< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

98/08/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آیاتی درباره نامه اعمال

و هم طائفتان؛

     ملائكة اليمين و هم الذين يكتبون أعمال أصحاب اليمين

     و ملائكة الشمال و هم الذين يكتبون أعمال أصحاب الشمال

قال تعالى:‌ «إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ»

و قال:‌ «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا»

و قال أيضا: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ‌» لأن كتابه من جنس العلوم و الاعتقادات الصادقة و الأخلاق الحسنة و الظن هاهنا بمعنى العلم‌

«وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ‌» لأن كتابه من جنس الأكاذيب الباطلة و الصفات الشيطانية و الشهوات الحيوانية و الرئاسات الدنيوية المحرقة للقلوب المعذبة للنفوس و مثل هذا الكتاب المشتمل على الكذب و الغلط و الهذيان يستحق للاحتراق بالنار كما قال: ‌« وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً وَ يَصْلى‌ سَعِيراً»

و قد ورد في الخبر: «أن من عمل حسنة كذا يخلق الله منها ملكا يستغفر له إلى يوم القيامة» كما قال تعالى‌: «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ»

و هكذا القياس في الكفر و الاعتقاد السوء فمن فسد اعتقاده في المسائل الإلهية و رسخ على جهله و بالغ في كفره يتنزل على نفسه شيطان يوعده بالشر و يغُرُّه اغترارا بالجهل و يعجبه إعجابا بنفسه و كان قرينه في الدنيا و الآخرة كما قال تعالى‌: «هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلى‌ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّياطِينُ تَنَزَّلُ عَلى‌ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ‌ يَسْمَعُ آياتِ اللَّهِ تُتْلى‌ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِراً...» الآية و قوله‌: «وَ مَنْ يَعْشُ[1] عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ‌»

و هذه الهيئة الراسخة للنفس المتمثلة لها يوم القيامة هي التي‌ تسمى في عرف الحكمة بالملكة و في لسان الشريعة بالملك و الشيطان في جانبي الخير و الشر و المسمى[2] أمر واحد في الحقيقة.

 

ملاصدرا گفت: افکار و گفتار و رفتار انسان و همه اعمال اگر چه خود عمل معدوم و فانی می شود اما اثرش در نفس باقی می ماند

با بدان کم کن آشنایی را    گوش کن گفته سنایی را

با کم نشین اثر یابی    خو پذیر است نفس انسانی

 

با تکرار رفتار و گفتار و افکار، اثر آن ها تشدید و تبدیل به ملکه می شود و ذات انسان را تخمیر می کند و شاکله وجود انسان را تحقق می بخشد در این بحث از احوال قیامت که نشر صحایف است و کتاب وجود انسان و باطن انسان رو می شود و پرده های باطنی کنار می رود حال کتاب و مکتوب و کاتب چیست؟

     کتاب، صحیفه نفس و روح و قلب و دل انسان است «اولئک کتب الله فی قلوبهم الإیمان»

     مکتوب آن ملکات عینیه و عملیه است که با تکرار افکار و گفتار و کردار در دنیا تشکیل می شود

     کاتب هم ملایک الهی هستند یا نفس انسان یا خود ملکات نفس و نتیجه همان افعال و افکار و گفتار انسان را ملایک ثبت و کتابت می کنند و ملایک در طول انسان و اختیار اوست « وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ كِراماً كاتِبِينَ‌» که حافظ انسان و اعمال او می باشند و آن را ثبت می کنند

اکنون دو مطلب بیان می شود؛

مطلب نخست: درباره کرام الکاتبین که ثبت اعمال می کنند در قرآن می فرماید: «إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» دو فرشته در جانب چپ و راست نشسته اند که بدی ها و خوبی ها را می نگارند و هر گفته ای را می نگارند اگر انسان اهل یمین و سعادت باشد نامه عمل او را به دست راستش می دهند و او بهشتی است و او خود نامه عملش را قرئت می کند و از دیگران دعوت می کند تا نامه او را بنگرند؛ «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا» و قال أيضا: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ‌» ملاصدرا ظن در آیه را به معنای یقین می داند اما شیخ انصاری در رسایل می گوید: در اعتقادات، ظن هم کافی است و ظن به معنای خودش است یقین امری نادر است و هر کسی به آن نایل نمی شود

کسانی که اهل دوزخ و شقاوت اند حال و روزشان این است که؛ «وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ‌»

بهشتیان و اهل یمین که نامه اعمال ایشان به عقاید صحیح و اخلاق نیکو زینت یافته است، دیگران را به خواندن کتاب خود دعوت می کنند اما اهل شمال و شقاوت آرزو می کنند کاش نامه اعمال به آنها داده نمی شد زیرا این کتاب پر از اباطیل و اعتقادات فاسد و اخلاق ناپسند و ناروا است این کتاب پرونده سیاهی است و پر از غلط و باطل می باشد لذا استحقاق سوختن دارد به قول ناصر خسرو؛

بسوزند چوب درختان بی بَر    سزا خود همین است بی برگ و بری را

 

قرآن می فرماید: «وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً وَ يَصْلى‌ سَعِيراً» کسانی که نامه اعمالشان را از پشت سر می دهد هم اصحاب شمال اند زیرا در مقابل اهل یمین در همین آیه قرار گرفته اند در روایتی آمده که سینه این افراد را می شکافند و دست چپ را از آن عبور داده و از پشت سر نامه عمل را به دست چپ شان می دهند که:‌ « وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً وَ يَصْلى‌ سَعِيراً» فریاد وا ویلا سر می دهند

بانگ می زد وا ثبورا! وا ثبور    همچو جان کافران در قعر گور

 

مطلب دوم: ملکات خوب و بد انسان در علم و عمل به صورت انوار و ملایک در می آید اگر ملکات نیک باشند و اگر بد باشند به صورت ملایکه غلاظ و شداد و شیاطین در می آیند در دنیا و آخرت هر دو خواهد بود جز این که در آخرت ظهور و بروز می یابد الان در باطن هستند و در قیامت ظاهر می شوند.

ملاصدرا می گوید: ملکه با ملک هم ریشه است و این تأیید و شاهدی بر وحدت مسمی است « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (6)»

برای اثبات مطلب دوم به آیات و روایات استشهاد می شود در روایتی آمده است: کسی که کار نیکی انجام دهد خدا از همان کارش فرشته ای برایش می آفریند تا قیامت برای او استغفار کند یعنی نتیجه عمل خوب خلق فرشته ای است که تا قیامت سودش به انسان می رسد اعمال حسنه سبب پیدایش ملکه خوب و حمیده می شود «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ»

ایشان با ملکات خود منزل ملایک می شوند و از ترس و حزن امان می یابند و به بهشت موعود بشارت می یابد در دنیا وجود وی محاط انوار الهی می شود حکیم سبزواری در حاشیه می گوید:

نور او از یمن و یسار و تحت و فوق    بر سر و بر گردنم افکنده طوق

 

در آخرت همین ملکات به صورت انسانی ظهور می کند و شخص با همان صورت محشور می شود و در ثانی همین ملکات به ملایک رحمت تبدیل می شوند و به صورت حور و غلمان و قصور و نعمات بهشتی در می آیند غلمانی شبیه مروارید ناسفته و چون دُر شفاف و روشن است و برای خدمت بر گِرد بهشتیان می گردند

کسانی که ملکات بد دارند و افکار و عقاید باطل منزل شیاطین اند؛ «هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلى‌ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّياطِينُ تَنَزَّلُ عَلى‌ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ‌ يَسْمَعُ آياتِ اللَّهِ تُتْلى‌ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِراً...» الآية این فرد پر از شیطان است که نشانه های الهی را می شنود اما اصرار بر گمراهی دارد و می فرماید: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ‌» اکنون این شیطان است و دیده نمی شود و در آخرت به صورت نفسی در می آید که شریر است و هم به صورت ملایک غلاظ و شداد و هم به صورت حیات و عقارب و موذیات و ...در می آیند.


[1] . "یعش" یعنی کسی که خودش را به کوری می زنداین همه نقش عجب بر در و دیوار وجود    هر که فکرت نکند نقش بوَد بر دیوار.
[2] . ماده ملکات و ملکه هر دو یکی است از میم و لام و کاف.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo