< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

97/12/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مکاسب محرمه/ قمار/ تعریف قمار

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت درباره قمار بود که معنای لغوی و اصطلاحی قمار ذکر شد. دو ویژگی در بحث قمار مطرح است: 1- بازی با آلات معدّه برای قمار. آلات قمار در هر زمانی ممکن است متعدد باشد؛ در زمان پیامبر (صلی‌اله‌علیه‌وآله) آلات قمار چیزهایی بوده و در زمان‌های دیگر چیزهای دیگری بوده است. 2- همراه با عوض باشد.

اگر هر دو قید بود، یقینا قمار صدق می‌کند که لغت و اصطلاح بر آن دلالت دارد و قدر متیقّن آیات و روایات است. لازمه شرط دانستن دو قید این است که اگر آلات قمار باشد اما رهان نباشد، جایز باشد، همچنین اگر رهان باشد اما آلات قمار نباشد، بازهم جایز باشد.

دلایل شرط بودن رهان:

دلیل اول: دو روایت:

روایت اول: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ[1] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ النَّهْدِيِّ[2] عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ[3] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ[4] عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ[5] قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) الصِّبْيَانُ يَلْعَبُونَ بِالْجَوْزِ وَ الْبَيْضِ‌ وَ يُقَامِرُونَ‌ فَقَالَ: «لَا تَأْكُلْ مِنْهُ فَإِنَّهُ حَرَامٌ».[6]

در این روایت موثققه راوی می‌گوید: به امام صادق (علیه‌السلام) گفتم: بچه‌ها با گردو و تخم مرغ بازی می‌کنند و قمار می‌کنند. امام فرمود: از آن (تخم‌مرغ یا گردو) نخور زیرا حرام است.

به نظر ما آلات قمار در آن زمان، تخم‌مرغ و گردو بوده است که در روایات دیگری هم آمده است. در هر زمانی ممکن است قمار آلت متعارفی داشته باشد. رهان هم وجود داشته؛ هرکس برنده می‌شد، تخم‌مرغ یا گردوی طرف مقابل را هم برمی‌داشت.

نکته: آیا آن تخم‌مرغی که با آن قمار کرده‌اند حرام می‌شود یا آن‌که به‌عنوان رهان گرفته شده حرام است؟ مسلّم است تخم‌مرغی که با آن قمار شده از ملکیت خارج نمی‌شود، هیچ عالمی این حرف را نزده است؛ پس آن چیزی که روایت آن را حرام معرفی کرده همان تخم‌مرغی است که به‌عنوان رهان به دست آمده است.

آیت‌الله سبحانی (حفظه‌الله) می‌فرماید: «إذ لو لم يعتبر، لكان ذكر «يقامرون» بلا وجه؛ فإنّ اللعب بالجوز و البيض يعمّ كلتا الصورتين و أيضاً يكون النهي عن مطلقه غير تام؛ لجواز الأكل من المال الذي قامر به إذا كان مالكاً له و إن ارتكب أمراً محرّماً، اللهم إلّا أن يقال: إنّ جواز الأكل لا يثبت جواز العمل تكليفاً الذي هو محطّ البحث».[7]

روایت دوم: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا[8] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[9] عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ[10] عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ[11] عَنْ زِيَادِ بْنِ عِيسَى وَ هُوَ أَبُو عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءُ[12] قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌ السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ﴿وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ‌﴾[13] فَقَالَ كَانَتْ قُرَيْشٌ تُقَامِرُ الرَّجُلَ بِأَهْلِهِ وَ مَالِهِ فَنَهَاهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ ذَلِكَ».[14]

در این روایت صحیحه راوی می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره آیه 184 سوره بقره پرسیدم، امام (علیه‌السلام) فرمود: قریش این‌گونه بود که قمار می‌کرد و اگر می‌باخت زن و مالش را به برنده می‌داد، خداوند از این رفتار، آنان را نهی کرد.

در روایت می‌گوید: «بِأَهْلِهِ وَ مَالِهِ» و نگفته «أو ماله» معلوم می‌شود هم زن و هم مالش را می‌داد نه این‌که یکی را بدهد.

در این روایت قمار به معنایی گرفته شده که رهان در آن وجود داشته است؛ پس وجود رهان از مقوّمات رهان است. اگر رهان وجود داشته باشد، قمار صدق می‌کند اما اگر رهان نباشد ممکن است قمار صدق نکند درحالی‌که کتب لغت نیز رهان را در تعریف قمار شرط دانسته‌اند و این دو روایت هم موافق با کتب لغت است.

دلیل دوم: تصریح اهل لغت


[1] الحسين بن محمّد بن عامر : إماميّ ثقة.
[2] محمّد بن أحمد حمدان القلانسي‌ : إماميّ ثقة.
[3] الأنباري : إماميّ ثقة.
[4] الکناني : واقفيّ ثقة.
[5] الصیرفي : مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی.
[8] قال العلّامة الحلّيّ(رحمه الله)في «الخلاصة : 271 - 272» : قال الکلینيّ(رحمه الله):«کلّما ذکرت في کتابي : عدّة من أصحابنا عن أحمد بن محمّد بن عيسى، المراد بقولي عدّة من أصحابنا : محمّد بن يحيى [العطّار : إماميّ ثقة] و عليّ بن موسى الكمندانيّ [أو الکمیداني : ثقة ظاهراً] و داود بن كورة [ثقة ظاهراً] و أحمد بن إدريس [القمّي : إماميّ ثقة] و عليّ بن إبراهيم ‌ [القمّي : إماميّ ثقة].
[9] أحمد بن محمّد بن عيسى الأشعري‌ : إماميّ ثقة.
[10] الأنباري : إماميّ ثقة.
[11] إماميّ ثقة.
[12] إماميّ ثقة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo