< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

98/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نشر صحف در روایات

و قد ورد في هذا الباب من طريق أهل البيت ع و غيرهم عن النبي ص أحاديث [1] كثيرة؛

منها: ما روي عن قيس بن عاصم أنه قال ص: «يا قيس! إن مع العز ذلا و مع الحياة موتا و إن مع الدنيا آخرة و إن لكل شي‌ء رقيبا و على كل شي‌ء حسيبا و إن لكل أجل كتابا و إنه لا بد لك من قرين يدفن معك و تدفن معه و هو حي و أنت ميت فإن كان كريما أكرمك و إن كان لئيما أسلمك ثم لا يحشر إلا معك و لا تحشر إلا معه و لا تسأل إلا عنه فلا تجعله إلا صالحا فإنه إن صلُح آنست به و إن فسد لا تستوحش إلا منه و هو فعلك‌»

فانظر يا وليي في هذا الحديث الشريف تجد فيه لباب معرفة النفس و علم الآخرة و فيه إشارة إلى عدة مسائل شريفة ليس هاهنا موضع بيانها.

و منها: قوله ص: «إن الجنة قيعان و إن غراسها سبحان الله»‌[2]

و منها: «أن المرء مرهون بعمله‌»

و منها قوله ص: «خلق الكافر من ذنب المؤمن‌»

و أمثال ذلك كثيرة.

و من كلام فيثاغورس؛ -و هو من أعاظم الحكماء الأقدمين‌- أنك ستعارض لك في أفعالك و أقوالك و أفكارك و سيظهر لك من كل حركة؛

     فكرية

     أو قولية

     أو عملية

صورة؛

     روحانية

     و جسمانية

فإن كانت الحركة غضبية أو شهوية صارت مادة لشيطان يؤذيك في حياتك و يحجبك عن ملاقاة النور بعد وفاتك و إن كانت الحركة عقلية صارت ملكا تلتذ بمنادمته في دنياك و تهتدي به في أخراك إلى جوار الله و دار كرامته.

 

ملاصدرا گفت: نیات و ملکات انسان؛

     اگر خوب باشد به صورت فرشتگان الهی ظهور می یابد و به یک صورت و فعلیت نیکویی برای خود انسان و نفس او تبدیل می شود و به صورت پاداش ها و ثواب های بهشتی در می آید

     و اگر هم بد باشند به صورت شیاطین و به صورت بد برای نفس و سبب مؤلمات و عذاب های اخروی ظهور می کند

اکنون روایاتی از پیامبر ص را از طریق اهل بیت ع و عامه نقل می کنند؛ قیس ابن عامر گوید با جماعتی از بنی تمیم محضر پیامبر ص شرفیاب شدیم عرضه داشتیم: ما بیابان نشینیم و پندی مفید ما را بفرمایید حضرت رسول ص مواعظی طولانی فرمودند و قیس ابن عاصم خواست تا این مواعظ را به صورت شعری در بیاورند تا مایه مباهات ایشان باشد پیامبر ص به دنبال حسان ابن ثابت فرستاد اما پیش از او سلسال ابن دلهمث که در مجلس بود سخنان پیامبر ص را به نظم در آورد پیامبر ص فرمود: «يا قيس! إن مع العز ذلا و مع الحياة موتا و إن مع الدنيا آخرة و إن لكل شي‌ء رقيبا و على كل شي‌ء حسيبا و إن لكل أجل كتابا و إنه لا بد لك من قرين يدفن معك و تدفن معه و هو حي و أنت ميت فإن كان كريما أكرمك و إن كان لئيما أسلمك ثم لا يحشر إلا معك و لا تحشر إلا معه و لا تسأل إلا عنه فلا تجعله إلا صالحا فإنه إن صلُح آنست به و إن فسد لا تستوحش إلا منه و هو فعلك‌»

با هر عزتی خواری هست و هر روز خوش روز بدی هم دارد حضرت علی ع فرمود: «ما قال الناس لشیئ طوبی له الا و قد خبأ له الدهر یوم سوء» روزگار بدی های روزهای خوش را در خود پنهان کرده است «الدهر یومان یوم لک و یوم علیک»

با زندگی مرگی است روزی پیمانه زندگی سر ریز می شود و با دنیا آخرتی هم هست و برای هر چیزی مراقبی هست و هر چیزی حسابرسی دارد و برای هر عملی نوشته ای است

پس از فقرات فوق پیامبر ص افزودند: فعل و عمل انسان قرین انسان و ملازم اوست که با وی دفن می شود و شخص هم با او دفن می گردد در حالی که عمل زنده و شخص مرده است فقط از عمل انسان پرسش می شود؛

اگر عمل صالح باشد موجب أنس انسان است و در غیر این صورت سبب وحشت وی می شود سلسال ابن دلهمث این گونه به نظم کشید:

تخیّل خلیطا من فعالک انما    قرین الفتی فی القبر ما کان یفعل

 

به گفته ملای رومی:

گفت پیغمبر که بهر این طریق    با وفا تر از عمل نبود رفیق

 

بنا بر سفارش «الرفیق ثم الطریق» بهترین رفیق سفر دراز معاد عمل او است حضرت علی ع فرمود: «آه! من قلة الزاد و طول السفر و بُعد الطریق»

عمل انسان بعد از مرگ به صورت قرین و رفیق او در قبر ظهور می یابد و باعث انس یا وحشت او می شود.

بعد ملا صدرا توصیه می کند که در فقرات این حدیث دقت شود که لُب و لباب معرفت نفس و علم آخرت شناسی در این حدیث است و بعد می افزاید: معارف دیگری در حدیث است که در جای خود باید بحث شود اما مهم معرفت نفس و علم آخرت است که در این حدیث وجود دارد.

لب دانش نفس: این که پیامبر فعل آدمی را قرین او دانست و این که با انسان عملش دفن می شود و عمل زنده و انسان مرده است این مغز سخن معرفت نفس در حدیث است فعل انسان در شاخه نظر ادراک و فکر است و در شاخه عمل هم نیت و قصد و اراده است که آن هم توجه و علم است و سر از ادراک در می آورد: «لکل امرء ما نوی» و «إنما الأعمال بالنیات» این نمی میرد یعنی حقیقت انسان که بعد از مرگ دارای حیات است چیزی جز ادراک و علم و شعور نیست که نمی میرد زیرا مجرد است طبق همین حدیث شریف نفس انسان به صورت عمل و افکارش در می آید.

جان دانش نفس و خود شناسی این است که انسان به تجرد گوهر وجود خود پی ببرد و بعد از مرگ به صورت عمل و نیتش در می آید و زنده است بجهت تجردی که دارد بدن شخص می میرد و دفن می شود منتهی با همین بدنی که وارد قبر می شود نفس او که فکر و علم و آگاهی و قصد و اراده در دنیا است و ملکات عملیه و علمیه ای که داشته صورت و فعلیت نفس می شود.

لب علم به آخرت: در آن جمله ای است که «أن مع الدنیا الآخرة» آخرت اشراف و احاطه بر دنیا دارد کما این که آخرت نقد است و الان در آخرت هستیم «إن جهنم لمحیطة بالکافرین» مشتق حقیقت در متلبس به مبدأ است الان دوزخ و آخرت کافران را فرا گرفته است «یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة هم غافلون» معلوم می شود آخرت باطن دنیا است و محیط بر آن می باشد فاصله ما با آخرت به جدار بدن است و به دیواره و پیکره بدنی است که داریم مثل رحم و جدار بدن که فاصل بین نوزاد و دنیا است و وقتی برداشته شود به دنیا می آید.

این که ملاصدرا می گوید: مطالبی دیگر در این حدیث از معارف عالیه هست شاید به این اشاره دارد که در «إن مع العزّ ذُلا» افزون بر معنای ظاهری که دنیا فراز و نشیب و عزت و ذلت دارد می توان برای این فقره را اشاره به سخن حضرت علی ع دانست که؛ «کفی بی عزا أن أکون لک عبدا و کفی بی فخرا أن تکون لی ربا» کسی که عزت می خواهد باید بندگی کند

بندگی کرده خواجه خود را    خواجگان بر درش شده بنده

 

بکوش ای دل خدا را بنده باشی    در این درگه چو خاک افکنده باشی

 

«و مع الحیاة موتا» شاید اشاره به حرکت جوهری باشد که ملاصدرا بدان قایل است و تجدد امثالی که عرفا بدان باور دارند و گسترده تر از حرکت جوهری می باشد ایجاد و اعدام در هر لحظه اشاره به این مسأله معرفتی دارد و

یا اشاره به این باشد که اگر کسی حیات جاودانه می خواهد در سایه موت و حیات محقق می شود

أقتلونی أقتلونی یا ثقات    إن فی قتلی حیاةً فی حیاة

آزمودم مرگ من در زندگی است    چون بمیرم زندگی پایندگی است

 

که فرود: «موتوا قبل أن تموتوا»

در ادامه که در حدیث آمده: «إن لکل شیئ رقیبا» در قرآن آمده: «و کان الله علی کل شیئ رقیبا» مقاله ای در این باره در مجلد 14 دایرة المعارف قرآن از استاد چاپ شده است

«و علی کل شیئ حسیبا» در آیه آمده است: «وَإِذَا حُيِّيْتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا (86)»

در روایت دیگری آمده است: «إن الجنة قيعان و إن غراسها سبحان الله»‌ بهشت بیابانی است و نهال و تخم آن ذکر سبحان الله است حکیم سبزورای در معاد منظومه حکمت گفته:

و جنة عرضها عرض الأرض و السماء    لواسع القلب و لا تصادما

 

بهشت گسترده همان وسعت قلب و درون خود انسان است جهنم هم این گونه است «نار الله المؤقدة التی تطلع علی الأفئدة» چشمه ای که عباد الله می نوشند را خود می جوشانند «عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا (6)» فطرت پاک خدایی و لوح نفس که در ابتدا نا نوشته است و انسان با افعال و افکار و اعمل خود چه درختی در آن بنشاند به خود انسان بستگی دارد

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد    نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد

 

در روایات دیگر آمده: و منها: «أن المرء مرهون بعمله‌» و همین طور؛ «خلق الكافر من ذنب المؤمن‌» که حکیم سبزواری میگوید: یعنی ملکه شیطان کافر و سیئه ای که به صورت شیطان کافر در می آید و از گناه است.

بعد هم سخنی از فیثاغورث حکیم نقل می کند که؛ که انسان پس از مرگ با افعال و افکار و اقوال خود مواجه می شود و هر عمل انسان اعم از پندار و گفتار و رفتارش یک صورتی در عالم عقل و صورتی در عالم مثال می یابد؛

     اگر عمل از سنخ غضب و شهوت باشد مایه شیطانی در وجود انسان می شود که در دنیا باعث آزار و اذیت اوست و پس از مرگ هم مانع ملاقات عالم نور می شود

     اگر عمل انسان عقلی و انسانی باشد در وجودش شبیه فرشته ای می شود که در دنیا سبب التذاذ او شده و در آخرت موجب می شود انسان به جوار حق تعالی بار یابد.


[1] . خصال شیخ صدوق باب3 ش 93 ص511 و علم الیقین ج2 ص884 و اربعین شیخ بهایی حدیث 39.
[2] . ای که بد کردی برو ایمن مباش    زا« که تخم است و برویاندش خداش.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo