< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

97/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: موضوع علم

صحبت پیرامون تمایز علوم بود که آیا تمایز علوم به موضوعات است یا محمولات و یا اغراض؟ فرمایشی را از آیت‌الله سبحانی شاگر مرحوم امام نقل کردیم، فرمایشی را هم از مرحوم امام نقل کردیم که این دو فرمایش به‌هم نزدیک هستند. مرحوم امام فرمودند که تمایز علوم ذاتی است؛ ذات علوم با هم متغایرند.[1] آیت‌الله سبحانی فرمودند که برخی از علوم ذاتاً با برخی دیگر از علوم متمایزند.[2]

این فرمایش آیت‌الله سبحانی همان فرمایش مرحوم امام است اما نه در کل؛ ایشان تمام علوم را بیان نمی‌کند، بلکه می‌فرماید برخی از علوم با هم ذاتاً متغایرند مانند علم نفس که ذاتاً با علم نبات، متغایر است. علم نبات راجع به گیاهان است و علم نفس راجع به روان‌شناسی.

مرحوم امام می‌فرمود همه علوم با هم تمایز ذاتی دارند؛ اینجا بود که آیت‌الله فاضل اشکال کردند که این تمایز ذاتی یعنی چه؟ ذات هر علمی موضوع، محمول و نسبت‌هایی دارد که جدای از ذات نیست. به نظر ما این اشکال واردی بود هرچند که به برخی از فرمایشات ایشان نقد داریم. ایشان می‌فرمود اگر سنخیت بین موضوعات باشد همان ملاک تمایز علوم است و اگر محمولات سنخیت داشته باشند آن‌ها ملاک می‌شوند اما به نظر ما تمایز به اغراض است و سنخیت بین موضوعات و محمولات ناشی از اغراض است.

قول به تفصیل

مرحوم محقق خویی تحقیق و تفصیلی در بحث تمایز علوم دارند؛ ایشان می‌فرماید: ما یک مقام تعلیم و یک مقام تدوین داریم. در مقام تعلیم، موضوع، محمول، غرض و فهرست مسائل باید مطرح شود. در مقام تدوین اگر غرض خارجی باشد که مترتّب بر علم است، تمایز به غرض است.[3]

توضیح: علوم قبل از تدوین، تعلیم می‌شوند؛ مثلاً کسی می‌آید و شروع می‌کند در مورد علمی مثل طب توضیح دادن که فلان گیاه برای چه بیماری مفید است و دیگران هم می‌شنوند. بعد از این‌که مقام تعلیم تحقق پیدا کرد، نوبت به مقام تدوین است؛ یعنی می‌خواهد کتاب بنویسد تجربیات خود را در علم طب برای دیگران بیان کند.

مرحوم محقق خویی بر این عقیده است: در مقام تعلیم باید موضوع، محمول، غرض و مسائل معلوم شود تا تعلیم و تعلّم تحقق یابد؛ اما در مقام تدوین نیازی نیست، کافی است بر روی کتاب نوشته شود که این کتاب برای طب است؛ به عبارت دیگر کافی است غرض نوشته شود. وقتی غرض نوشته شود دیگر نیاز به موضوعات و محمولات نیست. در مقام تدوین، غرض مهم است؛ به موضوعات و محمولات توجهی نمی‌شود. غرض، مراد غرض خارجی است که مرتب بر آن علم است؛ مثلاً سلامت انسان مترتب بر این علم است.بنابراین ایشان با تفصیل میان مقام تعلیم و مقام تدوین، با مرحوم آخوند در مقام تعلیم موافقت می‌کند اما در مقام تدوین مخالف است.

نقد

چند اشکال به این فرمایش ایشان داریم:

اشکال اول: در مقام تعلیم، آیا مدرّس نباید قبل از تدریس تفکر کند که چه چیزی می‌خواهد بگوید؟ بله باید فکر کند و تصور ذهنی داشته باشد و مطالب را چیدمان کند. مشخص می‌شود که قبل از تعلیم و تدوین، مقام دیگری نیز وجود دارد. قبل از بیان، مطالب ذهنی در قالب مسائلی سامان داده شده و با هم مرتبت هستند، مثلاً برای سلامت انسان مؤثر است؛ پس علم به‌وجود آمده است. تناسب بین مسائل ذهنی، به غرض است؛ غرض مدرّس آن است که برای سلامت دیگران صحبتی کند یا کتابی بنویسد که صد مطلب در آن باشد. علت شکل‌گیری این مجموعه، اغراضی است که در ذهن وجود دارد. به این غرض، غرض ذهنی گفته می‌شود و با عمل انسان‌ها به این مطالب و حصول سلامتی، غرض خارجی تحقق می‌یابد.

این‌که می‌گوییم هر علمی نیاز به غرض دارد آیا مراد غرض ذهنی است یا خارجی؟ ما می‌گوییم غرض ذهنی است. غرض ذهنی است که باعث شده تجربیات جمع‌آوری و به صورت سخنرانی یا کتاب ارائه شوند. غرض ذهنی مقدم بر موضوعات، محمولات و مسائل است. غرض ذهنی است که باعث سنخیت بین موضوعات یا محمولات است.

اشکال دوم: در همه علوم غرض خارجی وجود ندارد. در علم طب، غرض خارجی وجود دارد اما در علومی مثل «معرفة الله» ممکن است غرض خارجی وجود نداشته باشد؛ علم هست اما غرض خارجی ممکن است وجود نداشته باشد زیرا مربوط به اعتقادات است.

اشکال سوم: بین مقام تعلیم و مقام تدوین فرقی نیست. هم در مقام تعلیم و هم در مقام تدوین نیاز به موضوع، محمول، مسائل و غرض است. ملاک مربوط بودن مسئله با علم، غرض است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo