< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن فقیهی

97/11/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر سوره بقره/ آیه 87

﴿وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنا عيسَی ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوي‌ أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَريقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ[1]

تفسیر آیه 87: صحبت در تفسیر آیه هشتاد و هفتم سوره مبارکه بقره است. در آیات گذشته در رابطه با بنی اسرائیل مباحثی مطرح شد. یکی از مطالبی که خداوند متعال در این آیه مطرح می‌فرماید این است که ﴿وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَی الْکِتابَ﴾ ما تورات را به حضرت موسی دادیم و این پیامبری حضرت موسی به قدری گسترده و قوی بود که پیامبرانی که بعد از حضرت موسی آمدند همه پیرو حضرت موسی بودند و دین جدیدی نیاوردند و همان تورات حضرت موسی را به عنوان دینشان برای مردم بیان کردند. وقتی حضرت عیسی آمد، دین جدیدی آورد. لذا خداوند می‌فرماید: ﴿وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَی الْکِتابَ﴾ ما تورات را به حضرت موسی دادیم ﴿وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ﴾ یعنی تمام پیامبرانی که بعد از حضرت موسی آمدند، پیروان حضرت موسی بودند.

﴿قَفَّيْنا﴾ یعنی پشت سر هم، پیامبرانی که پشت سر هم بعد از حضرت موسی آمدند، پیرو حضرت موسی بودند. ﴿وَ آتَيْنا عيسَی ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ﴾ تا اینکه زمان حضرت عیسی آمد و ایشان هم کتاب و دین جدیدی را آورد. حضرت عیسی کتاب و معجرات و بینات و دلایلی داشت ﴿وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ﴾ و حضرت عیسی به روح القدس تأیید می‌شد.

اینکه منظور از روح القدس جبرئیل است یا انجیل در اینجا چند احتمال وجود دارد. به هر حال حضرت عیسی توسط روح القدس تأیید می‌شد. اینکه در این آیه ﴿عيسَی ابْنَ مَرْيَمَ﴾ آمده به خاطر دفع این توهم است که می‌گفتند حضرت عیسی پسر خداست. روح القدس از اول با حضرت عیسی بود در مقام تولد و به وجود آمدن ایشان با او بود و تا جایی که یهود مصمم بر کشتن حضرت عیسی شدند، جبرئیل حضرت عیسی را برد. جبرئیل با همه انبیاء بوده و اقتدار انبیاء به جبرئیل بوده است منتهی در رابطه با حضرت عیسی نمود بیشتری داشته و قبل از تولد تا انتها با او بود. لذا بعضی از مفسرین گفته‌اند که منظور از روح القدس جبرئیل است و این اختصاص به حضرت عیسی ندارد ولی حضرت عیسی از این جهت امتیازی دارد که روح القدس بیشتر با حضرت عیسی بود و در آخر هم او را به آسمان برد.

﴿أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوي‌ أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَريقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ﴾ یهود این خصلت را دارند که هر وقت رسول و پیامبری می‌آمد و احکامی را برای مردم بیان می‌نمود، بررسی می‌کردند که این احکام و دستورات با هوای نفسشان تطبیق می‌کند یا نه؟ اگر با هوای نفسشان تطبیق می‌کرد قبول می‌کردند و اگر با هوای نفس آن‌ها مخالف بود، قبول نمی‌کردند. این روش یهود بود الآن هم بعضی از مردم اینگونه هستند. لذا یهود یک دسته از رسولان را تکذیب می‌کردند و دسته‌ای را تصمیم بر کشتن آن‌ها می‌گرفتند و حتی تصمیم داشتند پیامبر ما را هم بکشند. ﴿فَفَريقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ﴾

در این آیه شریفه نکاتی قابل توجه است:

نکته اول: ﴿قَفَّيْنا﴾ اینکه گاهی تعبیر می‌کنیم و می‌گوییم از قفا یعنی پشت، در زبان عربی ﴿قَفَّيْنا﴾ به معنای پشت سر هم آمدن است. ﴿وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ﴾ یعنی پیامبرانی بعد از حضرت موسی آمدند و همه تابع حضرت موسی بودند و تورات را تبلیغ می‌کردند، پیامبرانی مانند حضرت ذکریا و یحیی و پیامبران زیاد دیگری که بعد از حضرت موسی (ع) و قبل از حضرت عیسی (ع) آمدند.

نکته دوم: ﴿وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ﴾ تعبیر به أیّدنا یعنی با قدرت کمک کردن است یعنی از موضع قدرت کمک می‌کند و با قدرت از او حمایت می‌کند؛ یعنی حضرت جبرئیل قدرتمند بود و با اقتدار به حضرت عیسی کمک می‌کرد.

نکته سوم: روح القدس، اضافه موصوف به صفت است؛ یعنی روحی که مقدس و منزه از هر عیبی است مثل روح الله. در این مورد که منظور از روح القدس چیست، مفسرین احتمالاتی داده‌اند:

یک احتمال این است که روح القدس حضرت جبرئیل است که به اذن خداوند، با ادله و معجزات به حضرت عیسی (ع) کمک می‌کرد.احتمال دیگر این است که منظور از روح القدس کتاب انجیل باشد.

نکته چهارم: ﴿بِما لا تَهْوي‌ أَنْفُسُکُمُ﴾ لا تهوی از هوی به معنای سقوط و نابودی است.

نکته پنجم: حضرت عیسی پسر خدا نیست و خداوند در این آیه به صراحت می‌فرماید که حضرت عیسی پسر مریم است.

نکته ششم: حضرت عیسی دین جدیدی آورد که در انجیل آمده است.

نکته هفتم: خصلت یهود این است که یا پیامبران را تکذیب می‌کنند و یا پیامبران را می‌کشند. اصولا تمام مشکلاتی که در جامعه وجود دارد از هوای نفس است. علت اینکه یهود پیامبران را تکذیب کرده و یا به قتل می‌رساندند این بود که دستورات تورات و انجیل با هوای نفس آن‌ها تطبیق نمی کرد و در این صورت ﴿اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَريقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ﴾ این هوای نفس است که باعث فساد در جامعه می‌شود. هرچه فساد و بدبختی در هر جامعه وجود دارد، پیروی از هوای نفس است. کلمات حضرت امام را ببینید، ایشان می‌فرمودند که بدبختی مردم در پیروی از هوای نفس حاصل می‌شود. هواهای نفسانی که گاهی برای همه ما پیدا می‌شود، ارزشی ندارد و باعث فساد در جامعه می‌شود.

شما هرچه خیرات و خوبی و اتحاد و انسجام و تعهد و ایثار می‌بینید مربوط به دستورات خداوند و اطاعت از آن‌هاست و در مقابل هرچه دزدی و رشوه و اختلاس و بدگویی و کارهای زشت و قبیح می‌ببینید، به خاطر پیروی از هوای نفس است. اگر می‌خواهید خودتان را امتحان کنید که اهل پیروی از هوای نفس هستید یا نه، ببینید در جایی که شخصی علم و تقوا و عقلش از شما بیشتر و است و صالح‌تر از شماست می‌توانید او را بر خودتان مقدم بدارید یا نه؟خیلی از بزرگان بوده‌اند که نمازشان را به افراد صالح‌تر می‌دادند و می‌گفتند من می‌خواهم پشت سر شما نماز بخوانم و حتی درس خود را تعطیل می‌کردند و در درس شخص اعلم شرکت می‌کردند. اگر اشخاصی از شما افقه و عالم‌تر باشند و در عین حال خودتان را مطرح می‌کنید علامت این است که هوای نفس بر شما غالب است. نتیجه پیروی از هوای نفس این است که مفضول بر فاضل مقدم می‌شود و مسیر را اشتباه می‌رود و این در تمام علوم جاری است.

نکته هشتم: انسان باید حد و اندازه خودش را بداند و از حد خودش تجاوز نکند. در زمان پیامبر (ص) هم یهود تصمیم به قتل پیامبر (ص) گرفتند لذا در این آیه شریفه آمده است که ﴿فَفَريقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ﴾ کذبتم فعل ماضی است و تقتلون فعل مضارع است یعنی الآن هم شما می‌خواهید پیامبر (ص) را به قتل برسانید.

نکته نهم: انبیاء سراغ مردم می‌رفتند، ﴿جاءَکُمْ﴾ یعنی پیامبران به سراغ مردم می‌رفتند و مردم را به راه راست هدایت می‌کردند.

نکته دهم: پیامبران تا پای جان بر عقیده خود می‌ماندند، ﴿فَفَريقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ﴾ یعنی پیامبران را می‌کشتید در صورتی که اگر پیامبران تسلیم شما می‌شدند که آن‌ها را نمی‌کشتید؛ پیامبران ایستادگی می‌کردند و حرف حق خود را بیان می‌کردند و با آن استقامتشان ممکن بود به قتل هم برسند. اگر ما بخواهیم پیامبران را الگوی خودمان قرار دهیم باید تا پای جای بایستیم هرچند کشته و نابود شویم. مرحوم امام مکرر می‌فرمودند ما را بکشید، اگر ما را بکشید مردم بیدارتر می‌شوند. این یعنی ایستادن پای حق تا کشته شدن و این راه انبیاست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo