درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
98/01/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مکاسب محرمه/ قمار/ حکم قمار
خلاصه جلسه گذشته: صحبت درباره حرمت تکلیفی و وضعی قمار بود؛ اصل مدعای ما این است که قمار «حرامٌ تکلیفاً و وضعاً». حرام تکلیفی یعنی گناه است و عذاب دارد و حرام وضعی آن است که آنچه با قمار به دست میآید را مالک نمیشویم و تصرف در آن حرام است. ادله این مدعا، آیات و روایاتی است که دراینباره وارد شده است مثل ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[1] ، که هم دلالت بر حرمت تکلیفی و هم دلالت بر حرمت وضعی دارد؛ بنابراین باید قمار را انجام ندهیم زیرا عذاب دارد و اگر چیزی از قمار به دست آمد، باید از آن اجتناب شود. آیات و روایات کاملا بر این مدعا دلالت دارد اما برای اینکه بحث کامل باشد، روایات را ذکر کردیم.
روایت هجدهم: الشَّيْخُ أَبُو الْفُتُوحِ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام): أَنَّهُ مَرَّ بِقَوْمٍ يَلْعَبُونَ بِالشِّطْرَنْجِ فَقَالَ: «مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ وَ أَخَذَ قَدْراً مِنَ التُّرَابِ وَ طَرَحَهُ فِيهِ». قَالَ الشَّيْخُ: «يَقُولُ الَّذِينَ يَتَعَاطَوْنَ لَعْبَ الشِّطْرَنْجِ إِنَّهُ كُلَّمَا بَسَطَ نَطْعَهُ وَجَدَ فِيهِ شَيْئاً مِنَ التُّرَابِ».[2] آقا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به قومی عبور کرد که شطرنجبازی میکردند، حضرت فرمود: این مجسمهها چیست که نشسته و با آن بازی میکنید؟ حضرت مقداری خاک برداشت و بر روی آن ریخت. شیخ ابوالفتوح میگوید: به معجزه حضرت علی (علیهالسلام) هرگاه که میآمدند شطرنج بازی کنند، میدیدند که مقداری خاک بر روی آن است.
این روایت سند ندارد و مرفوعه است اما صاحب جواهر (رحمهالله) به آن استناد کرده است.[3] از این روایت میتوان بهعنوان مؤید استفاده کرد که قمار حرام و کار زشتی است و باید از آن دوری کرد.
روایت نوزدهم: فِي عُيُونِ الْأَخْبَار بِأَسَانِيدِهِ[4] عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ[5] عَنِ الرِّضَا (علیهالسلام) فِي كِتَابِهِ إِلَى الْمَأْمُونِ قَالَ: «... وَ اجْتِنَابُ الْكَبَائِرِ وَ هِيَ ... الْمَيْسِرُ وَ هُوَ الْقِمَارُ ... ».[6] امام رضا (علیهالسلام) نامهای به مأمون نوشت: سعی کنید از کبائر دوری کنید ازجمله میسر که همان قمار است.
روایت بیستم: دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ قَالَ: «مَنْ لَعِبَ بِالنَّرْدِ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ».[7] پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: کسی که با نرد بازی کند، عصیان خداوند را کرده است.
این روایت بر حرمت تکلیفی دلالت دارد اما از نظر سند ضعیف است و فقط میتواند مؤید باشد.
در این روایات تصریح شده که با شطرنج و نرد بازی نکنید. برخی از علما از همین روایات استفاده کردهاند که بازی با این دو فینفسه و حتی بدون رهان هم حرام است. برداشت دیگر این است که این روایات اصطلاح جدیدی را ایجاد نکرده بلکه میفرماید: قمار با نرد و شطرنج حرام است. معنای قمار، ملاعبه با رهان است؛ یعنی اگر عوضی باشد حرام است وگرنه حرام نیست؛ چون معنای قمار در لغت «اللعب بالآلات القمار مع الرهان» است بنابراین مفروغعنه است که مراد این روایات هم همین معنا است و شطرنجی که در آن زمان بازی میشده، معمولا با رهان بوده است.
روایت بیست و یکم: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ[8] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى[9] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى[10] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ[11] عَنْ أَبِيهِ[12] عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ[13] عَنْ مُوسَى بْنِ أُكَيْلٍ النُّمَيْرِيِّ[14] عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَيَابَةَ[15] قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) يَقُولُ: «لَا تُقْبَلُ شَهَادَةُ صَاحِبِ النَّرْدِ وَ الْأَرْبَعَةَ عَشَرَ وَ صَاحِبِ الشَّاهَيْنِ يَقُولُ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ مَاتَ وَ اللَّهِ شَاهٌ وَ قُتِلَ وَ اللَّهِ شَاهٌ وَ مَا مَاتَ وَ لَا قُتِلَ».[16]
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: قبول نمیشود شهادت کسی که با نرد، اربعة عشر و شطرنج بازی میکند. قسمهایی میخورند که دروغ است و شاه نمرده و کشته نشده است.
این روایت ضعیف السند است اما مورد استناد مرحوم صاحب جواهر قرار گرفته است.[17] روایت بهعنوان مؤید به درد میخورد و بر اساس آن شهادت کسی که قماربازی میکند پذیرفته نیست از این معلوم میشود که گناه کرده است.
روایت بیست و دوم: عَنْهُ[18] عَنْ أَبِيهِ[19] عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ[20] عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِي قَوْلِ اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَ: ﴿... فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾[21] قَالَ: «الرِّجْسُ مِنَ الْأَوْثَانِ هُوَ الشِّطْرَنْجُ وَ قَوْلُ الزُّورِ الْغِنَاءُ».[22]
امام صادق (علیهالسلام) در تفسیر آیه سوره حج فرمود: الرِّجْسُ مِنَ الْأَوْثَانِ، شطرنج است و قول زور، غنا است.
شطرنج هم از افراد قمار است پس باید از قمار دوری کرد زیرا رجس است.
روایت بیست و سوم: عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ[23] عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ[24] عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ[25] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الشِّطْرَنْجِ فَقَالَ: «دَعُوا الْمَجُوسِيَّةَ لِأَهْلِهَا- لَعَنَهَا اللَّهُ».[26] از امام صادق (علیهالسلام) درباره شطرنج پرسیده شد. حضرت فرمود: این بازی مجوس است. خدا آنها را لعنت کند.
سند این روایت درست است و دلالت میکند که باید از شطرنج دوری کرد. برای سایر اقسام قمار میتوان به روایات دیگر استناد کرد.
روایت بیست و چهارم: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ[27] فِي مَعَانِي الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِيهِ[28] عَنْ سَعْدٍ[29] عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ[30] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ[31] وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ[32] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ[33] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى[34] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ[35] عَنْ خَالِدِ بْنِ جَرِيرٍ[36] عَنْ أَبِي الرَّبِيعِ الشَّامِيِّ[37] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: «سُئِلَ عَنِ الشِّطْرَنْجِ وَ النَّرْدِ فَقَالَ: لَا تَقْرَبُوهُمَا ...».[38]
از امام صادق (علیهالسلام) درباره شطرنج و نرد پرسیدند حضرت فرمود: نزدیک به آنها نشوید.
نمیفرماید بازی نکنید بلکه میفرماید نزدیک آنها نشوید. اگر کسی هم بازی میکند شما نزدیک آنها نشوید زیرا تایید آنها است.
سند روایت کاملا درست است و دلالت میکند که نباید نزدیک قمار شد و میتوان حرمت تکلیفی و وضعی را از آن استنباط کرد؛ زیرا وقتی میگوید نزدیک نشو یعنی با آن بازی نکن، در مجلس قمار وارد نشو، از پولی که از قمار به دست آمده استفاده نکن و امثال این مسائل را میتوان به دلالت التزام از این روایت استفاده کرد.
روایت بیست و پنجم: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ[39] عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ[40] عَنْ أَبِيه[41] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى[42] قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ مِنَ الْبَصْرِيِّينَ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَقْعُدُ مَعَ قَوْمٍ يَلْعَبُونَ بِالشِّطْرَنْجِ وَ لَسْتُ أَلْعَبُ بِهَا وَ لَكِنْ أَنْظُرُ. فَقَالَ: «مَا لَكَ وَ لِمَجْلِسٍ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى أَهْلِهِ».
مردی از بصریین نزد امام کاظم (علیهالسلام) آمد و گفت: من در مجلسی مینشینم که شطرنجبازی میکنند ولی من خودم بازی نمیکنم بلکه نگاه میکنم. امام فرمود: چرا در چنین مجلسی بنشینی که خدا به اهلش نگاه نمیکند.
سند روایت قوی است اما دلالت قوی ندارد اما میتوان استفاده نمود که حرمت قمار مفروغعنه بوده و حکم نگاه مورد سؤال بوده است.