< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

97/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /اطلاق لفظ و اراده مثل

 

مطلب سوم: اطلاق لفظ و اراده مثل

صحبت درباره اطلاق لفظ و اراده مثل است که اگر لفظی را اطلاق و استعمال کنند و اراده مثل کنند، آیا این استعمال صحیح است؟ آیا این استعمال حقیقت است یا مجاز؟ مثلاً «ضرب فی ضرب زید فعل ماض» یا «زید فی زید قائم مبتدأ» آیا منظور معنای ضرب است یا لفظ ضرب؟ اگر مراد لفظ ضرب باشد، نصر، کتب یا ... که مشابه ضرب هستند هم باشد فرقی نمی‌کند؛ این همان اطلاق لفظ و اراده مثل است.

قول اول: این استعمال باطل است و صحیح نیست؛ اصلاً استعمال لفظ در معنا نیست؛[1] [2] چون استعمال لفظ یا در معنای حقیقی است یا در معنای مجازی؛ مثلاً می‌گویید: «رأیت اسداً» یعنی حیوان مفترس را دیدم، این استعمال حقیقی است یا می‌گویید: «رأیت اسداً فی الحمام» این استعمال مجازی است. استعمال حقیقی، استعمال لفظ در معنای موضوع‌له است و استعمال مجازی، استعمال در معنای غیرموضوع‌له است که مشابهت با معنای موضوع‌له دارد. در مثال «ضرب فعل ماض» ضرب مبتدا است نه فعل ماضی، آیا در اینجا که لفظ ضرب اطلاق و اراده مثل آن شده آیا استعمال حقیقی است یا مجازی؟ استعمال حقیقی آن است که ضرب در معنای «زد» استعمال شود معنای مجازی هم این است که مثلاً برای زدن حمله کرده اما نزده و مجازاً گفته شود «زد»؛ زدن کامل محقق نشده اما مشابه آن صورت گرفته است. در مثال «ضرب فعل ماض» نه معنای حقیقی است و نه معنای مجازی؛ پس اصلاً این استعمال نیست چون نه حقیقی است و نه مجازی.

قول دوم:‌ استعمال درستی است اما استعمال مجازی است. در مثال «ضرب فعل ماض» ضرب در «ضاد» «راء» و «باء» با حرکت فتحه بر هر سه استعمال شده که فعل ماضی است. در معنای غیرموضوع‌له استعمال شده و قرینه بر آن وجود دارد؛ وقتی گفته می‌شود «ضرب فعل ماض» معلوم می‌شود که معنای ضرب اراده نشده بلکه لفظ ضرب مراد است.

به نظر ما هم استعمال لفظ در مثل، معنای مجازی است و استعمال درستی است. مانند «رأیت اسداً فی الحمام» که مراد رجل شجاع است.

نظر سوم:‌ مرحوم امام (رحمه‌الله)[3] قائل است که استعمال لفظ گاهی به این صورت است که متکلم حکم می‌کند بر آن صورت موجود در ذهن که این صورت در خارج موجود است، وقتی من می‌گویم: «زید قائم» شما زید را می‌شناسید؛ فوراً قیافه زید در ذهنتان مجسّم می‌شود و بعد می‌گویید که زید در خارج ایستاده است. از صورت ذهنی به امر خارجی انتقال پیدا می‌کنید. در برخی از مثال‌ها انتقال ذهنی هست اما انتقال خارجی نیست مثل «زید معلومک» یعنی تو زید را می‌شناسی. در مثال صورت ذهنیه حاصل شد و قیافه زید در ذهن شما حاضر شد اما به خارج منتقل نشدید. آن قسم اول که انتقال به خارج دارد، استعمال است اما مثال دوم که انتقال خارجی ندارد، استعمال نیست بلکه القاء اللفظ است.

برای این فرمایش مرحوم امام می‌توان مثال‌هایی زد مثل «شریک الباری ممتنع» که انتقال ذهنی دارد اما انتقال خارجی ندارد. فرض محال که محال نیست. یا مثل اینکه اوصافی از بهشت و جهنم برای ما بیان می‌کنند درحالی‌که تاکنون آن‌ها را ندیده‌ایم پس فقط تصورات ذهنی هستند که انتقال به خارج پیدا نمی‌کنند. یا مثل «العنقاء معدوم» پرنده‌ای که تخم‌هایش به اندازه کوه است؛ در خارج اصلاً چنین موجودی نیست. بر اساس این فرمایش مرحوم امام همه مثال‌هایی که محدود به حضور ذهنی هستند، استعمال نیست.

اشکال: به نظر ما هرچند که این بحث‌های اعتباری، جدی هستند اما استعمال در همه این مثال‌ها صحیح است که تفهیم و تفهم به وسیله این‌ها محقق می‌شود. نهایت بگویید که این استعمالات مجازی هستند اما نمی‌توان گفت که غلط هستند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo