< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

97/07/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: موضوعِ علم

خلاصه جلسه گذشته: صحبت پیرامون «موضوع علم» بود. مرحوم محقق خراسانی می‌فرماید: «إنّ موضوع كلّ علم، وهو الذي يبحث فيه عن عوارضه الذاتية ـ أيّ بلا واسطة في العروض».[1] موضوع هر علمی آن چیزی است که از عوارض ذاتیه آن بحث می‌شود.

عوارض ذاتیه: یعنی چیزی که عارض است و جزء ماهیت نبوده بلکه خارج از آن است؛ مثلاً گفته می‌شود: «الانسان حیوان ناطق» حیوان ناطق، ماهیت انسان است (جنس و فصل) ولی «راه رفتن» عارض بر انسان است یا خندیدن (ضحک) عارضی برای انسان است، همچنین «تعجب» نیز عرضی برای انسان است و موارد بسیار دیگر. هیچ‌کدام از این مثال‌ها (چه عرض عام و چه خاص) داخل در ماهیت انسان نیستند.برخی از علما فرموده‌اند که «موضوع» دارای عوارضی است که در علم از این عوارض بحث می‌شود.اشکال

مرحوم امام خمینی به تعریف فوق اشکال کرده‌اند: اگر بحث از اجزای موضوع باشد دیگر بحث از عوارض نیست.[2]

مثلاً موضوع علم طب، بدن انسان است، آیا بحث از چشم، گوش و ... که از اجزای بدن انسان هستند داخل در علم طب است یا خیر؟ اجزا، از مقومات و داخل در ذات است نه از عوارض. بحث از بیماری، مانند سرماخوردگی، بحث از عوارض است اما زمانی که طبیب از اجزا صحبت می‌کند بحث از ذات موضوع است نه عوارض.مثال دیگر: موضوع علم جغرافیا، زمین است. در این علم از اجزای کره زمین بحث می‌شود که فلان قاره یا کشور این ویژگی‌ها را دارد؛ بنابراین در برخی از علوم، بحث از ذاتیات هم می‌شود و تعریف شما فقط عوارض را بیان می‌کند.اشکال بر مرحوم امام

مرحوم آیت‌الله فاضل، شاگرد مرحوم امام، می‌فرماید: این اشکال وارد نیست؛ زیرا موضوع علم جغرافیا زمین است، از هر زمینی که بحث شود از موضوع بحث شده؛ یعنی کلی و مصادیق.[3] اگر از کشوری در علم جغرافیا بحث شود؛ بحث از جزئیات است نه اجزا؛ زیرا زمین، شامل همه افراد زمین می‌شود و یکی از افراد زمین همین کشور است؛ بنابراین باز هم پیرامون عوارض موضوع بحث شده است. مثلاً بحث می‌شود که آب‌وهوا، خاک و کوه‌های این کشور چگونه است؛ بحث از خصوصیات این کشور است.[4]

علم طب نیز همین‌گونه است و طبیبی که از گوش یا چشم صحبت می‌کند از بدن انسان که موضوع علم طب است بحث می‌کند. اینجا هم بحث از کلی و جزئی است؛ یعنی همان‌گونه که تمام انسان، بدن انسان است دست انسان نیز بدن انسان است؛ بنابراین دست نیز فردی از بدن انسان است. بدن کلی و دارای افرادی است، گاه تمام بدن دچار مشکل می‌شود و گاه قسمتی از آن. طب از عوارض این بدن و افراد آن مانند چشم، گوش و ... صحبت می‌کند.رد اشکال

به نظر ما این اشکال به مرحوم امام وارد نیست؛ زیرا ممکن است علمی را بیابیم که از اجزایش بحث می‌کند درحالی‌که تقوّم مرکب به کل اجزا است؛ مثلاً «کتاب الصلاة» از رکوع، سجود، قیام و ... بحث می‌کند؛ تا تمام این اجزا نباشند «صلاة» تحقق نمی‌یابد. زمانی که از یک جزء مثل رکوع بحث می‌شود آیا بحث از خارج موضوع است یا داخل آن؛ بحث از عوارض موضوع است یا ذات آن؟ معلوم است که بحث از ذات است زیرا تقوّم نماز به رکوع است و نماز بدون رکوع یا سجدتین نماز نیست.

برخی از علوم هستند که بحث از ذات می‌کنند پس فرمایش مرحوم امام صحیح است. عمده مباحث «کتاب الحج» نیز همین‌گونه است؛ مثل طواف، سعی و امثال این موارد که ارکان حج هستند و حج بدون این‌ها حج نیست. این موارد بحث از ذات حج است نه عوارض.

زمانی که در علم اصول فقه از ثبوت خبر واحد بحث می‌شود، بحث از ذات است نه عوارض. خبر واحدی که از امام صادق نقل می‌شود حاکی از سنت بوده و سنت را برای ما اثبات می‌کند.


[3] مثلاً افراد انسان، زید، عمرو، بکر، خالد و ... جزئیاتی در مقابل آن کلی هستند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo