< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

96/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مرجّحات خارجی/مرجّحات باب تعارض/تعارض ادلّه؛

خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با استمداد از قیاس در ترجیح روایات متعارض بود. عرض کردیم که قیاس به کلّی مورد نهی از جانب معصومین قرار گرفته است، به همین جهت نمی‌توان از قیاس در مسیر استنباط احکام به هر شکلی استفاده کرد؛ چه خود دلیل بر حکم باشد و چه باعث ترجیح و تعیین دلیلی برای استنباط حکم باشد. عرض کردیم از برخی بزرگان که قیاس را نسبت به احکام لاحجّت دانسته و در موضوعات قابل استفاده می‌شمردند.

آیت‌الله مکارم شیرازی در مقام، تفصیلی دارند. ایشان کاربرد قیاس را در سه ساحت ممکن می‌شمارند:

    1. قیاس در مسائل اصولی: مانند قیاس شهرت فتوائی با خبر واحد در اینکه هر دو مفید ظنّ هستند.

    2. قیاس در مسائل فروعات: مانند قیاس دیه انگشتان دست زن که در روایت أبان بن تغلب وارد شده است.[1]

    3. قیاس در موضوعات: مانند شخص روزه‌دار که حال امروز خودش را به روز قبل قیاس می‌کند. یا شخص خودش را قیاس می‌کند با شخص دیگری که مبتلا به مرضی مشترک هستند، و استنتاج ضرر روزه برای بدن خودش.

شکّی نیست بر اساس دلالت همان روایت أبان، قیاس در احکام شرعی به هر شکلی حرام است؛ همچنین در مسائل اصولی استفاده و بهره از قیاس جائز نیست، امّا در موضوعات استفاده از قیاس مشکلی ندارد. در بین عرف این دست قیاس رایج است. مثلاً شخصی از برادر خود یک مریضی را وامی‌گیرد و از نسخه‌ی او استفاده می‌کند؛ به این استدلال که مریضی من و برادرم مشترک است. این شکل از قیاس رایج است و ظاهراً در موضوعات، مشمول ادلّه‌ی نهی از قیاس نمی‌شود. شما به هر راهی که ضرر را کشف کردید، موضوع دلیل "لاضرر" را محقّق ساختید و حکم آن، وجوب روزه را نفی می‌کند.[2]

به نظر ما، تعیین مصادیق و موضوعات در دست مکلّف بوده و به همین خاطر استمداد از قیاس در این رابطه جائز است.

قسم سوّم: ترجیح به طرق ظنّی معتبر

مرجّحات خارجی که خود معتبر بوده و حتّی اگر روایتی نباشد، می‌توان از این دلیل برای استنباط حکم استفاده کرد. مثلاً فرض بفرمائید یک روایت می‌گوید:"ربا بین پدر و پسر حلال است" و در روایت مخالف و مقابلی می‌فرماید:"ربا میان پسر و پدر حلال است". در این میان فرض بفرمائید عامّی قرآنی داریم که ربا را مطلقاً حرام می‌شمارد. آیا این عامّ قرآنی می‌تواند پشتیبان روایت تحریم ربا بین پسر و پدر باشد؟ یا فرض کنید در یک بیان وارد آمده است که قرض به هر شکلی حتّی ربوی حلال است؛ و بیان دیگری ربا را در هر صورتی حتّی قرض ربوی حرام کند. این دو بیان در قرض ربوی تعارض می‌کنند؛ و عامّی در قرآن بر تحریم مطلق ربا داشته باشیم. آیا این عامّ قرآنی می‌تواند روایت تحریم مطلق ربا را یاری کرده و ترجیح دهد.

سه نسبت میان خبر مخالف با کتاب وجود دارد که فردا به هر یک از این صور و حکم آن خواهیم پرداخت.


[1] . محمّد بن يعقوب [الکلیني: إماميّ ثقة] عن عليّ بن إبراهيم [بن هاشم : إماميّ ثقة] عن أبيه [إبراهیم بن هاشم القمّي : مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی] و عن محمّد بن إسماعيل [البندقيّ النیسابوري : مختلف فیه و هو إماميّ ثقة ظاهراً] عن الفضل بن شاذان [النیسابوري : إماميّ ثقة] جميعاً عن ابن أبي عمير [محمّد بن أبي عمير : إماميّ ثقة من أصحاب الإجماع] عن عبد الرحمن بن الحجّاج [البجلي : إماميّ ثقة] عن أبان بن تغلب ‌ [الجریري : إماميّ ثقة]« قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ قَطَعَ إِصْبَعاً مِنْ أَصَابِعِ الْمَرْأَةِ كَمْ فِيهَا؟ قَالَ(ع): «عَشَرَةٌ مِنَ الْإِبِلِ». قُلْتُ : قَطَعَ اثْنَتَيْنِ‌. قَالَ(ع): «عِشْرُونَ». قُلْتُ : قَطَعَ ثَلَاثاً. قَالَ(ع): «ثَلَاثُونَ». قُلْتُ : قَطَعَ أَرْبَعاً. قَالَ(ع): «عِشْرُونَ». قُلْتُ : «سُبْحَانَ اللَّهِ يَقْطَعُ ثَلَاثاً فَيَكُونُ عَلَيْهِ ثَلَاثُونَ وَ يَقْطَعُ أَرْبَعاً فَيَكُونُ عَلَيْهِ عِشْرُونَ إِنَّ هَذَا كَانَ يَبْلُغُنَا وَ نَحْنُ بِالْعِرَاقِ فَنَبْرَأُ مِمَّنْ قَالَهُ وَ نَقُولُ الَّذِي جَاءَ بِهِ شَيْطَانٌ! فَقَالَ(ع): «مَهْلاً يَا أَبَانُ! هَذَا حُكْمُ رَسُولِ اللَّهِ|، إِنَّ الْمَرْأَةَ تُعَاقِلُ‌ الرَّجُلَ إِلَى ثُلُثِ الدِّيَةِ فَإِذَا بَلَغَتِ الثُّلُثَ رَجَعَتْ إِلَى النِّصْفِ يَا أَبَانُ إِنَّکَ أَخَذْتَنِي بِالْقِيَاسِ وَ السُّنَّةُ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ».‌وسائل الشیعة، شیخ حرّ عاملی، ج29، ص352، ح1، ط آلالبیت.. (الأقوی أنّ هذه الروایة مسندة و صحیحة)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo