< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

98/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عبور از صراط

و عن الحسن؛ الصراط مسيرة آلاف سنة أدق من الشعر و أحد من السيف؛

     ألف صعود

     و ألف استواء

     و ألف هبوط

أقول‌: لا يبعد أن يكون؛

     الأول إشارة إلى السير من الخلق إلى الله

     و الثاني إلى السير في الله منه إليه

     و الثالث إلى السير من الله إلى الخلق

و قال أبو طالب المكي في كتاب قوة القلوب: روي أن الله تعالى خلق الصراط من رحمته أخرجها للمؤمنين فالصراط للموحدين‌ خاصة و الكفار لا جواز لهم‌ عليه لأن النار قد التقطت من الموقف جبابرتهم و سائر الكفار قد اتبعوا ما كانوا يعبدون من دون الله عز و جل إلى النار

فقسم النور بين الموحدين على قدر ما جاءوا به من الدنيا و الصراط يدق و يتسع على حسب منازل الموحدين؛

     الدقة للمذنبين

     و السعة للمتقين

     و الأصل الواسع للأنبياء و الأولياء يصير لهم كالبساط سعة و بسطا

و لهم السرعة و الإبطاء؛

     فأولهم كلمح البصر

     و آخرهم كعمر الدنيا سبعة آلاف سنة تزل قدم تحترق ثم يخرجها فتبرأ من الرحمة ثم تزل قدم و الأخرى قد برأت

فالإسلام خرج لهم من الرحمة فلما قبلوه‌ و لم يفوا به ضرب لهم جسرا من تلك الرحمة فيمروا عليها فمن ضيع منهم شيئا من أعمال الإسلام فإنما ضيع الرحمة التي رحم بها فزلت قدمه فالدقة و الاتساع على قدر الرحمة من الله تعالى للعبد فبحظ العبد من الرحمة التي قسمه سبحانه في أيام الدنيا يتسع الصراط عليه هناك.

و السرعة و الإبطاء في قطع الصراط على قدر القرب فبحظ العبد من نور القربة يسرع و يبطؤ.

 

ملاصدرا سخنی که احتمالا از حسن بصری است را درباره صراط نقل می کند بعد خودشان تحلیلی از سخن وی بیان کرده و بعد هم عبارتی طولانی را از ابوطالب مکی می آورد؛

سخن حسن بصری: صراط مسیری طولانی است که هزاران سال به طول می انجامد،

     هزار سال صعود است

     و هزار سال استوا و مستقیم راه رفتن است

     و هزار سال هم هبوط و پایین آمدن است

نظر ملا صدرا: ایشان توضیحی در مورد سخن حسن بصری می دهد که؛

     هزار سال صعود اشاره به سفر اول از اسفار اربعه عرفانی دارد که "السفر من الخلق الی الحق" است این سفر رجوع از کثرت به وحدت است و توجه سالک را از کثرت و خلق به وحدت و حق وا می دارد

     هزار سال دوم اشاره به سفر دوم دارد که "السفر من الحق الی الحق" است و یا "السفر فی الحق" است که سیر در اسماء و صفات الهی و سفر در کمالات حق و اسماء و صفات است

     هزار سال هبوط سفر سوم یا سفر "من الحق الی الخلق بالحق" است و سیر در مراتب افعال حق است یعنی رجوع از وحدت به کثرت اما کثرت غیر حاجبه

     سفر چهارم مخصوص انبیای مشرع و تشریعی است که سفر "من الخلق الی الخلق الی الحق" است یا "سفر فی الخلق" گردش میان خلق با حق است تا سعادت دنیوی و اخروی خلایق را تضمین کند

صراط در قیامت تمثل صراط مستقیمی است که شخص موحد و مومن در دنیا به غایت لقای الهی و تقرب الی الله طی می کند در کلام شیخ مکی هم می آید که حقیقت صراط راهی است که در دنیا انسان برای قرب الی الله طی می کند

بعد عبارتی طولانی از ابوطالب مکی از کتاب "قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المریدین الی مقام التوحید" ابوطالب اهل ریاضت بوده و سال ها از برگ و ریشه گیاهان در صحرا تغذیه می نموده است عبارت ایشان دارای 6 مطلب است که 3 مطلب آن اکنون خاطر نشان می شود

مطلب نخست: روایتی نقل می کند که صراط از رحمت حق تعالی پدید آمده است و تنها برای اهل ایمان است خلق و ایجاد صراط ناشی از رحمت حق تعالی برای مومنین تنها می باشد زیرا؛ صراط فرع بر جنت و بهشت است از این روی که صراط راهی است که به بهشت منتهی می شود پس فرع بهشت است همان طور که خلق بهشت ناشی از رحمت حق تعالی است خلق صراط هم به عنوان فرع بهشت ناشی از رحمت خواهد بود

بعد بر اساس این روایت می گوید: صراط مخصوص مومنان و موحدان است و غیر ایشان صراط ندارند این ها ابتدا سران و جبابره کفار و بعد هم به تبع ایشان دیگر پیروانشان در همان موقف قیامت که یک طرف صراط است آتش کفار را از همان موقف اخذ می کند یعنی هنوز از صراط عبور نکرده و داخل صراط نشده گرفتار دوزخ می شوند

مطلب دوم: شیخ مکی در وصف تاریکتر از شب صراط می افزاید: نوری که بین اهل ایمان در قیامت تقسیم می شود تا فرا رو و اطراف و جوانب ایشان را روشن کند به اندازه نور معرفت و تقوایی است که در دنیا کسب کرده و به دست آورده اند گناه باعث تیره شدن نور معرفت می شود «و العاقبة لأهل التقوی و الیقین» یقین و تقوی مورد توجه در عبور از صراط و نور بر آن است حال بر حسب اندازه این نور صراط هم دقت و اتساع می یابد و هم حرکت بر صراط سرعت و بطؤ می یابد که به اندازه همان نور است که صراط را باریک و پهناور می سازد والا خود صراط در اصل واسع و گسترده است زیرا فطرت اصل نوع انسان فطرت توحیدی است و برای انبیاء و اولیاء و امامان پهن و گسترده است ولی برای گنهکاران باریک است

از نظر سرعت و کندی حرکت بر صراط، اول مومنان و موحدان برق آسا و در چشم بر هم زدنی از صراط عبور می کنند آخر ایشان هم کسانی هستند که عبورشان 7000 سال به اندازه عمر دنیا طول می کشد البته حکیم سبزورای در حواشی منظومه می گوید: 7000 سال عمر دنیا که ابوطالب مکی می گوید به نقل از کتب یهود است که عمر دنیا را 700 یا 7000 یا 70000 سال می داند

گروه آخری که طی مسیرشان 7000 سال طول می کشد به این صورت است که یک پا می لغزد و داخل دوزخ می شود آن را بیرون کشیده و از رحمت الهی خوب می شود و بعد پای دیگر در دوزخ لغزیده و می سوزد و...

مطلب سوم: دقت و اتساع صراط تابع بهره ای است که بنده از رحمت الهی در دنیا برده است اگر کم بهره باشد صراطش باریک و بهره سرشار صراط او را پهناور می کند سرعت و بطؤ حرکت بر صراط هم تابع میزان تقربی است که مومن و موحد در دنیا به خدا یافته است و تقرب هم به نور معرفت و تقوا حاصل می شود

رحمتی که خدا شامل حال مومنان و موحدان کرده است نعمت اسلام و دین است « يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لاَّ تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (17)» شیخ مکی گوید: خدا اسلام را از رحمت خود پدید آورد تا بر کسانی که می پذیرند بر ایشان منت نهد البته همه کسانی که پذیرای دین و اسلام اند وفای به دین ندارند زیرا «الإسلام هو التسلیم» اسلام جاده ای روی عالم طبیعت است در دنیا برخی بر جاده و راه دین هستند و عده ای کافر به آن هستند و در جاده دین وارد نمی شوند جاده را گذاشته تا اهل ایمان به آتش طبیعت نسوزند زیرا باطن دنیا جهنم است « إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا (10)» کسی که مال یتیم می خورد آتش دوزخ در شکم می برد و کسی که از این جاده عبور می کند یعنی در مسیر دین زندگی می کند و خود را از آتش دنیا حفظ می کند و به هر میزان از جاده اسلام و توحید دچار لغززش شوند خودشان را از نعمت اسلامی که حق تعالی برایشان روا داشته است محروم می کنند هر چه بیشتر انسان در چارچوب شرع و دین باشد برخوردار تر از رحمت الهی است و هر مقدار که عصیان کند زمینه محرومیت خود را در بهره برداری از نعمت اسلام فراهم کرده است دقت و اتساع در صراط که تمثل صراط اسلام و دین در دنیا در قیامت است و هر مقدار عصیان کار تر باشد در آخرت صراطش باریک تر است.

عبور کنندگان از صراط عبارت اند از؛

    1. اولین گروه انبیاء است که برق آسا که از صراط عبور می کنند

    2. دومین گروه اولیاء و امامان اند به سرعت باد و پرنده از صراط می گذرند

    3. صادقون گروه بعد اند که در جهاد با نفس صدق داشته اند ایشان عبورشان به سرعت اسب های راهرو و شتران تیز تک است که سواره ای بر آن نباشد

    4. متقین که به سرعت سواره عبور می کنند

    5. عابدان به سرعت دویدن شخص می گذرند

    6. مستورین کسانی که اهل معصیت اند ولی تجاهر به فسق نمی کنند به سرعت پیاده معمولی می گذرند

    7. کسانی که تجاهر به فسق دارند متهتکین اند و سینه خیز از صراط می گذرند

هر کدام به ترتیب نور مخصوصی دارند؛

    1. نور نبوت

    2. نور ولایت

    3. نور صدق

    4. نور تقوا

    5. نور عبادت

    6. نور ستر

    7. نور توحید: زیرا توحید را قبول دارند اما وفای تام و تمام نداشته اند و متهتک بوده اند

تفاوت نور ایشان این گونه است که نور انبیاء تا جایی است که چشم کار می کند اما نور دسته آخر تا انگشت ابهام پای خودشان است و تا جلوی پای خود را می بینند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo