناب می شود، بعضی تمور مشکل است باید مراجعه کرد به خداوند و رسول او " قَالَ فَقَالَ يُنْظَرُ إِلَى مَا كَانَ مِنْ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا فِي ذَلِكَ الَّذِي حَكَمَا بِهِ الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ مِنْ أَصْحَابِكَ فَيُؤْخَذُ بِهِ مِنْ حُكْمِنَا وَ يُتْرَكُ الشَّاذُّ الَّذِي لَيْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِكَ فَإِنَّ الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَ إِنَّمَا الْأُمُورُ ثَلَاثَةٌ أَمْرٌ بَيِّنٌ رُشْدُهُ فَيُتَّبَعُ وَ أَمْرٌ بَيِّنٌ غَيُّهُ فَيُجْتَنَبُ وَ أَمْرٌ مُشْكِلٌ يُرَدُّ عِلْمُهُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَلَالٌ بَيِّنٌ وَ حَرَامٌ بَيِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَكَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُ[5] .

توضیح استاد : این روایت ادامه دارد و نکات سنگینی در پایان روایت دارد که انتهای روایت را ان شاءالله در جلسه بعدی عرض خواهیم کرد و جمع مباحثی که در این روایت شده در پایان روایت عرض خواهیم کرد. حدود 14 روایت با همین موضوع ولو با تغییرات اندکی از امام علیه السلام نقل شده است و آنها را مجموعا بحث و بیان خواهیم کرد و جکع بندی ان می تواند دلیل محکمی بر وجود و لزوم وجود ولایت در راس هرم حاکمیت اسلامی باشد. جلسه از قبل اربعین تا آخر ماه صفر 1442 تعطیل می باشد .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo