< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

97/09/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آخرین شبهه معاد جسمانی

و منها: أن الحشر و بعث الأبدان إما أن يقع لبعضها أو لجميعها

فالأول: ترجيح من غير مرجح لأن استحقاق الثواب و العقاب مشترك بين الناس أجمعين فلا وجه لبعث البعض دون البعض

و الثاني: يوجب التزاحم المكاني لأجساد الناس و حسابهم و كتابهم- و إليه الإشارة بقوله تعالى‌: «أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ‌» فأزال الله تعالى هذا الاستبعاد و الاستنكار بقوله تعليما لنبيه ص‌ «قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ لَمَجْمُوعُونَ إِلى‌ مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ»‌ فنبه تعالى‌: عباده بأن لا تزاحم بين الأجساد في نحو الوجود الأخروي لما ذكرناه أن الصور هناك غير قائمة بالمواد الوضعية المقيدة بالجهات المكانية و أنها ناشئة من تصورات نفسانية كما لا تزاحم في الصور الموجودة في أذهاننا هاهنا لأن لها نحوا آخر من الكون و كذا ميقات الآخرة و ساعة القيامة يوم معلوم عند الله و خواص عباده[1] - لا يصل إلى إدراكه أفهام المحجوبين عن النشأة الآخرة المقيدين بأمكنة الدنيا و أزمنتها- و ليس يصلح لإدراك أمور الآخرة هذه المشاعر و الحواس فإن أمور القيامة كلها أسرار- غائبة عن هذا العالم البشري فلا يُتصور أن يحيط بها إنسان ما دام في الدنيا و لم يتخلص عن أسر الحواس و تغليط الوهم و لذلك[2] أكثر شُبه المنكرين للبعث مبناها على قياس الآخرة بالأولى و قول المنكرين‌ «مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» سؤال عما يستحيل الجواب عن موجبه فإنّ أمر الساعة إذا كان خارجا عن سلسلة الزمان و كان على شِبه الإبداع[3] «كلمح البصر أو هو أقرب» و كان متى سؤالا عن الزمان المخصوص استحال جواب السائل عنه إلا بشي‌ء مجمل و هو أن علمه عند الله كقول الأكمه إذا وصفنا له المبصرات المتلونة فقال: كيف يدرك هذه الألوان فالجواب الحق من ذلك أن يقال له: العلم بها عند البصر، فالجواب الحق من الكفار و أصحاب الحجاب عن سؤالهم عن وقت قيام الساعة أن يقال لهم: الجواب الإلهي قل علمها عند الله و عنده علم الساعة فمن تجرد عن غشاوة الدنيا و رجع إلى الله‌ و حشر عنده‌ فلابُدَّ أن يعرف حقيقة الساعة بالضرورة و لذلك قال أعلَم الخلق ص: « لا تقوم الساعة و في وجه الأرض من يقول الله الله» فإن من كان بعد على وجه الأرض لم يحشر بعد إلى الله- لأن القيامة من داخل حجب السماوات و الأرض و منزلتها من هذا العالم منزلة الجنين من بطن الأم فالنفس الإنسانية ما دام لم تولد ولادة ثانية و لم تخرج عن بطن الدنيا- و مشيمة البدن لم تصل إلى فضاء الآخرة و ملكوت السماوات و الأرض‌ كما قال المسيح ع: «لن يلج ملكوت السماوات من لم يولد مرتين‌»

و هذه الولادة الثانية حاصلة؛

     للعرفاء الكاملين بالموت الإرادي

     و لغيرهم بالموت الطبيعي

فما دام السالك خارج حجب السماوات و الأرض فلا تقوم له القيامة لأنها داخل هذه الحجب و إنما الله داخلَ الحجب «و الله عنده غيب السماوات و الأرض و عنده علم الساعة» فإذا قطع السالك في سلوكه هذه الحجب- و تبحبح (تمکّن) حضرة العندية صار سر القيامة عنده علانية و علمه عينا.

 

شبهه هفتم: آیا معاد و حشر جسمانی برای همه انسان ها واقع می شود یا برای برخی؟

اگر معاد؛

     برای بعضی باشد ترجیح بلامرجح پیش می آید زیرا استحقاق ثواب و عقاب اختصاص به برخی از انسان ها ندارد

     واگر برای همه انسان ها باشد ازدحام مکانی لازم می آید

لذا از باب استبعاد یا استنکار در قبال معاد جسمانی برخی این گونه موضع می گرفتند که « وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (47) أَوَ آبَاؤُنَا الأَوَّلُونَ (48)»

جواب: خداوند در پاسخ می فرماید: « قُلْ إِنَّ الأَوَّلِينَ وَالآخِرِينَ (49) لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ (50) » ملاصدرا می گوید: جواب خدا در آیه تنبیه بر این است که معاد جسمانی در نشأه تجرد است ودر آن مکانی وجود ندارد تا بخواهد تزاحم مکانی از اجتماع همه مردم پیش بیاید در این معاد ابدان و اجساد اخروی مُنشأ نفس اند و با اراده وتصور نفس باذن الله تعالی ایجاد می شوند همان طور که اکنون در دنیا نفس نسبت به جزئیات سمت انشاء وایجاد دارد زیرا ملاصدرا قیام جزئیات به نفس را صدوری می دانند الان صور جزئیه با انشاء نفس تحقق می یابد نفس صورت زید وعمرو جنگل و کوه و... را تصور و اراده و انشاء می کند واین ها تزاحم مکانی پیدا نمی کنند زیرا مجرد اند و با تصور نفس و ذهن تحقق ومی یابند اجساد وابدان انسان ها در قیامت هم از جهت تجردی که دارند از دحامی در حشر نمی یابند

اما این سخن ملاصدرا از کجای جواب آیه به دست می آید؟

ملاصدرا می گوید: از "یومٍ معلوم" این نکته استفاده می شود زیرا یوم مادی و زمانی معلوم بالذات نیست الان که دوشنبه است معلوم بالعرض است صورتی که از این یوم در ذهن ما است معلوم بالذات است معلوم بالذات علم است وبه مادیات علم تعلق نمی گیرد وفقط در محدوده تجرد است پس یوم قیامت هم یوم مجرد است نه مادی و زمانی

وتا انسان از قید و بند حواس خلاص نشود نمی تواند به آن یوم علم بیابد زیرا آن یوم؛

     یکی عند الله معلوم است

     و یکی هم با موت طبیعی انسان ها معلوم می شود

     ویکی هم با موت ارادی برای خواص از بندگان الهی از باب «موتوا قبل أن تموتوا»

معلوم می شود وبا حواس دنیوی نمی توان به احوال آخرت علم یافت وبرای انسان های عادی ومعمولی آن یوم معلوم نمی باشد لذا سوال از یوم و برپایی آن هم غلط و بی پاسخ است مثل « يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا (42) فِيمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا (43) إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا (44) » این سوال از باب قیاس آخرت به دنیا است که صحیح نمی باشد ریشه بسیاری از سوالات غلط درباره قیامت همین مطلب است مانند «متی هذا الوعد ان کنتم صادقین» که در جواب می فرماید: «قل علمها عند ربی» ویا «وعنده علم الساعة» که جوابی مجمل وسربسته است مثل این که فردی نابینا از مبصرات متلونه سوال کند واز کیفیت ادراک و ابصار اجسام رنگارنگ بپرسد در جواب باید گفت: العلم بها عند البصیر فرد بینا این معنا را درک می کند نه تو که کور هستی وحکایت مردم در دنیا مثل اعمی و اکمه و کوری است که قادر به ادراک کیفیت ابصار مبصرات متلونه واجسام رنگارنگ نمی باشد اگر کسی بخواهد یوم القیامة برایش معلوم شود باید از حجاب طبیعت بیرون رود؛

حجاب چهره جان می شود غبار تنم    خوش آن دمی که ازین چهره پرده بر فکنم

 

باید دوباره از رحم طبیعت متولد شد همان طور که در ولادت عرفی از رحم مادر یکبار متولد شده ایم حضرت عیسی ع فرمود: « لن یلج ملکوت السموات والارض من لم یُولد مرتین» مثل جنینی که از رحم مادر بیرون می آید باید انسان از حجاب طبیعت وماده باید بیرون بیاید تا آن یوم برایش معلوم شود زیرا آخرت وقیامت باطن طبیعت و عالم دنیا است باید در مراتب سلسله طولی وقوس صعودی وجود قرار بگیرد و از طبیعت خارج شود تا به باطن اینها راه بیابد تا به حق تعالی برسد زیرا خداوند هم باطن و علت و مبدأ موجودات است وموجودات ظاهر وظهور وتجلی وجود او می باشند وبرای رسیدن به معنای یوم القیامة مقام عندیت برای انسان رخ دهد «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» در این عالم طبیعت نمی توان حقیقت یوم القیامة را درک کرد.

 


[1] . که با موت ارادی مرده باشند.
[2] . به خاطر به غلط انداختن وهم که واهمه این افراد، ایشان را در فهم آخرت به غلط می اندازد که غیر محسوس را به محسوس تشبیه می کند و آخرت را به دنیا.
[3] . ایجاد عالم مثال ابداعی است و شِبه آن یعنی قیامت و آخرت هم انشائی است وتجرد تام دارد وزمان ندارد در آیه شریفه که فرموده: «او هو اقرب» برای دفع توهم زمانی بودن آخرت است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo