< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

97/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مکاسب محرمه/ قمار/ حکم قمار

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت درباره قمار بود و معنای لغوی و اصطلاحی قمار بود که علما ذکر کرده بودند.

حکم قمار:

آیات و روایات بسیاری دلالت بر حرمت قمار دارد.

مبحث اول: حرمت تکلیفی

حرمت تکلیفی آن است که عمل حرامی است و فاعل مستحق عقوبت است. حرمت وضعی مبحث دوم است به معنای این‌که آنچه از قمار به دست آمده تصرف در آن جایز نیست. در بررسی ادله حرمت باید توجه نمود که دلالت بر حرمت تکلیفی دارد یا حرمت وضعی یا هر دو.

ادله حرمت:

دلیل اول: آیات:

آیه اول: ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَ يَسْأَلُونَكَ مَا ذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴾.[1]

پیامبر از و درباره خمر و میسر می‌پرسند، بگو: در آن دو گناه بزرگی است. منافع اندکی هم دارند اما گناهشان بزرگ‌تر از نفعشان است ... .

آیه دلالت می‌کند که میسر، گناه کبیره است ودلالت بر حرمت تکلیفی می‌کند.

آیه دوم: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴾﴿ وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ﴾.[2]

آیه دلالت می‌کند که میسر که همان قمار است رجس بوده و از عمل شیطان است «فَاجْتَنِبُوهُ»و امر به اجتناب از آن می‌شود. شیطان به وسیله خمر و میسر در میان شما عداوت و دشمنی ایجاد می‌کند و از ذکر خدا و نماز بازمی‌دارد. آیا شما این نهی خدا را می‌پذیرید. خدا و رسول را اطاعت کنید و بترسید از این‌که اطاعت آن‌ها نکنید. اگر برگردید و اطاعت نکنید بدانید که وظیفه رسول ما ابلاغ رسالت بود و هر بلایی بر سر شما بیاید، خودتان با دست خود آورده‌اید؛ زیرا ما حقایق را به شما رساندیم.

بر اساس این آیه، میسر و قمار، منهی خداوند است و غضب خداوند را به همراه دارد؛ پس باید از آن دوری کرد. از این تعبیرات، حرمت تکلیفی قمر کاملا روشن می‌شود. از این حرمت تکلیفی می‌توان به حرمت تکلیفی هم رسید که تصرف در مال به دست آمده از قمار هم حرام است.

تبیین آیه با روایت

عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ[3] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ[4] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ[5] عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ[6] عَنْ جَابِر[7] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) قَالَ: لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ‌﴾، قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْمَيْسِرُ؟ فَقَالَ: «كُلُّ مَا تُقُومِرَ بِهِ حتّى‌ الْكِعَابُ ‌وَ الْجَوْزُ». قِيلَ فَمَا الْأَنْصَابُ؟ قَالَ: «مَا ذَبَحُوا لآِلِهَتِهِمْ». قِيلَ فَمَا الْأَزْلَامُ؟ قَالَ:«قِدَاحُهُمُ الَّتِي يَسْتَقْسِمُونَ بِهَا».[8]

وقتی آیه نازل شد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرسیدند که معنای میسر چیست؟ حضرت فرمود: هر چیزی که با آن قمار کنند حتی تاس و گردو میسر است.

از این روایت دانسته می‌شود هرچیزی که وسیله قمار قرار گیرد، حرام است. گردو در زمان گذشته آلت متعارف قمار بوده.

از آیه حرمت تکلیفی و وضعی استفاده می‌شود و فهمیده می‌شود از جمله گناهان کبیره، شراب و قمار است. گناهان زیادی وجود دارد اما در آیات با تفصیل درباره شراب و قمار توضیح داده است. در این آیه، دوازده تأکید بر حرمت خمر و میسر وجود دارد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» معلوم می‌شود کسی که این عمل را مرتکب می‌شود مؤمن نیستند. «رِجْسٌ» رجس نحثی و پلیدی است. «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» هم تأکید دیگری بر حرمت است. «فَاجْتَنِبُوهُ‌» امر به اجنتناب هم تأکید است. «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» شاید رستگار شوید. «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ» ایجاد دشمنی با این کار هم تأکید دیگری است. «وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاَةِ» دوری از یاد خدا و نماز هم تأکید است و ... .

آیت‌الله مکارم (سلمه‌الله) این دوازده تأکید را این‌گونه بیان می‌کند: «من الجدير بالذكر أنّ الآيات مؤكّدة باثني عشرة تأكيدات:1- الخطاب إلى المؤمنين. 2- كونها رجساً. 3- كونها من عمل الشيطان. 4- الأمر بالاجتناب. 5 - كون الغاية الفلاح. 6 - إرادة الشيطان إيقاع العداوة و البغضاء فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ. 7- البعد عن ذكر اللّه. 8 - البعد عن الصلاة. 9- قوله- تعالى: ﴿فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴾ . 10- ﴿وَ أَطِيعُوا اللّٰهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ﴾. 11- الأمر بالحذر. 12- التهديد بقوله: ﴿فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ﴾».[9]

با این تأکیدات، حرمت قمار مسلّم است و نیازی به بحث بیشتری نیست.

آیه سوم: ﴿... وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلٰامِ ...﴾.[10] این آیه هم تفسیر به قمار شده است.

ازلام آن است که در گذشته سه چیز درست می‌کردند یکی «امرنی ربّی» می‌نامیدند، دومی «نهانی ربی» و سومی ممتنع بود، اگر اولی در قرعه بیرون می‌آمد، انجام می‌دادند و اگر دومی بیرون می‌آمد، ترک می‌کردند و اگر سومی بیرون می‌آمد، دوباره قرعه می‌زدند.

«أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلٰامِ» أي حرّم عليكم الاستقسام بالأقداح؛ أي السهام و ذلك أنّهم إذا قصدوا فعلاً ضربوا ثلاث أقداح مكتوب على أحدها: أمرني ربّي و على الاُخرى نهاني ربّي و الثالث غفل لا كتابة عليه؛ فإن خرج الآمر مضوا على ذلك أو الناهي تجنّبوا عنه و إن خرج الغفل أجالوها ثانياً؛ فمعنى الاستقسام طلب معرفة ما قسّم لهم من الخير و الشر، دون ما لا يقسّم لهم بالأزلام.

و قيل: المراد به الميسر و قسمتهم الجزور على الأنصباء المعلومة واحدها زلم كجمل و زلم كصرد و قيل: هي كعاب‌ فارس و الروم التي كانوا يتقامرون بها و هي الشطرنج».[11]

آیه چهارم: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحيماً﴾.[12]

آیه درباره قمار نیست بلکه درباره حرمت اکل مال به باطل است و قمار هم مصداقی از اکل مال به باطل است و حرام.

دلیل دوم: روایات:

روایت اول: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ[13] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ النَّهْدِيِّ[14] عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ[15] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ[16] عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ[17] قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) الصِّبْيَانُ يَلْعَبُونَ بِالْجَوْزِ وَ الْبَيْضِ‌ وَ يُقَامِرُونَ‌ فَقَالَ: «لَا تَأْكُلْ مِنْهُ فَإِنَّهُ حَرَامٌ».[18]

راوی می‌گوید: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم که کودکان با گردو و تخم‌مرغ قمار می‌کنند. حضرت فرمود: از آن نخور؛ زیرا حرام است.

از این روایت صحیح السند حرمت وضعی ثابت می‌شود هرچند چون قمارکننده بچه است حرمت تکلیفی نباشد اما نمی‌توان از آن خورد. نکته دیگری که از روایت استفاده می‌شود این است که قمار با گردو و تخم‌مرغ در آن زمان متعارف بوده؛ پس این دو آلت قمار متعارف بوده و این روایت موافق با تعریف لغوی قمار است.

روایت دوم: عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ[19] عَنْ أَبِيهِ[20] عَنِ النَّوْفَلِيِّ[21] عَنِ السَّكُونِيِّ[22] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) قَالَ: «كَانَ يَنْهَى عَنِ الْجَوْزِ يَجِي‌ءُ بِهِ الصِّبْيَانُ مِنَ الْقِمَارِ أَنْ‌ يُؤْكَلَ‌ وَ قَالَ‌ هُوَ سُحْتٌ».[23]

امام صادق (علیه‌السلام) مکرر نهی می‌فرمود از خوردن گردویی که کودکان از قمار می‌آورند و می‌فرمود که آن سحت است.

روایت به صراحت دلالت می‌کند بر حرمت وضعی مال به دست آمده از بازی با آلات قمار متعارف در آن زمان، حرمت تکلیفی هم هست.

محقق سبزواری (رحمه‌الله) می‌فرماید: «يدلّ على تحريم الأكل منه رواية إسحاق بن عمّار و رواية السكوني؛ لكن هذان الروایتان مختصّة ببعض أنواعه و هو الأكل من الجوز و البيض الذي لعب به الصبيان».[24] ایشان می‌گوید: این دو روایت دلالت بر حرمت قمار با گردو و تخم‌مرغ دارد و شامل بازی با سایر چیزها ندارد. بر این اساس مثلا اگر بر سر پول بازی کنند، حرمت از این روایات استفاده نمی‌شود.

روایت سوم: عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ[25] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ[26] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ[27] عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ[28] عَنْ جَابِر[29] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) قَالَ: لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله): ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾‌، قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْمَيْسِرُ؟ فَقَالَ: «كُلُّ مَا تُقُومِرَ بِهِ حتّى‌ الْكِعَابُ‌ ‌وَ الْجَوْزُ». قِيلَ فَمَا الْأَنْصَابُ؟ قَالَ: «مَا ذَبَحُوا لآِلِهَتِهِمْ». قِيلَ فَمَا الْأَزْلَامُ؟ قَالَ: «قِدَاحُهُمُ الَّتِي يَسْتَقْسِمُونَ بِهَا».[30]

وقتی آیه نازل شد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرسیدند که معنای میسر چیست؟ حضرت فرمود: هر چیزی که با آن قمار کنند حتی تاس و گردو میسر است.

روایت ضعیف السند است اما حرمت تکلیفی و وضعی از آن استفاده می‌شود.

 


[3] أحمد بن إدريس القمّي : إماميّ ثقة.
[4] القمّي : إماميّ ثقة.
[5] الخرّاز : إماميّ ثقة.
[6] الجعفي : إماميّ ضعیف.
[7] جابر بن يزيد الجعفي‌ : إماميّ ثقة.
[13] الحسين بن محمّد بن عامر : إماميّ ثقة.
[14] محمّد بن أحمد حمدان القلانسي‌ : إماميّ ثقة.
[15] الأنباري : إماميّ ثقة.
[16] الکناني : واقفيّ ثقة.
[17] الصیرفي : مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی.
[19] القمّي : إماميّ ثقة.
[20] إبراهیم بن هاشم القمّي : مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی.
[21] الحسین بن یزید النوفلي : مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی.
[22] إسماعيل بن أبي زياد السكوني‌ : عامّيّ ثقة.
[25] أحمد بن إدريس القمّي : إماميّ ثقة.
[26] القمّي : إماميّ ثقة.
[27] الخرّاز : إماميّ ثقة.
[28] الجعفي : إماميّ ضعیف.
[29] جابر بن يزيد الجعفي‌ : إماميّ ثقة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo