< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

97/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نقل سخن ابن عربی

و مما يؤيد ما ذكرناه[1] ضربا[2] من التأييد ما قاله الشيخ محيي الدين الأبن عربي في الباب الرابع و الثمانين و مأتين[3] : اعلم؛ أن الروح الإنساني أوجده الله مدبرا لصورة حسية سواء كان في الدنيا أو في البرزخ أو في الدار الآخرة أو حيث كان؛

     فأول صورة لبسها[4] - الصورةُ[5] (أی الصورة الذریّة) التي أخذ عليه فيها الميثاق بالإقرار بربوبية الحق عليه

     ثم إنه حشر من تلك الصورة إلى هذه الصورة الجسمية الدنياوية و حبس بها في رابع شهر من تكون صورة جسده- في بطن أمه إلى ساعة موته

     فإذا مات حشر إلى صورة أخرى (أی البرزخیة) من حين موته إلى وقت سؤاله

     فإذا جاء وقت سؤاله حشر من تلك الصورة إلى صورة جسده‌ الموصوف بالموت (أی البدن الدنیویة) فيحيي به

و يؤخذ بأسماع الناس و أبصارهم عن حياته بذلك الروح[6] إلا من خصه الله بالكشف من نبي أو ولي

     ثم يحشر بعد السؤال إلى صورة أخرى في البرزخ يمسك فيها بل تلك الصورة عين البرزخ و النوم و الموت في ذلك[7] على السواء إلى نفخة البعث

     فيبعث من تلك الصورة و يحشر إلى الصورة التي كان فارقها في الدنيا إن كان بقي عليه سؤال، فإن لم يكن من أهل ذلك الصنف[8] حشر في الصورة التي يدخل بها الجنة

     و المسئول يوم القيامة إذا فرغ من سؤاله حشر إلى الصورة التي يدخل بها الجنة أو النار

و أهل النار كلهم‌ مسئولون‌ فإذا دخلوا الجنة و استقروا فيها ثم دعوا إلى الرؤية (أی اللقاء الله) و نودوا حشروا في صورة لا تصلح إلا للرؤية فإذا عادوا حشروا في صورة تصلح للجنة و في كل صورة تُنسى صورته التي كان عليها و يرجع حكمه إلى حكم الصورة التي انتقل إليها و حشر فيها

     فإذا دخل‌ سوق الجنة و رأى ما فيه من الصور فأية صورة رآها و استحسنها حشر فيها فلا يزال في الجنة دائما يحشر من صورة إلى صورة إلى ما لا نهاية له ليعلم بذلك الاتساع الإلهي فلا يزال يحشر في الصور دائما يأخذها من سوق الجنة و لا يقبل منها إلا ما يناسب صورة التجلي الذي يكون في المستقبل لأن تلك الصورة هي كالاستعداد الخاص لذلك التجلي

فاعلم هذا فإنه من لباب المعرفة الإلهية.

 

قبل از نقل سخن محیی الدین لازم است نکته ای را خاطر نشان سازیم؛

نکته: ابن عربی در فروع دین، حنبلی مذهب است که ایشان در میان عامه مانند اخباریون در میان خاصه اند یعنی به ظواهر روایت خیلی اهمیت می دهند ظواهر هم مراد ظواهر سطحی است والا در حکمت متعالیه هم ظواهر را مهم می داند اما با دقت و تبسط وتبصر نه سطحی

استاد انصاری شیرازی از قول علامه طباطبایی نقل می کردن که وهابیت در اصول و حنبلی ها در فروع وافکار شیخیه واخباری گری در شیعه وکمونیسم در اجتماعیات دارای افکار کوته بینانه ای هستند ابن عربی هم از این باب به ظواهر روایات بسیار اهمیت می دهد در این کلام وی هم از روایات عالم ذر ویا سؤال قبر ویا معاد جسمانی منقول از محیی الدین بر ظواهر تحفظ شده است وبر همین مبنا ابن عربی مطالبی را بیان کرده است لذا ملاصدرا بعد از اتمام سخن محیی الدین می گوید: ما در برخی از سخنان ابن عربی محل نظر و انتقاد داریم از این باب که عرفا به کشف ووجدان خود اکتفا می کنند و اگر از ایشان بپرسی این مطالب را بر چه اساسی می گویی؟ آن را به ذوق وکشف خود استناد می کنند اما ما به مطلب غیر برهانی اعتماد نمی کنیم باید برهان قطعی و یقینی بر مطلب وجود داشته باشد

سخن ابن عربی: هیچ گاه نفس بدون بدن نیست نفس همواره با صورتی است که مدبر بدن است چه نفس در دنیا باشد یا در برزخ یا در قیامت یا در خواب یا در حال کشف ویا در حال خلسه و ربودگی باشد در همه احوال نفس با بدن است مولوی گوید:

گر نخواهد بی بدن جان تو زیست    «فی السماء رزقکم» روزی کیست؟

گر نخواهد زیست جان بی این بدن    پس فلک ایوان که باید بُده

 

لذا نخستین لباس صورتی که نفس آن را پوشیده است صورت ذره کوچک در عالم ذر است تا عهد ومیثاق بندگی ببندد

تو بستی عهد و عقد بندگی دوش    ولی کردی به نادانی فراموش

 

«وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ (172)» ابن عربی بر این باور است که خداوند فرزندان آدم را از پشت وی برگرفت و به صورت ذرات کوچک از ایشان عهد و میثاق بندگی گرفت پس نخستین لباس صورت نفس در عالم ذر به صورت ذره کوچکی است بعد می افزاید: نفس به صورت وبدن دنیوی منتقل شده است واز اتمام 4 ماهگی جنین در رحم تا هنگام مرگ در این مدت محبوس در این بدن است وبه این بدن اشتغال دارد تا این که مرگ فرا می رسد هنگام مرگ نفس از صورت بدن دنیوی به صورت بدن برزخی منتقل می شود وتا وقت سؤال نکیر و منکر (یا بشیر و مبشر برای نیکان) این صورت را دارا می باشد در شب اول قبر در سؤال قبر که اگر کسی آن را قبول نداشته باشد از شیعیان نخواهد بود در سؤال قبر نفس از بدن برزخی دوباره به بدن دنیوی منتقل شده وسؤال با همین بدن دنیوی تحقق می یابد

سؤال: اگر سوال از نفس با بدن دنیوی است پس چرا دیگران این حقیقت را نمی بینند وصدایش را نمی شنوند؟

جواب: خدا کاری کرده تا بنا بر مصالح، مردم این منظره را نبینند ونشنوند

بعد از آن دوباره نفس به بدن برزخی منتقل شده وتا قیامت در آن مکث خواهد داشت

ابن عربی دو نکته را در اینجا بیان می کند؛

    1. صورت برزخی عین برزخی است قبلا ودر تعلیقه گذشته است که مَثل عالم و عالمی مثل ظرف ومظروف نیست این طور نیست که خارج ظرفی باشد که موجود خارجی مظروف آن باشد بلکه خارج عین موجود خارجی است یا ذهن و ذهنی و برزخ و برزخی و... برزخ همان صورت برزخی و همان بدن برزخ است

    2. حالت برزخ و موت مانند خواب است واین تشبیه است والا مرگ از بیداری عالم دنیا هم قوی تر است «النوم اخو الموت» و«کما تنامون تموتون و کما تستیغظون تبعثون»

نفس در این بدن صورت برزخی بعد از سؤال قبر مکث و درنگ تا روز قیامت می کند در رستاخیز انسان ها 3 دسته می شوند؛

    1. آن هایی که سؤال وبازخواست از آنها باقی مانده است وحساب و کتابشان تمام نشده است

    2. دسته ای حساب وکتابی برایشان باقی نمانده است

شهید مطهری در حیات جاوید می گوید: در برزخ از اعتقادات و آنهایی که باید بدان ایمان داشته باشد پرسیده می شود بقیه را در روز قیامت سؤال می کنند ولذا یوم البعث عده ای هستند که سوال از ایشان باقی مانده و عده ای خیر

بهلول در کاخ هارون گفت فرض کن الان قیامت وروز حسابرسی است بعد سنگی را داغ کرد وبر روی آن رفت و گفت: نان جو وسرکه. این حساب من حال تو ای هارون بر روی سنگ برو وحسابت را بازگو

تکلف گر نباشد خوش توان زیست    تعلق گر نباشد خوش توان مرد

 

کسانی که سوال از آنها باقی مانده دوباره در معاد به بدن دنیوی باز می گردند این همان معاد افراد عامی وحنابله مثل ابن عربی است با باز گشت به بدن دنیوی برای حسابرسی،

آن هایی که سوالی باقی نمانده است یا حسابرسی شده اند ونفسشان به بدن دنیوی برگشته ومورد حساب و کتاب قرار گرفته است ایشان نفسشان به صورتی منتقل می شود که آن صورت متناسب با بهشت یا جهنم باشد در همین جا دسته سوم پیدا می شود که جهنمی ها هستند؛

    3. جهنمی ها: که به بدن وصورتی برمی گردند که غیر از بدن دنیوی ومتناسب با اعمال ایشان است محی الدین درباره این دسته می گوید: کل ایشان مورد سوال می باشند «وقفوهم انهم مسؤولون»

جهنمی ها همه مورد سؤال هستند نه مانند بهشتی ها که فقط دسته ای مورد سؤال قرار می گیرند حکیم سبزواری در حاشیه می گوید: به این دلیل که خود سؤال نوعی عذاب می باشد بازخواست خود نوعی گرفتاری وتألم وآزار است

بعد ابن عربی می گوید: بهشتی ها که وارد بهشت شده و در آنجا مستقر شدند سپس دعوت به ملاقات خداوند می شوند؛ «یوم یکشف عن ساق ویدعون الی السجود» ابن عربی گوید: این دعوت بهشتیان برای رؤیت و دیدار خداوند است و حکیم سبزواری در حواشی شرح منظومه حکمت می گوید: مراد از "ساق" در آیه مخفف ساقی کوثر یعنی مولی علی ع است

وقتی بهشتیان برای لقاء الله دعوت شدند نفسشان به صورتی متناسب با لقاء ورؤیت الهی تبدیل می شود وبا همان صورت بهشتی به دیدار خداوند نمی روند بلکه صورت خاص دیگری می طلبد صورتی مناسب با لقاء الله بعد از ملاقات با خدا باز به بهشت برمی گردند و نفس به صورت بهشتی منتقل می شود.

در بهشت طبق روایات اهل سنت بازار صورت فروشی است «إنّ فی الجنة سوقا یباع فیه الصور» بهشتی وارد آن بازار شده وهر صورتی را پسندید بر می گزیند.

ابن عربی می افزاید: در بازار صورت فروشی نفس انسان به هر صورتی که متمایل می شود صورت قبلی فراموش می شود شخص بهشتی در بازار هر صورتی که بپسندد نفسش به آن صورت منتقل می شود واین صورت ها نهایت وپایان ندارد وتا بی نهایت نفس از صورتی به صورت دیگری منتقل می شود وسِر این مطلب این است که؛ تا شخص بهشتی علم به اتساع الهی بیابد وبداند تجلیات خداوند غیر متناهی است و نعم و آلاء وفیوضات و عنایت خداوند نفاد و پایانی ندارد.

بعد می افزاید: نفس بهشتی به هر صورتی که متمایل می شود آماده انتقال به بدن می شود و با صورت قبلی نفس آماده برای تجلی صورت بعدی می شود این آمادگی و ظرفیت را نفس می یابد محیی الدین این مطلب را از لباب معارف الهی می داند.


[1] . که انسان حشر های زیادی دارد.
[2] . به این دلیل که ملاصدرا تمام سخن ابن عربی را قبول ندارد وفقط بخشی از آن را می پذیرد.
[3] . فتوحات مکیه ج2 ص627 و628 باب284.
[4] . روح آن صورت را می پوشد.
[5] . ای الصورة الذریة.
[6] . روحی که به بدن دنیوی برگشته است.
[7] . در نگه داشتن روح در بدن برزخی یکسان می باشند.
[8] . صنفی که؛سوالش باقی مانده نباشدیا سوالش تمام شده باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo